گادتب: در زمانهای قدیم، خانواده های آذربایجانی به رسم احترام، در این شب طولانی به ملاقات بزرگ خانواده میرفتند. بزرگ خانواده نیز با فراهم کردن “چیلله یئمکلری” (خوراکیهای مخصوص چیلله)، آنها را داخل یک سینی مسی (مجمعی) میچید و روی کرسی قرار میداد. آتش زیر کرسی در ابتدای شب روشن میشد و افراد خانواده دور آن نشسته، شادی و سرور میکردند.
چیلله یئمکلری
مردم برای پذیرایی در این شب بخصوص و همچنین در شبچره ها، از تخمه آفتابگردان، پشمک، حلوای هویج و “بازار حالواسی” (حلوایی که از مغز گردو و پسته تهیه میشد و مخصوص شهر اورمیه میباشد)، میلاق (انگوری که از دو- سه ماه قبل بوسیله نخهایی بصورت عمودی به هم بسته شده و در محل مناسبی که سرد هم باشد، از سقفهای چوبی آویزان میکنند) استفاده میشد. همچنین خشکباری نظیر برگه زردآلود، آلبالوی خشک شده، سنجد، بادام، گردو، میوه هایی مثل سیب، خربزه هایی که بصورت ترشی نگهداری میشد و سایر خوراکی ها برای پذیرایی از مهمانان استفاده می شد. در این شب به خاطر طولانی بودنش، مردم با خوردن این خوراکی ها و گفتن بایاتی، سعی در گذراندن آن داشتند.
چیلله قارپیزی
هندوانه جزو لاینفک خوراکیهای “چیلله گئجه سی” به شمار میرود و به نوعی سمبل این شب در آذربایجان است. سابق بر این که امکاناتی نظیر سردخانه های نگهداری میوه ها و همچنین حمل و نقل میوه از مناطق گرمسیر به سردسیر وجود نداشت، هندوانه را در محل مخصوص نگهداری کاه و علوفه برای حیوانات که “سامانلیق” (کاهدان) مینامیدند، نگهداری میکردند. بدین ترتیب که چند هندوانه از آخرین برداشت جالیز را انتخاب و در محلهای مختلف کاهدان می گذاشتند و روی آن را به دقت میپوشاندند. در شب مذکور، هندوانه هایی که بهتر از بقیه مانده بود را برای خوردن انتخاب میکردند.
خونچا
در خانواده هایی که عضو تازه وارد (عروس) داشتند، هدایایی در این شب آماده میشد. خانواده داماد نسبت به تهیه خونچا (طَبَقی پر از هدیه) برای عروس اقدام میکردند که محتویات آن، هندوانه ی تزئین شده به بهترین شکل ممکن، تکه ای طلا که در توان مالی خانواده داماد باشد، پارچه های زیبا و نفیس، شیرینی و… بود. خونچا توسط والدین داماد به خانه عروس آورده میشد و طی جشن مختصری با حضور بزرگترهای خانواده عروس، از والدین وی اجازه میگرفتند تا عروس خانم شب چلله را در خانه داماد میهمان باشد.
مراسم خیدیر نبی در اورمیه
این مراسم که طرفداران زیادی در میان جوانان داشت، از رایجترین جشنهای این روز به شمار میرفت. جوانان به ویژه در روستاها، به در منازل همسایه ها میرفتند و از آنها حبوبات میخواستند. سپس همه حبوباتی را که جمع آوری کرده بودند، در ظرفی ریخته و میپختند و خشک میکردند. بعد از آن، این حبوبات خشک شده و پخته شده را در هاون ریخته و پودر میکردند. قبل از خواب، اندکی از پودر را زیر زبان خود گذاشته و دعا میکردند که همسر آینده خود را در خواب ببینند و یا خواستار دیدن رویای صادق در مورد آینده شان بودند. صبح روز بعد، خواب خود را به بزرگترها میگفتند و تعبیر آن را میپرسیدند.
تاپماجا و بایاتی خوانی
بزرگترها برای ایجاد فضای شادی و سرور، مسابقه های تاپماجا را دور کرسی راه میانداختند، به این صورت که یک “تاپماجا” (چیستان) میپرسیدند و کسی که پاسخ صحیح میداد، برنده بازی بود. همچنین بایاتی ها از اجزای ثابت هر یک از آیینها و رسوم مردم آذربایجان می باشد. در مراسم شب چیلله به دلیل طولانی بودن این شب و گذران وقت، بزرگترها بایاتی میخواندند. گاه نیز مشاعره با بایاتی انجام میشد و گاهی هم بزرگترها با بایاتی برای کوچکترها فال میگرفتند. بیشتر بایاتی های مرسوم در شب چیلله از منظومه حیدربابای شهریار انتخاب میشد. بعنوان مثال:
چیلله چیخار بایراما بیر آی قالار
پینتی آرواد قوورمانی قـــورتارار
گئدر باخار گودول ده یارماسینا
باخ فلکین گردش و غوغاسینا
و یا:
قــــاریننه گئجـه نــاغیل دئینـــده
کولک قالخوب قاپ باجانی دؤینده
من قــاییدوب بیرده اوشــاق اولیدیم
بیر گول آچوب اوندان سونرا سولایدیم
***
شب چیلله با تمام زیباییهایش به پایان میرسد و خوابی خوش دور کرسی، خاتمه آن خواهد بود. رسوم زیادی از این شب زیبا هنوز پابرجا مانده است.
هر چند خوراکیها تغییر کرده و یا “حسین مظلوم” حلواپز معروف اورمیه ای چند سال پیش دار فانی را وداع گفته باشد… همو که کودکان نیازمند را در شب چیلله اطعام میکرد