گادتب: منادیان فاشیسم عریان در ردای ایراندوستی پدیده جالبی هستند، آن ها علاقه عجیبی دارند، هر رگهای از هویت طلبی و احقاق حقوق اقلیت ها را در جهان اسلام یکجوری به «تروریسم» بدوزند. البته تا حدودی هم موفق شده اند، چرا که کانال «ایران دوستان» از یک هزار عضو در ماه گذشته به کمتر از ۷۰۰ نفر رسیده است.
این دوستان مصداق شاعری اند که بی نهایت به شعر علاقه مندند، ولی متاسفانه استعدادش را ندارند و شطحیاتشان قادر به تبیین چرایی تبدیل مطالبات مدنی به خشونت و تروریسم نمی شود و چون اساسا با یک اصل ساده «خون مقدس» به مثابه پیوند از ازل تا ابد اجتماعات انسانی سر و کار دارند، افق گفتمانی شان مانع از «گشودگیشان» به هر چیزی می شود که می تواند فهم «بدوی» شان از واقعیت های اجتماعی را زیر سوال ببرد.
در حالی که طی ماه های گذشته هم سازمان های حقوق بشری، هم سازمان ملل، هم جوامع مدنی اروپایی نظیر آلمان و در روزهای اخیر برخی کشورهای اسلامی از تبدیل سینکیانگ چین به زندان باز ابراز نگرانی کرده و دولت چین را محکوم می کنند، این رفقا نگران شده اند که مبادا صدای حق خواهی «این مسلمانان فعلا درجه سوم» به گوش مردم حق طلب ایرانی برسد. و اگر رسید و کسی به دولت یا جامعه در رابطه با دفاع از حقوق شان مطالبه ای پیش کشید، با ابرپتک «داعش» پیشاپیش تعیین تکلیف کرده باشند.
توصیه اندیشهورزانه من به این دوستان این است که هر از چندگاهی یک «بازخورد» از تفکراتشان در جامعه، بویژه آنان که به زعم ایشان جامعه هدف تعریف شده اند، بگیرند. که بنظرم دقیقا مصداق نگرش فاشیستی ایشان و «از قضا اسکنجبین صفرا فزود» است.