گادتب: باید در پاسخ بگویم که بنده به عنوان فرد از ترکهای کرج هستم (زاده و بزرگ شدهی این شهر) و البته کرج شهریست متشکل از مردمان مهاجر که ساکنان آن در زیست مدنی و شهری خود -در فضای مابین دولت و بازار کار- تا همین دو دهه پیش عمدتاً به زبان ترکی تکلم میکردند. یعنی شما چنانچه در این فضا متکلم زبان ترکی بودید، اموراتتان میگذشت. البته زبان گیلکی و لری نیز به صورت محدود وجود داشت. جالب آنکه عمده گیلکها در محلات ما، ترکی را خوب میفهمیدند. فکر میکنم این قضیه در قبال محلات قزوین، جنوب شهر تهران، و مناطقی نظیر اسلامشهر، هشتگرد قدیم، رباط کریم، شهریار و … نیز مصداق داشت.
اما زبان تاریخی ولایات کرج که جمعیتشان از چند هزار نفر بیشتر نبود تاتی بود، تاتها متوهم به داشتن اصالتی پارسی و صاحب خانه بودند درحالی که پیرو همین توهم زبان، فرهنگ و سننشان در لمپنیسم مرکزگرا نابود شد!
اما به لحاظ خانوادگی ما از ترکهای قاراقان هستیم، منطقهای نسبتاً وسیع در حدفاصل شهرهای قزوین، زنجان و همدان. اگرچه این منطقه با آزربایجان در منتهیالیه جنوبی آن اتصال جغرافیایی دارد، اما زبان مردم منطقه گویا موسوم است به ترکی بغدادی، متفاوت از آنچه در تبریز تکلم میشود؛ بیشتر مشابه زبان ایلات شاهسون است. احتمال میدهم روستاهای این منطقه حالت یکجانشین شدهی ایلات ترکی باشند که بخش دیگر آن، یعنی عشایری آن شاهسون نامیده شدند.
تا جایی که حافظه نویسنده از چهار تا سه دههی پیش یاری میکند، یعنی دورانی که هنوز مهاجرت عمده مردم منطقهی ما به شهرهای تهران، کرج و قزوین رقم نخورده و روستاها به زیست طبیعی خود ادامه میدادند، مردم این منطقه خود را نه آزربایجانی، نه همدانی و نه زنجانی و نه … نمیدانستند، بلکه دارای هویت منطقهای خود بودند؛ آنهم بدین ترتیب:
در برخورد با ترکهای دیگر خود راه قاراقانلی و در برخورد با ملل دیگر خود را ترک معرفی میکردند: «من ترکم». اصطلاح «من آذری هستم» «خودم فارسم اما پدر مادرم ترک هستند؟!» با به بزرگسالی رسیدن نسل دوم شهری مدرسه رفته رایج شد.
به نظر میرسد اولین حضور جدی ترکهای قاراقانلی در تاریخ مربوط به دوران طلایی امپراتوری سلجوق و حضورشان در سپاهیان این سلسله ترک باشد که شاهد آن برجهای دوقلو قاراقان است که مقبره دو خان ترک به نامهای ابوسعید بیجار پسر سعد و ابومنصور ایلتایتی پسر تکین میباشد. سعید و منصور دو نام بسیار پرکاربرد در بین خوانین منطقه بودند.
همچنین علارغم تلاشهای حکومتهای مرکزی ایران در صدسال گذشته در تغییر زبانی و فرهنگی این منطقه به جهت تغییر اسامی آن از قاراقان به خرقان، اما بومیان منطقه نام سرزمین خود را همچنان قاراقان میدانند، البته این جنابان جاهل که مدام به دنبال ریشهی فارسی برای کلمات ترکی هستند، نمیدانند که خرقان نیز کلمهای ترکیبی در زبان ترکی است: خِر-خَر (Kır در ترکی مدرن آناتولی/ترکیه) به معنای دشت و تاکستان بوده و قان هم از ریشه خان-جان برمیخیزد.