گادتب: علیرضا فرشی زندانی سیاسی آذربایجانی که اخیراً از زندان اوین آزاد شده است در خصوص کمپین «هر کنده بیر تورک کیتاب ائوی»(یک کتابخانه ترک برای هر روستا) یا «کندیمیز وقفی»(وقف روستایمان) با شهرام افشار مصاحبه ای در وب سایت همه مون انجام داده که عین متن منتشر میشود.
در ایران دولت به واسطه سازمانها و وزارتخانه های مختلف مخصوصا وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، وزارت فرهنگ و ارشاد و وزارت میراث فرهنگی، سالانه هزاران میلیارد تومان صرف حفظ، احیا و ترویج زبان و ادبیات فارسی می کند. در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ تنها برای «فرهنگستان زبان و ادب فارسی» بیش از ۵۰ میلیارد تومان بودجه در نظر گرفته شده است که بودجه های تخصیص یافته توسط وزارتخانه ها صدها برابر این مبلغ می باشد. در نقطه مقابل، نه تنها از زبان و ادبیات میلیونها شهروند ترک حمایتی به عمل نمی آید بلکه دولت به روش های گوناگون در صدد نابودی زبان ترکی و همگونی شهروندان ترک با فرهنگ و زبان غالب می باشد.
این در حالیست که طبق اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، استفاده از زبان ترکی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات ترکی در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است. علیرغم گذشت ۴۴ سال، هنوز این اصل اجرایی نشده است. ممنوعیت تحصیل به زبان ترکی در مدارس و اجبار برای آموزش به زبان فارسی در کشوری که چند ده میلیون نفر از جمعیت آن را ترک ها تشکیل می دهند، صدمات زیادی به تاریخ و فرهنگ آذربایجان و زبان و ادبیات ترکی وارد کرده است. نویسندگان آذربایجان و حوزه چاپ، نشر و فروش روزنامه ها، نشریات و کتاب های ترکی از قربانیان اصلی این «ستم ملی» و «تبعیض زبانی» هستند.
کمپین «یک کتابخانه ترک برای هر روستا»(هر کنده بیر تورک کیتاب ائوی) یا «کندیمیز وقفی»(وقف روستایمان) یکی از تاثیرگذارترین کمپین های راه اندازی شده در حوزه فرهنگ و ادب آذربایجان می باشد، که تلاش دارد بخشی از پیامدهای این «تبعیض زبانی» را جبران نماید. این کمپین به ابتکار و مدیریت مهندس علیرضا فرشی با هدف توزیع کتاب های ترکی در روستاهای آذربایجان راه اندازی شد و طی ۴ سال فعالیت به موفقیت های بزرگی دست یافت. با دستگیری و زندانی شدن مهندس فرشی این کمپین تاثیرگذار متوقف شد، اما حالا که او از زندان آزاد شده مصمم است این طرح را با رویکردی جدید دوباره از سر بگیرد.
علیرضا فرشی یکانلی متولد ۱۳۵۷ در شهر مرند آذربایجان، فوق لیسانس رشته برنامه نویسی کامپیوتر می باشد. مقطع لیسانس را در دانشگاه صنعتی شریف و فوق لیسانس را در دانشگاه تهران به اتمام رسانده است. آقای فرشی به دلیل فعالیت های مدنی اش در راستای احقاق حقوق ترک های آذربایجان بارها بازداشت و زندانی شده است. او تحت فشار وزارت اطلاعات در سال ۱۳۸۶ از سمت استادی دانشگاه غیرانتفاعی سراج تبریز و در سال ۱۳۸۹ از سمت استادی دانشگاه آزاد جلفا اخراج شد.
