گادتب: در چند سال اخیر، تقریباً تمامی برنامههای سخنرانی اینجانب در دانشگاههای مختلف آذربایجان به عناوین گوناگون لغو شدهاست. برای همین هم، وقتی یکی از اعضای “کانون خطایی” دانشگاه محقق اردبیلی برای دعوت از اینجانب جهت سخنرانی در مراسمی تحت عنوان “همایش تاریخ آذربایجان” با من تماس گرفت، با لبخند جوابش را دادم و گفتم: “بهتر است به فکر سخنران دیگری باشید، چون من میدانم که با سخنرانی من موافقت نخواهند کرد!”
البته، در برابر اصرار دانشجوی مزبور، تسلیم شدم و اجازه دادم نام مرا در فهرست سخنرانان مراسم قرار دهند، هر چند شخصاً مطمئن بودم که مسؤولین مربوطه حتی اگر مانع برگزاری آن مراسم نشوند، قطعاً با سخنرانی من مخالفت خواهند کرد. دو روز مانده به روز برگزاری مراسم، همان دانشجو مجدداً با من تماس گرفت و با لحنی آمیخته با خوشحالی ضمن اشاره به اینکه مجوز برگزاری همایش قبلاً صادر شده و تا آن لحظه هم هیچ مخالفتی با برگزاری آن صورت نگرفته، مجدداً از من خواست که سعی کنم حتماً در مراسم حضور داشتهباشم.
علیرغم امیدواری آن دانشجو، من شکی نداشتم که هیچ امکانی برای سخنرانی من در آن دانشگاه وجود نخواهد داشت. البته، من آدم بدبینی نیستم، لکن به خوبی از جو سنگین حاکم بر دانشگاهها آن هم در دوران زمامداری دولت اعتدال متمایل به اصلاحطلبان مدعی آزادی بیان آگاهم و به خوبی میدانم که در سالهای اخیر اکثریت قریب به اتفاق تلاشهای دانشجویان دانشگاههای مختلف آذربایجان در راستای پاسداشت تاریخ، زبان و فرهنگ واقعی این خطه سرافراز با مخالفت مسؤولین مربوطه مواجه شدهاست.
متأسفانه، آنگونه که من انتظار داشتم، “همایش تاریخ آذربایجان” هم علیرغم اخذ مجوزهای لازم، در لحظه آخر لغو شد. به استناد مطلبی که در کانال “کانون خطایی” منتشر شده و البته بنا به اذعان دانشجویان برگزارکننده همایش، جناب حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهور، با ارسال نامهای به وزارت علوم ضمن مخالفت با حضور اینجانب و یکی دیگر از سخنرانان دعوتشده به آن همایش، خواستار لغو همایش مزبور شدهبود!
همانگونه که اشاره کردم، این اولین باری نیست که سخنرانی من در دانشگاههای مختلف لغو میشود ولی شاید این اولین باری باشد که سخنرانی من با دستور مشاور رئیسجمهور لغو میشود. آن هم رئیسجمهوری که با شعار “تدبیر و امید” و با پشتیبانی اصلاحطلبانی بر سر کار آمد که همواره سردمدار شعار “آزادی بیان” بودهاند! شعاری که خود هیچگاه آن را باور نکردند و به آن عمل نکردند.