گادتب: نامه سرگشاده یک ناشر آزربایجانی در خصوص اعمال ظالمانه ممیزی علیه کتابهای تورکی، تنها اشاره به یک گوشه کوچک فاجعه خاموش قتل فرهنگی زبان تورکی است. مسئلهای که سالیان سال روند اجرای آن توسط برخی ممیزان مغرض نژادپرست و یا ممیزان مانقورت و ساتقین به صورت گسترده و با موارد زیاد علیه فرهنگ و زبان مردم تورک صورت میگیرد. این نامه سبب شد تا به نوعی از دردهای الیتام نیافته بنده نیز عود نماید!
ناچار به بازگویی دو نمونه در اعمال غیر قانونی ممیزی با رنگ و جهتگیری علیه زبان تورکی را در اینجا میپردازم:
برای یکی از کتابهایم با عنوان: «تاریخ تورکان قاراپاپاق» در ۱۶ صفحه درخواست اعمال ممیزی صورت گرفت. عمده تذکرات مربوط به شیوه املائی کلمات تورکی و اسامی اماکن جغرافیایی، اسامی تاریخی، نام اشخاص و … بود. به عنوان مثال، ممیزی درخواست کرده بود: به جای شکل صحیح و مطابق با زبان معیار تورکی (قارا) از شکل قره، سولدوز به شکل سلدوز و…. یا درخواست حذف کلیه مطالب تاریخی که ترجمهای از منابع تورکی آزربایجانی و یا مربوط به شخصیتهای آزربایجانی و… صورت گرفته بود.
راستی این مبارزه با شیوه املائی و شکل نگارشی کلمات تورکی قارا و قره و …حکایت از چه چیزی دارد؟! آیا شوونیسیم و آپارتاید نژادی دوره پهلوی دخیل در کار نیست؟! پس چیست؟!
یکی از کتابهایم ابتدا به نام «نغمهای برای سولدوز» بود که به ناچار نام «روزهای مهآلود» به خود گرفت و نزدیک به یکسال روزگار مهآلودی را از سر گذارند! ممیزی علاوه بر تأکید بر حذف برخی اشعار و حتی نوحه شاعران جمهوری آزربایجان و… درخواست حذف سه فصل مهم این رمان تاریخی را کرده بود. این سه فصل مرثیه جغیاتی- یک کاروانسرا یک زن تناردیه دیگر و مأموران رضاشاهی! فصلهای بود که باید حذف میشدند! چون ممیزی تشخیص داده بود که در این فصلها موارد تحریک کننده وجود دارد!؟
با حذف این سه فصل، رمان تاریخی یاد شده، دیگر آن انسجام و یکپارچگی خود را به نوعی از دست میداد!
ناچار برای گرفتن مجوز این کتاب ناچار از اسم اولیه آن «نغمهای برای سولدوز» منصرف گشته و با نام روزهای مهآلود، با ناشر دیگری قرارداد بستم. در نتیجه علاوه بر اتلاف وقت و انجام هزینههای غیرضرور حدود ۱۷ سال قبل مجبور به هزینه کردن ۹۰۰ هزار تومان که آن موقع، رقم در خور توجهی بود، شدم.
زمانی که کتاب را بعد از گذشت چند سال با عنوان «روزهای مهآلود» به چاپ رساندم کارمند اداره کل ارشاد با کمال وقاحت به من گفت: که زرنگ هستی و خوب بلدی که چطور ارشاد را دور بزنی! بنده نیز به وی گفتم: عوض حمایت از نویسندگان، دارین سنگاندازی هم میکنید! من علیه شما شکایت خواهم کرد! که با درخواست حذف فصل ظلم مأموران رضاخانی، از ارزشهای طاغوتی و رژیم پهلوی و رضاخان داری دفاع میکنی! که کوتاه آمد!
باید اشاره داشت تحمیل هزینههای مادی و معنوی و روحی بر نویسندگان، شاعران، ناشران و پدیدآورندگان آثار تورکی، موجی از ناامیدی و احساس بیعدالتی را در حوزه فرهنگی کشور بوجود میآورد. اغلب این ممیزیها وجهه قانونی ندارد. چون ربطی به رعایت خط قرمزها ندارد و هدفدار صورت میگیرد آن هم موجب قتل فرهنگی و زبانی اقوام ایرانی میگردد.