این فعال حقوق زبانی در اسفندماه ۱۳۹۲ در پی شرکت در مراسم «بزرگداشت روز جهانی زبان مادری» در نسیم شهر تهران بازداشت و به ۱۵ سال زندان و ۲ سال تبعید(اقامت اجباری در) به باغملک اهواز محکوم شد که در دادگاه تجدیدنظر، حکم او به دو سال زندان و دو سال تبعید(اقامت اجباری) تغییر یافت. او در تیرماه ۱۳۹۹ برای تحمل دوره محکومیت دو ساله خود بازداشت و به زندان اوین تهران منتقل شد و در حالیکه در حبس بود، در پروندهای دیگر از بابت اتهاماتی همچون «اجتماع و تبانی» و «تبلیغ علیه نظام» به «۴ سال و دو ماه حبس تعزیری و ۲ ساله ممنوعیت از عضویت در گروههای سیاسی و ۲ ماه کار اجباری در سازمان بازیافت زباله های تهران» محکوم شد و در نهایت در شهریور ۱۴۰۱ در حالی که بیش از ۳ سال از دوران محکومیت چهار سال حبس خود را سپری کرده بود، در راستای بخشنامه «عفو و کاهش مجازات عمومی» از زندان آزاد شد.
ضرورت تشکیل کمپین یک کتابخانه ترک برای هر روستا:
مهندس علیرضا فرشی در خصوص علل و ضرورت های راه اندازی این کمپین می گوید: «کتابهای ترکی به فروش نمیرفت. نویسنده های ترکی نویس رغبت چندانی به نوشتن کتاب و فروش آن نداشتند. کتابفروشهایی که کتابهای ترکی میفروختند گلهمند از فروش کم خود بودند و گاها به تعطیل کردن کتابفروشی خود دست میزدند. کودکان ترک به خصوص کودکان روستایی امکان کمتری برای سفر به شهرها وپیدا کردن کتابفروشهایی که کتاب ترکی میفروختند داشتند. کودکان روستاها کمتر دسترسی به گوشی موبایل، سینما، تئاتر، شهربازی، و … داشتند، و اگر کتابی به دستشان میرسید علاقمند خواندن آن بودند. نه تنها کودکان، بلکه، بزرگسالان روستا هم علاقمند خواندن کتابهای ترکی بودند.
با توجه به اینکه، پایگاه فولکور یک ملت روستاهای آن ملتاند و به علت دور ماندن روستاها از کتابهای ترکی ادبیات شفاهی آذربایجانیان ترک برای آنها بیاهمیت جلوه داده میشد و امید به جمعآوری نمونههای این ادبیات از میان میرفت، باید راهی برای سفر کتابها به این روستاها پیدا میکردیم.
در صورت عدم حل مشکلات مرتبط با کتابهای ترکی و روستائیان ترک دور مانده از این کتابها، شاهد اضمحلال زبان وادبیات ترکی و خصوصا فولکلور آن میشدیم. پس، باید کار میکردیم. در این وضعیت، برای رفع معضلات و برای پر کردن اوقات فراغت کودکان و بزرگسالان روستاهای آذربایجان تصمیم به راهاندازی کمپین یک کتابخانه ترک برای هر روستا تحت عنوان “کندیمیز وقفی” گرفتیم. با شروع این طرح، به کتابفروشیها، نویسندههای کتابهای ترکی، خوانندگان روستانشین این کتابها کمک شد و با مجموعهای بزرگ از انسانهای مرتبط با این کتابها ارتباط برقرار کردیم.»
پیشینه کمپین:
پیش از کمپین «یک کتابخانه ترک برای هر روستا» چنین طرحی در آذربایجان شکل نگرفته بود.
اهداف کمپین:
-حفظ و احیای زبان مادری ترکهای آذربایجان ایران
-کمک به نشر کتابهای ترکی و بالندهتر کردن زبان و ادبیات ترکی در روستاهای ترکنشین
-حفظ گنجینه فولکلوریک ترکها
-بسترسازی برای تدریس زبان و ادبیات ترکی در مدارس ایران
نحوه تشکیل و سازماندهی کمپین:
این طرح به ابتکار و مدیریت علیرضا فرشی راه اندازی شد. دوستان وی به عنوان همیار در نقل و انتقال کتاب ها مشارکت می کردند. فعالین مدنی آذربایجان و روستاییان فعال در حوزه فرهنگ و ادب آذربایجان نیز با وی همکاری داشتند.
