گادتب: در اطراف زنجان روستاهایی وجود دارد که در ترکیب نامشان کلمة «کند» وجود دارد. مثل «کردکندی»، «حاجی کندی»، «قلی کندی» ، «بوغداکندی»، «خاتون کندی»، «تقی کندی»، «جوره کندی» ،«چای کندی»، «باغ کندی»، «سعید کندی»، «ینگی کند» و امثالهم.
کند در ترکی باستان به معنی شهر و قصبه و آبادی است. در دیوان لغات الترک (برگردان دکتر حسین محمدزاده صدیق، نشر اختر، تبریز ۱۳۸۴) در مدخل «کند» نوشته است:کند: شهر. مأخوذ از همین کلمه به «کاشغر»، «اردو کند» در معنای اقامتگاه خان گویند.
همچنین نویسد:کند: پیش اوغوزان و تابعان آنان: روستا و ده، ولی بسیاری از ترکان به معنای شهر میگیرند. از همین جاست که به قصبة فرغانه «اؤزکند» گویند یعنی شهر خودمان. و نیز «سمزکند» که به سبب بزرگی و آبادی آن چنین نامند و [آن را] در فارسی سمرقند گفتهاند. (دیوان لغات الترک، ص ۲۲۱- ۲۲۲). نام تاشکند یا داشکند از همین قماش است.
و اما کرد کندی
علاوه بر زنجان، در شهرستانهای اردبیل و بستان آباد هم روستاهایی به نام کردکندی وجود دارد. من همیشه از وجود واژة کرد / کورد / کورت در این ترکیب متعجب بودم و دلیل آن را جستجو میکردم. کردکندی ترکیبی ترکی است اگرچه در ظاهر امر، این نام معنای «روستای کرد» را به ذهن متبادر میکند، اما چنین چیزی در شهرستانهای زنجان و بستان آباد و اردبیل و غیره غریب و عجیب است.به کتاب عظیم دیوان لغات الترک اثر محمود کاشغری (قرن پنجم ه.ق) که مراجعه کردم دیدم در برابر «کرت / کورت / کورد» چنین نوشته است:
کرت (kürt): نام درختی که از آن کمان، تازیانه، عصا و چوبدستی سازند. (ص ۲۲۱)
ترکان در تسمیة روستاها و مکانهای سکونتی خود، از وجود عناصر طبیعی مثل درخت، چشمه، کوه، رود و … استفاده میکردهاند. در نام روستای «کردکندی» هم از چنین روشی استفاده شده است.روستاهای زیادی هم وجود دارد که مثل کردکندی از نام درختان موجود در آن اقلیم گرفته شده است. مثل:
باروت آغاجی، قره آغاج، پالیتلی، بادامستان، تک آغاج، توت آغاجی، یولغون آغاج و غیره.
بنابراین معنای لغوی «کردکندی»، «روستای درخت کُرت» / kürt / است.البته تعبیر دیگری نیز وجود دارد و آن این است که کردکندی همان «قورد کندی» بوده است که به مرور زمان مردم آن را سانسور کرده و به کورد / کورت کندی تبدیل کردهاند. اما این امر اندکی بعید است. به نظر میرسد، صحیحترین و ملموسترین معنی، همان است که دیوان لغات الترک بیان داشته است.