گادتب: به گزارش مرکز خبر گادتب، عباس لسانی مبارز سیاسی سرشناس آذربایجان جنوبی اینروزها متحمل حبس سنگینی است که به تحقیق سازمان عفو بینالملل در حکمی کاملا سیاسی به ۱۵ سال حبس تعزیری و ۲ سال تبعید به شهر یزد محکوم شده است.
حکمی که عمدتا به جهت فراخوانها، سخنرانیها و مواضع بیپرده و تاثیرگذار وی علیه سیاستهای حاکم علیه تورکها و منطقه آذربایجان جنوبی از سوی حکومت مرکزی ایران صورت گرفته است.
یکی از سخنرانیهای آقای لسانی که سال ۱۳۹۲ در بین فعالین مدنی آذربایجان جنوبی در منزل مرحوم حسن آذربایجان(دمیرچی) پس از آزادی این استاد موسیقی و فعال شناخته شده انجام شده، حول مسئله تبریز و جایگاه این شهر در تاریخی سیاسی آذربایجان است.
آقای لسانی در این جمع سخنانش را با شعر یحیی شیدا در وصف تبریز شروع کرده و با اشاره به کارنامه درخشان این شهر مدعی میشود تبریز را نمیتوان متوقف کرد.
او تبریز را قلب تپنده آذربایجان، سرزمین ظهور و بالندگی متفکران بزرگ دانسته و میگوید: دشمنان آذربایجان و تورکچکلوگ همیشه علیه آذربایجان و بخصوص تبریز بوده و خواهند بود ولی آنها خوب میدانند که تبریز هرگز با توپ و تفنگ از پا نیافتاده و نمیافتد.
لسانی میگوید : تبریز چنان جایگاهی دارد که از بیرون آذربایجان نیرویی یارای شکست و توقفش را ندارد.
از اینرو دشمنان و مخالفان تبریز چون از مسیرهای مستقیم مأیوسند درصدند از مسیرهای ناشناخته و با ایجاد باتلاق تفرقه از درون متوقفش کنند.
او این حربه را خطرناک خوانده ولی معتقد است؛ جوانان با انگیزه و متفکر آذربایجان به خصوص تبریز با اتکا به تجربیات مبارزان قدیمی و ریشسفیدان سیاسی این شهر همچون گذشته از این گذرگاه تاریخی نیز عبور خواهند کرد.
آقای لسانی عنوان میکند:
ما متحدیم و متحد خواهیم ماند.
ولی فراموش نمیکنیم اتحاد یک کلید بزرگ دارد و آن همدیگر را آنطور که هستیم قبول کردن و دیدن است.
یعنی وقتی دم از دموکراسی می زنیم بایستی بدانیم از بزرگترین اصول دموکراسی همانا تکثرگرایی است.
ما در حرکت ملی آذربایجان گروههای مبارز زیادی داریم و این یک فرصت تاریخی برای بالا بردن ضریب تحمل همدیگر است، چرا که همه این گروهها در راستای اهداف ملی آذربایجان تلاش میکنند و هر کدام در جای خود و به سهم خود متحمل هزینههایی میشود که از طرف شوونیسم فارس بر تمامیت مسئله آذربایجان وارد میشود.
در این مسیر تاریخی و برای ساختن آینده، بایستی یاد بگیریم حذفی فکر نکنیم. این فرصت تاریخی برای همه جریانها میدان آزمون و خطاست تا با شناسایی نقاط ضعف و قوت خود کلیت سرنوشت حرکت ملی آذربایجان را به خطر نیاندازیم.
ما در ادامه این حرکت، وارد دروازههای قلعهای خواهیم شد که کلید آن ایمان است، با ایمان هر دروازهای فتح شدنی است چرا که ایمان عشق و ذوب شدن در حقیقت و عدالت را به همراه خواهد آورد. ایمان در بطن خود عشق به وطن دارد.
و مرحوم شاعر بزرگ واحید میگوید: «خلاص شدن از چرخه عشق درد لاعلاجی بود که من با مُردن راه حل آن را آسان کردم.»
عشق به وطن یعنی مبارزه تا پای جان برای آزادی ملت و سرزمینمان و نهایت در مسیر آرمانها با رضایت قلبی در آغوش خاک آرامیدنمان خواهد شد.
لسانی در پایان شعری که سالها پیش به خاطر بسته شدن مٶسسه فرهنگی گؤیهرچین سروده بود را برای حضار قرائت و عنوان میکند آنهایی که تاب و تحمل گؤیهرچینها(کبوترها) را ندارند ناچار به چنگال قارتالها (عقابها) تن خواهند داد.