گادتب: قرن نوزدهم (مصادف با دوره قاجار) دوره جهش ادبیات در اروپا بود و شاید سال 1830 تاریخیترین سال ادبیات جهان باشد. آن روزها در ایران شعر فارسی دوره افول خود را سپری میکرد و شعر ترکی شکوفاتر میشد و اگر این ادبیات به کودتای قرن بیستم برخورد نمیکرد شاید در یک رقابت بدون حضور قدرتها میتوانست قدر بیند و بر صدر نشیند.
شعر ترکی که هزار سال پیش متولد شده، در قرن یازده با یوسف حاجبخاص و در قرن دوازده با احمد یسوی رشد کرد. بعدها با نوایی، نسیمی و قاضی برهانالدین به بلوغ رسیده و با فضولی باوقارتر شد. این شعر در قرن هیجده با ایستادن بر شانههای ملاپناه واقف و مخدومقلی خود را به قرن نوزده رساند تا شاهد شاعرانی مانند تیلیمخان، حکیم هیدجی، ماذون قشقایی، ذلیلی ترکمن، محمدباقر خلخالی، معجز شبستری، افشار اورمی، خورشیدبانو ناتوان، سیدعظیم شیروانی و ابوالقاسم نباتی باشیم.
نباتی اهل روستای اوشتوبین در هفت کیلومتری رود آراز (مرز فعلی ایران و آذربایجان) است. در زمان تولد او آراز یک رود بود و هنوز مرز نشده بود. حالا هم که آراز مرز است باز وقتی از تپههای اوشتوبین نگاه میکنی آنسوی مرز تا اعماق قاراباغ دیده میشود.
قرن نوزده با اشغال قسمتهایی از آذربایجان توسط روسها همراه بود. واقعهای که ما امروز نمیدانیم از آن با تاسف یاد کنیم یا شاد باشیم. نباتی آن جنگ و جدا افتادن بستگان و نزدیکان را از نزدیک دید. برای همین شعرهایش بوی هجران، حسرت و جدایی میدهد و همین او را پیامآور آذربایجان پاره پاره میکند، ولی مرز باعث نشد که او از شعرهای ملاپناه قاراباغی خوشه نچیند و حمزه نگاری قاراباغی نیز از اشعار نباتی سیراب نشود و او از این حیث پیامآور یکپارچگی فرهنگی آذربایجان نیز هست. حالا نیز عالیم قاسیموف (خواننده شهیر آذربایجان) بیش از سایر شاعران به اشعار نباتی توجه دارد و اشعاری مانند «دخی بیر بو یانه گلمز» و «یوخدو یوخ» با صدای او جاودانه شدهاند.
دیوان نباتی اولین بار سال 1285 (سال فرمان مشروطه) در تبریز چاپ و بعد از آن بارها تجدید چاپ شده است و حالا اِلِمان زیبای دیوان نباتی نیز در این شهر برپا شده، آن هم در جایی مناسب یعنی ورودی دانشگاه.
ابراهیم ساوالان