این فعال حقوق زبانی می گوید: «برای بردن طرح “یک کتابخانه ترک برای هر روستا” به بطن جامعه و همراه کردن مردم با آن، ابتدا در صفحات مجازی از جمله اینستاگرام و تلگرام به تبلیغ آن پرداختیم و یک کانال تلگرامی به نام TürkBitik “تورک بیتیک”(کتاب ترکی) ایجاد کردیم.
روند اجرای طرح چنین بود که ابتدا شماره حساب بانکی یک کتابفروش معتبر و شناخته شده (که حسابش برای این کار اختصاص داده شده بود) را جهت جمع آوری کمکهای مردمی برای وقف کتاب، در اینستاگرام و کانال تلگرام “تورک بیتیک” منتشر می کردیم. پس از واریز شدن کمک های مردمی، در آخر هر ماه یا هر فصل، کتابهایی در موضوعاتی همچون کودکان، آموزش زبان ترکی، زبان، ادبیات وفولکلور ترکی، تاریخ و جغرافیای آذربایجان و… خریداری می کردیم. سپس به کمک چند از دوستان به عنوان همراه و راننده، کتابها را به روستاهایی که از قبل تعیین شده بودند و آشناهای فعالی در آنجا داشتیم منتقل می کردیم. در روستا به همه کتابها مهر “کندیمیز وقفی” زده می شد و بعد از وقف کتابها، وقفنامه ای امضاء می کردیم. برای مستندسازی نیز از کلیه این مراحل عکسبرداری و فیلمبرداری می کردیم. در نهایت این عکس ها و مستندات (اعم از وقف نامه، فاکتورهای خرید و…) را جهت شفاف سازی و تبلیغ، در کانال تلگرامی و اینستاگرام منتشر می کردیم.»
راهبردها و تاکتیکهای کمپین:
-بهره گیری از ظرفیت صفحات مجازی: مخصوصا اینستاگرام و تلگرام جهت معرفی و تبلیغ کمپین، شفاف سازی و گزارش عملکرد
-بهره گیری از پتانسیل های حرکت ملی آذربایجان و فعالین مدنی آذربایجان
-گرفتن شماره حساب بانکی از فروشندگان معتبر کتابهای ترکی در تبریز و نشر آن در کانال تلگرامی کمپین
-اعتمادسازی و اطلاع رسانی شفاف: دادن اطلاعات کافی درباره کتابفروش مورد نظر جهت جلب اعتماد عمومی و اطمینان کمککنندهها به کمپین، انتشار رسیدها، فاکتورها، تصاویر کتابها و کسانی که کتابها به روستای آنها وقف میشد و دادن گزارش کاملی از روند انجام کار
-انتشار مطالب مختلف در صفحات مجازی جهت آگاهی دهی و توجیه کردن مردم برای همکاری با کمپین
-استفاده از تصاویر گرافیکی و انتشار محتوای رسانهای برای تبلیغ کمپین
-حفظ ارتباط با فعالان روستایی به منظور خرید و ارسال کتاب در آینده
زمانبندی اجرای كمپين:
این کمپین از شهریورماه سال ۱۳۹۵ شروع شد و در سال ۱۳۹۹ با دستگیری مهندس علیرضا فرشی(مدیر کمپین) و انتقال وی به زندان اوین متوقف شد. آقای فرشی که اخیرا از زندان اوین آزاد شده می گوید: «قصد داریم این طرح را با رویکردهای جدید ادامه دهیم.»
حمایت مالی:
حمایت از این کمپین توسط شهروندان ترک و بصورت داوطلبانه صورت می گرفت. همچنین بیش از یکصد نفر از علاقمندان به حوزه کتاب و کتابخوانی، زبان مادری و آذربایجان از این طرح حمایت مالی می کردند.
دستاوردهای کمپین چه بود؟
با خرید کتابهای ترکی و رساندن آنها به دست روستائیان ترک، بخشی از مشکلات مربوط به حوزه چاپ، نشر و فروش کتاب های ترکی رفع شد.
با فروش رفتن کتاب های ترکی، نویسندگان حوزه فرهنگ و ادب آذربایجان با انگیزه بیشتری به فعالیت پرداختند.
