گادتب: مثلی در بین ترکهای #آذربایجان معروف است که مردم هر شهری آنرا مناسب با نام بازار شهر خود بازگو میکند و ترجمه مفهومی آن به فارسی چنین است: « بازار پارچه فروشی شهر آتش گرفته و تماما بسوزد برایم مهم نیست، مهم، رسیدن تکه پارچه ای از بازار سوخته برای من است!»
حال حکایت #پان_ایرانیستها حکایت همین مثل معروف مردم آذربایجان است.
امروزها موضوعی به غایت ساده و قانونی و گرفتن عوارض از تریلی و تانکرهای ورودی به حوضه جغرافیایی کشور جمهوری آذربایجان از طرف دولت آذربایجان مطرح است، که باعث شده #ایران از این مسئله بر آشفته و اقدام به مانور نظامی در مرزهای آذربایجان کند.
حال چرا حل معادله به این سادگی منجر به قدرت نمایی نظامی ایران در کنار رود ارس میشود و پان ایرانیستها هم بر آتش این مسئله می دمند، مثل همان «سوختن بازار پارچه فروشها» و بدست آوردن تکه پارچه برای پان ایرانیستهاست!
برای پان ایرانیستها مهم نیست که به چه بهانه و دلیلی جنگی در منطقه صورت گیرد و عده کثیری از مردم بیگناه ایران و طرف مقابل در این جنگ کشته شوند و کشور ایران به روز فلاکت بار بیفتد؛ بلکه منطق آنها این است که در صورت بروز جنگ بین ایران و کشور و یا کشورهای دیگر، جمهوری اسلامی دچار تزلزل و سقوط شده و نظام سلطنتی در ایران حاکم خواهد شد که در آرزوی آن هستند!
در جنگ دوم «#قره_باغ»در سال گذشته که بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان اتفاق افتاد و آذربایجان برای بازگرداندن شهرها و ۲۰% از سرزمین خود که سی سال در اشغال ارمنستان بود بپا خاست، پان ایرانیستها بدون پایبندی به قوانین بین المللی و بدون داشتن اندک دلیلی که بتواند حتی عده قلیلی را قانع کند،به حمایت از اشغالگری ارمنستان و دشمنی با آذربایجان پرداختند!
شکست سخت ارمنستان در این جنگ باعث سرخوردگی و تحقیر پان ایرانیستها شد که انتظار آنرا نداشتند.
حالا با موضوع تعیین عوارض به تانکرها و تریلیهای ورودی به کشور آذربایجان از طرف دولت این کشور که حق قانونی هر کشوری است چرا ایران بجای حل مسئله از طریق مذاکره و یا در نهایت تعیین عوارضی مشابه و یا حتی بیشتر به تانکرها و تریلیهای ورودی جمهوری آذربایجان به ایران، اقدام به رزمایش در کنار رود ارس و حتی تهدید جمهوری آذربایجان و ادعاهای الحاق گرایانه و خلاف قوانین بین المللی که در دنیای امروز جایی از اِعراب ندارد می کند، جایی بسی سئوال است!
آذربایجان در طول ۴۴ روز توانست ارتش ارمنستان را شکست دهد و در نهایت با میانجیگری روسیه صلحی در نهم نوامبر ۲۰۲۰ میان آذربایجان و ارمنستان برقرار گردید که یکی از مفاد این صلح، ایجاد کریدور ارتباطی بین «#خان_کندی» و ارمنستان از طریق دالان «#لاچین» از خاک آذربایجان و در مقابل برقراری راه زمینی و ریلی از طریق « #زنگهزور» بین نخجوان و آذربایجان از خاک ارمنستان با مسئولیت و نظارت روسیه است،یعنی اجرا و نظارت بر این دالانها را روسیه بر عهده دارد.
حالا ایران از اینکه ارمنستان در جنگ چهل و چهار روزه شکست خورده و راه نخجوان- آذربایجان هم از طریق دالان « زنگه زور» برای نقلیات آذربایجان فراهم خواهد شد که قبلا مجبور بودند از ایران بگذرند و وسائل نقلیه ترکیه هم برای رسیدن به کشورهای آسیای میانه از این راه گذر خواهند کرد راضی نیست و میگوید من نمی گذارم دالان « زنگه زور» که از داخل خاک ارمنستان و نزدیک رود ارس میگذرد برقرار شود، چون ارتباط من با ارمنستان و در ادامه با اروپا قطع میشود، در حالی که با برقراری این دالان راه ارتباط ایران با ارمنستان قطع نمی شود، بلکه ایران مثل گذشته ولی بصورت روگذر و یا زیرگذر از جاده اسفالته و ریل راه آهن این دالان، می تواند ارتباط مسافری و نقلیاتی خودرا مثل سابق با ارمنستان برقرار کند بدون اینکه این جادهها همدیگر را قطع کنند و یا می تواند از ساده ترین راه یعنی با ایجاد چهار راه و چراغ قرمز مسئله را حل کند.
از طرف دیگر، بر عکس ادعا، ایران از طریق ارمنستان نمی تواند به اروپا دسترسی داشته باشد، چرا که وسائل نقلیه ایران بعد از ارمنستان باید از کشور #گرجستان که این کشور هم با ارمنستان اختلاف ارضی دارد عبور کند و عوارض بپردازد تا به دریای «#سیاه» که دریای آزاد است برسد.
به هر حال در صلح نهم نوامبر ۲۰۲۰ با میانجیگری #روسیه ، #ارمنستان ایجاد دلان زنگه زور را در مقابل دالان لاچین آذربایجان قبول کرده و روسیه هم اجرا و نظارت بر آنرا تضمین کرده است در حالی که ایران میگوید من این قرارداد را قبول نمی کنم؛ یعنی ایران دست به عملی می زند که در عرف و در قوانین بین المللی دخالت در امور داخلی کشور دیگر بحساب می آید و پذیرفتنی نیست