مرتضی مقدم: دل ایرانشهر به کاخ سفید منتقل شد!/آرین طباطبایی در دولت بایدن

گادتب: 1-استحاله گفتمانی در ساختار حکومت، انکار هویت های متکثر زبانی و فرهنگی در ایران، و نگاه تمامیت خواهانه به مسائل منطقه ای که ذیل اندیشه #ایرانشهری تعریف می شود ائتلاف علنی خود با آمریکا را هویدا کرد.

٢. خبری کوتاه با پیامهای چند وجهی؛ “آرین طباطبایی به وزارت خارجه آمریکا پیوست”. در این یادداشت سعی می شود در حد توان پیام های چند بعدی و زوایای پنهان خبر مذکور را هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی برای مخاطب روشن و شفاف کرد.

٣. واکنش ایرانشهریهایی که با انواع توجیهات سعی دارند این ایده را به ایدئولوژی حکومتی در ایران تبدیل کنند بسیار جالب توجه بود. عده ای غافل از ظرفیت های عصر دیجیتال و شکست انحصار رسانه، از کنار این خبر گذشته و امیدوار بودند تا این خبر در لابلای انبوه اخبار گم و گور شود.

۴. خواب آن ها تعبیر نشد و خبر در فضای رسانه ای پیچید! اما عده ای که بهره کمتری از هوش سیاسی دارند تلاش کردند تا با اتکا به واژه های ابداعی که به اندازه تقلای بیهوده شان مضحک است با نقد مثلا طباطبایی و تقلیل تز وی تنها به تفسیری از ایرانشهری در لفافه خودِ جریان ایرانشهری را تطهیر کنند.

۵. “دفاع از ایران به نام یا به ننگ”، شعار معروف آنهاست و لابد ورود آرین طباطبایی به ساختار دولت متخاصم در ذیل گزاره دفاع از ایران به ننگ تعبیر خواهد شد!! اما تقلای جدید، قربانی کردن طراح برای حفظ طرح است. نقد صوری به طباطبایی تنها برای تطهیر اندیشه فاشیستی است و لاغیر!

۶. لازم به یادآوری است که استحاله گفتمانی در ساختار حکومت از دولت هاشمی رفسنجانی آغاز شده و در دولت های بعدی با کلیدواژه ها و لیدرهای خاص پیگیری شده است. تلاشی سه دهه ای که افرادی چون هاشمی رفسنجانی، خاتمی، کرباسچی، مشایی، آخوندی، قوچانی و… در آن نقش داشته اند.

٧. نگاه و ذهنیت ایرانشهری با اینکه به استحاله گفتمانی در داخل ساختار معطوف است. اما در بعد خارجی در دو گانه واشنگتن و مسکو مصلوب است. آمدن بایدن ایرانشهریها را از جانب واشنگتن امیدوار کرد و ورود آرین طباطبایی به وزارت خارجه دولت بایدن نیز برای اطمینان بخشی به آنهاست.

٨. اما در مورد مسکو نگاه ایرانشهری ١٨٠ درجه متفاوت از نگاه به واشنگتن است. همانطور که قبلا نیز ذکر شده ذهنیت ایرانشهری همانقدر که از عنصر تُرکی و عربی در داخل ایران متنفر است دقیقا به همان اندازه از عنصر روسی در خارج از مرزهای ایران و در سیاست خارجی بیزار است.

٩. و دقیقا با حرکت از این مبدا است که ایرانشهریها چهار چشمی تحولات مسکو و تئاتر آلکسی ناوالنی را به نظاره نشسته اند تا بلکه سقوط پوتین را همچون شکست ترامپ جشن بگیرند. لذا کسانی که اعتراضات روسیه به رهبری ناوالنی را جنبشی برای دموکراتیزاسیون روسیه تلقی می کنند.

١٠. بهتر است تحولات آمریکا در انتخابات اخیر را دوباره مرور کنند. جان تازه گرفتن پ.ک.ک در منطقه، اعتراضات روسیه، اعتراضات دانشجویی در دانشگاه بوغازایچی ترکیه، احیای هسته های خفته داعش در منطقه و ورود مهره ایرانشهری به کاخ سفید پس از پیروزی بحث برانگیز بایدن آغاز شده است.

١١. اندیشه ایرانشهری که خود را از اساس مؤتلف غرب و اسرائیل در منطقه تعریف کرده است. به دلیل ترس از فاکتور روسی نمی تواند تمایلات خود به این جبهه را به صورت عریان بیان کند. و تا اطلاع ثانوی منتظر سقوط پوتین و شاید فروپاشی فدراسیون روسیه است.