گادتب: وسعت، شدت و مدت سیلابهایی که در سرزمین اقوام تورکمن، عرب، لر و کرد جاری شده عمیقا باعث دلهره و نگرانی شده است. خصوصا در دو منطقه تورکمن صحرا و احواز، شهرها، روستاها، راهها و مزارع در آب فرو رفتهاند. وخامت اوضاع در این مناطق به حدی است که شاهد صحنههای دلخراشی از کوچ جمعی و تحمیلی انسانهای تورکمن و عرب شدهایم. البته اوضاع در مناطق سیلزده لورستان نیز به هیچ وجه خوب نیست. اگرچه آب فروکش کرده اما دهها روستا و چندین شهر یا نابود شدهاند و یا صدمات شدیدی محتمل شدهاند. تاکنون نزدیک ۱۰۰ نفر کشته شده و بیش از هزار نفر زخمی شدهاند. مردم در مناطق سیل زده تشنه، گرسنه، خسته، دلشکسته و به شدت عصبانی هستند. سیلزدهها به این باور رسیدهاند که از سوی حکومت ایران تعمدا به حال خود رها شدهاند. حجم و نوع و سرعت کمکهای ارایه شده با ابعاد فلاکت مطلقا متناسب نیست. همین باعث شده تا مردم تصور کنند که حقیقتا ٰرژیم یا مایل و یا قادر به کمک رسانی نیست. مدیریت بحرانی در کار نیست و شاهد بحران مدیریتی کلافه کننده و گستردهای هستیم. تلاش بدون برنامه مسئولین برای خالی کردن شهرها و روستاهای مناطق قومی به بهانه سیل وقتی در کنار تلاش برنامهریزی شده همین مسئولین برای تغییر بافت جمعیتی مناطق قومی قرار میگیرد، هر ناظری را دچار تردید میکند. این تردید در میان تورکمنها و عربها و لورها به مرحله یقین رسیده و مردم بر این باورند که هدف رژیم، ریشه کنی قومی این اقوام از سرزمینهای اجدادی آنان است. در دنیایی که اوضاع آب و هوایی یک منطقه را از یک ماه پیش میتوان با درستی بالایی تخمین زد، در روزگاری که میتوان با اندیشیدن چند تمهید مانع از بالارفتن آسیبهای آفات طبیعی بخصوص سیلاب شد و در جهانی که از وسایل ارتباط جمعی با سرعت نور برخوردار است مقامات ایران یک روز مانده به سیلاب به روستاهای خوزستان میروند و از مردم میخواهند خانههایشان را ترک کنند! گویی دارند کفتر هوا میکنند! اگر آقای حسینی خامنهای و دیگران به دلیل مشغله سوریه و عراق و لبنان و یمن وقت رسیدگی به ایران را ندارند لااقل دستور بفرمایند تا داوطلبان کمک رسانی به مردم از سوی نیروهای امنیتی و انتظامی بازداشت نشوند!
تورکمن صحرا (تورکمنستان) خوزستان (الاحواز) شاهد یکی از دردناکترین مقاطع تاریخ معاصر خود شدهاند. تصاویر و اخبار این مناطق به حدی دلخراش است که اوضاع مهاجران میانمار را در اذهان بیننده زنده میکند.
مردم تورکمن و عرب در آب فرو رفتهاند، تشنهاند، گرسنهاند، خستهاند، بیمارند، مالباختهاند، مجروح و مصدومند، رها شدهاند، …
اما بیش از هرچیز دیگر موضوع (و یا بعبارتی دیگر ترفند) کوچ جمعی و تحمیلی ملل تورکمن و عرب از سرزمین اجدادیشان در تورکمنستان و عربستان ایران به بهانه سیل من را وحشت زده کرده است.
اهالی هر دو منطقه میگویند که کندی، سستی و حتی فقدان کمک رسانی نیز تبدیل به وسیلهای برای تشدید این روند شده است. صحبت از کوچ تحمیلی صدها هزار تورکمن و عرب از سرزمین تورکمن صحرا و احواز است.
هنوز خانهها، خیابانها و مزارع مردم در آق قالا و گمیشان در تورکمن صحرا در درون آب است و اهالی دارند با تکیه با امکانات بومی و شخصی با چنگ و دندان مقاومت میکنند..
مردم عرب نیز با مشاهده اقدام دولت در خشک نگهداشتن هورالعظیم به دلیل بستن مسیلهای آب و انداختن سیل به سوی مناطق مسکونی به این باور رسیدهاند که دولت تهران منطقه خوزستان نفت خیز را منهای انسانهای عرب این منطقه میخواهد. یعنی میخواهند صاحب خانه را از خانه بیرون کنند تا اموالش را تصاحب کنند.
در اصل آنها همان برنامه و طرحی را که اسلافشان با جنگ و نسلکشی در آذرماه سال ۱۳۲۵ در آزربایجان کردند را دارند به بهانه سیل در تپرکمنستان و در الاحواز پیاده میکنند. مردم بی نوا در حالی که در محاصره مصایب مهلک و مسایل عدیده هستند با جان و دل در حال مبارزه و مقاومتند.
باید به هر صورت ممکن باید به یاری ملل تورکمن و عرب بشتابیم. امروز همه ما تورکها و آزربایجانیها؛ تورکمن، عرب، احوازی و سیلزده هستیم.