گادتب: چنگیز آیتماتف نویسنده چیره دست تورک قیرقیز، چه زیبا رومان «مانقورد» را به تصویر کشیده است!
مانقوردهای زمانه ما نیز دست کمی از مانقورد داستان یاد شده ندارند!
مانقوردهای معاصر ما، چنان خودرا تحقیر شده تصور می کنند و آن چیزی که نژادپرستان و راسیستهای ایرانشهری در بارهشان میگویند، بر خود پذیرفتهاند که خود نیز در صف تحقیر کنندگان خود قرار میگیرند!
چنین افرادی در معنای واقعی همان خصوصیات اصلی «مانقورد» داستان «آیتماتوف» را دارند و نه تنها خیانت به ملت و همزبانان خود، حتی پشت به پدر و مادر خود هم میکنند!
البته نباید فراموش کرد که این قبیل افراد، قربانی سیاست آسیمیلاسیون نژادپرستانه صد ساله اخیر هستند و «به سربازانی در جبهه میمانند که بجای مقابله و مبارزه با دشمن متجاوز و کشته شدن یا پیروزی، راه اسارت آسان را بر می گزینند!»
نمونه بارز چنین خصوصیاتی، در شخصیت آن خانم خواننده لوسآنجلسی هفتاد و دو سالهای حلول کرده که در چند روز اخیر برای جلب و جذب تماشاچیان به خود، به تعریف جکهای لونپنی از همان نوع تحقیر آمیز، دست یازیده است!
تاریخ، تجربه های تلخ زیادی از این نوع واقعیتهای غیر انسانی و ضد بشری دارد:
زمانیکه برده داری در آمریکا رایج بود، زن سیاه پوستی به نام «هریت تابمن» گروهی مخفی براه انداخته بود که بردگان را فراری میداد.
بعدها از او پرسیدند:
سختترين مرحله کار شما برای نجات بردگان چه بود؟
او عمیقاً به فکر فرو رفت و گفت:
«قانع کردن یک برده به اینکه تو برده نیستی و باید آزاد باشی…!»