افرادی به تقلید از این طرح اقدام به خرید کتاب وپخش آن بین کودکان شهر و روستا کردند. از نمونههای مشابهی که بعد از اجرای این طرح اجرا شدند میتوان به فعالیتهای آقای مرتضی مجدفر در تهران، و مهدی دوستدار در اردبیل، و آیهان مییانالی در کرج اشاره کرد.
با اجرای طرح «یک کتابخانه ترک برای هر روستا» در طول ۴ سال به بیش از ۴۰ روستا، حدود ۶ هزار جلد کتاب ترکی و مرتبط با تاریخ و تمدن ترک ها وقف شد که شامل روستاهای مختلف استانهای اردبیل، زنجان، همدان، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و دو روستا در شهرستان ساوه بودند.
این طرح باعث آشنایی بسیاری از مردم خصوصا روستائیان با زبان وادبیات ترکی و تاریخ و تمدن ترک ها شد.
برخی از کودکان روستایی بعد از آشنایی با زبان وادبیات نوشتاری ترکی، به داستان نویسی و شعرگویی ترکی روی آوردند و برخی از آنان موفق به کسب جوایزی در مراسمهای فرهنگی شدند.
با اجرای این طرح مشکلات مربوط به چاپ، نشر و فروش کتاب های ترکی و کتابهای مرتبط با زبان، ادبیات، فرهنگ و تاریخ مردم ترک آذربایجان مطرح و مورد مباحثه قرار گرفت.
با اجرای این طرح درباره «تبعیض زبانی» و مشکلات مربوط به ممنوعیت تحصیل به زبان ترکی و لزوم اجرایی شدن اصل ۱۵ قانون اساسی آگاهی رسانی شد.
مشکلات و چالشهای کمپین:
علیرضا فرشی درباره مشکلات و چالش های این کمپین میگوید: «نبود وسیله نقلیه و تلاش برای پیدا کردن دوست و آشنایی که به حل این مشکل کمک کند از جمله مسائل پیشرو بود. با توجه به ریسکها و پیشامدهای احتمالی نمیشد به راننده غریبه اعتماد کرد و ممکن بود با دردسرهایی مواجه شویم. در باقی موارد با مشکل خاصی روبرو نشدیم.»
این فعال مدنی در خصوص مشکلات و تهدیدهای بیرونی این کمپین نیز می گوید: «تهدیدهایی از طرف برخی نهادهای امنیتی مبنی بر جلوگیری از ادامه کمپین داشتیم. فقط در یک روستا، که بعد از مشورت با فعالان آن روستا اقدام به وقف کتابها به مدرسه ابتدایی آنروستا کرده بودیم، با مشکل انتقال کتابها توسط مدیر مدرسه بهحراست اداره آموزش و پرورش شهرستان مواجه شدیم. کتابهایی که از برگرداندن آنها به خود ما خودداری کرده و در انبارحراست اداره بایگانی شدند.»
نقاط قوت کمپین چه بود؟
-مشارکت و همراهی مردم، کتابفروشیها، دوستان و فعالان روستایی برای اجرای کمپین
-گزارشدهی کامل در روند اجرای طرح و رفع شبههها و جلب اعتماد مردم برای گسترش کمپین
نقاط ضعف کمپین چه بود؟
وابسته بودن طرح به اجراکنندگان و در راس آن به علیرضا فرشی از نقاط ضعف این کمپین بود و با دستگیر شدن وی اجرای آن متوقف شد. اگرچه شماری از فعالین مدنی چند بار اقدامات مشابهی انجام دادند اما اجرای منظم و مداوم توزیع کتابها متوقف شد. بنابراین لازم است برای تداوم چنین طرح هایی، جانشینانی تعیین شوند تا در صورت بروز مشکل برای افراد شاخص، جایگزین آنان شوند.
مهندس علیرضا فرشی می گوید: «در صورتی که بخواهم چنین طرحی را ادامه دهم کودکان و معلمان روستایی را در اولویت قرار داده ودر صورت جذب منابع مالی بیشتر اقدام به تأسیس کتابخانه کانکسی در هر روستاها خواهم کرد.»