گادتب: از ماجرای کوی دانشگاه تهران تاکنون دستگاه سرکوب حکومتی نه تنها موفق به متوقف ساختن روند اعتراضات در ایران نشدهاست، بلکه با گذشت زمان، اعتراضات شکل ساختارشکنانهتری به خود گرفتهاند. به نحوی که در اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ معترضان علناً از جمهوری اسلامی و رهبری ولایتفقیه عبور کردند. روندی که از آن زمان تاکنون ادامه داشته و حتی در اعتراضات آبان ماه سال جاری هم شاهد آن بودیم.
با گذشت تنها دو ماه از اعتراضات خونین آبان ماه سال جاری، در حالی که هنوز بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی، حتی آنهایی که نقشی در آن اعتراضات نداشتند همچنان در بازداشت به سر میبرند، از عصر دیروز شاهد شکلگیری مجدد اعتراضات دانشجویی و مردمی در تهران و برخی از شهرهای کشور هستیم.
ذکر چند نکته در خصوص اعتراضات اخیر ضروری است:
۱- پس از حادثه کوی دانشگاه تهران، این اولین اعتراض گستردهای است که کانون آن نه خیابانهای شهر، بلکه دانشگاههای کشور میباشد.
۲- روند ساختارشکنانهتر شدن شعارهای معترضان، در این اعتراضات تداوم یافت.
۳- سرکوب خونین اعتراضات نه تنها نمیتواند مانع شکلگیری اعتراضات جدید شود، بلکه موجب رادیکالتر شدن اعتراضات و شعارهای معترضان میشود.
۴- دانشجویان معترض به عنوان قشر روشنفکر و متفکر جامعه با شعار ساختارشکنانه “مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر”، ضمن عبور از دوگانه شاه و شیخ، فصل جدیدی را در مبارزات مردمی رقم زدند.
توضیح اینکه، شعار “رضاشاه روحت شاد” که برای نخستین بار در دی ماه ۱۳۹۶ برجسته شد و تا دیروز دوام آورد، در عین کارکرد ساختارشکنانهاش حاکی از نوعی عقبگرد تاریخی نوستالژیک جامعه به گذشتهای بود که در زمان خودش به هیچ وجه مورد تأیید ساکنین این کشور نبود. در واقع، شعار احساسی مزبور که به شدت مورد خوشایند و بهرهبرداری سیاسی سلطنتطلبان قرار میگرفت، بیانگر توسل مردم ایران به احساسات آنی تاریخی خویش به جای رجوع عاقلانه و خودآگاهانه به حافظه تاریخیشان بود.
در واقع، دانشجویان دانشگاههای مختلف کشور با شعار اخیر خود، ضمن همراهی و همگامی با زنجیره اعتراضات مردمی در ایران، راه سوءاستفاده از این اعتراضات و مصادره آن به نفع سلطنتطلبان را مسدود کردند.