نادرلو: یک دست صدا ندارد، اتحاد، قیزیل آلما

گادتب: یک دست صدا ندارد جمله ای که بارها و بارها شنیده ایم هر وقت خواستیم فعالیتی انجام دهیم گفتند یک دست صدا ندارد بیخود تلاش نکن هر وقت اقدام کردیم برای فردی راهمان را توضیح دهیم و آن را بیدار کنیم جواب شنیدیم یک دست صدا ندارد جمله ای که بارها و بارها شنیده ایم اما چیزی که هرگز گویندگان این جمله درک نکردند این بود که دلیل اینکه ما میخواهیم شما را هم به جمع خود بیاوریم یا اینکه شما را از این خواب غفلت بیدار کنیم دلیل اینکه میگوییم بی تفاوت نباشید ، اگر بخوابید موجودیتمان را محو میکنند این است که میدانیم یک دست صدا ندارد میدانیم که تنها کار به جایی نمی‌رود اما برداشت ما از این جمله با برداشت شما متفاوت است … درست است یک دست صدا ندارد و دلیل اینکه من به تو میگوییم بی تفاوت نباش این است که من و تو ما میشویم دلیلش این است که میدانیم اگر من و تو ما شویم هیچ کس نمی‌تواند ما را بشکند و نابود کند

به تاریخمان نگاه کنید هر وقت که اتحادمان را از دست دادیم چه بلا ها که به سر ما نیامد در اصل این دوران من را به یاد حکایت قیزیل آلما می اندازد ‌پدران ما که حاکمان جهان بودند دچار غرور شدند و کم کم اتحاد سابقشان را از دست دادند در عوض دشمنان تورک متحد شدند و تورک ها را نابود کردند دشمنان که  سرزمین بهشت مانند تورک ها را تصرف کرده بودند و به باغ های پر از سیب تورکان دستشان رسیده بود و حاکم آنان که از طعم آنها بسیار خوشش آمده بود دستور داد که در فصل میوه قیزیل آلما طبیعی و در فصلی که میوه نبود قیزیل المایی که با طلا درست کرده بودند را در سر چادرش نصب کنند ،

بعد از آن بود که تورکان به عشق قیزیل آلما دوباره متحد شدند قدرت گرفتند و سرزمین خود را پس گرفتند از آن پس تورک ها هر کجا را که میخواستند فتح کنند آنجا را قیزیل المای خود می‌دیدند ، عاشق هرکس می‌شدند آن فرد را قیزیل آلما خود می‌دیدند …

بله هنوز دویست سیصد سال از زمانی که هنوز تورک ها حاکمان اکثر خاکهای دنیا بودند نگذشته است اما ما اتحادمان را از دست دادیم فراموش کردیم که هستیم و از نسل چه کسانی فراموش کردیم که چه امپراطوری های از هیچ به وجود آوردیم

امروز قیزیل آلمای ما اتحادمان بیداریمان است

قشقایی ها به خودتان نگاه کنید در زمان قاجار و پهلوی ما در مقابل بریتانیا که هند را ۲۰۰سال استعمار کرده بود سینه ستبر و مبارزه میکردیم

اما امروز چون وحدتمان را از دست دادیم چه ظلم ها که نمی‌بینیم …

آزربایجان ، تورکمن مگر چند سال از سینه ستبر کردنمان در برابر روس گذشته …

جمله ای هست که میگوید مشکلات ما از تورک بودنمان نیست از این است که مثل پدرانمان تورک نیستیم ‌…

به نظر شما زمانش نرسیده که مثل پدرانمان تورک باشیم نه کسی که دشمنانمان میخواهند..؟