
گادتب: زبان تورکی زبانی فلسفی ریاضی و قدرتمند است کلمات، صلابت دارند به عنوان نمونه چند کلمه با معادلهای فارسی اش تقدیم می گردد:
کدو:قاباق/خاک:توپراق/خشکسالی:قوراق/زمهریر:سازاق/شاخه درخت:بوداق/سنبل گندم: باشاق/ وصله لباس کهنه:یاماق/ پیرهن کلفت: قازاق/ وسیله پرواز: اوجاق/وسیله ممنوعه:قاچاق/داس قوسی:اؤراق/ قوس رنگین کمان:قوشاق/مسافت دور:اوزاق/دورتر: ایراق/
عضو پایه بدن: آیاق/عضو داخل بدن:دالاق/تهوّع: قوساق/ ممنوع:یاساق/اندکی قبل:اؤنجه/ قبل تر: بایاق/کلاف:یوماق/چاشنی:سوماق/آغوش گرم: قوجاق/گرما:سیجاق/نام و نشان:آداق/آزمودن: سیناق/ درک و فهم: قاناق/ کاسه غذا: چاناق/ کودک:اوشاق/ چوبدستی:چوماق/
زین اسب: یاراق/تکیه گاه: دایاق/سبک و روش: سایاق/کلاه:پاپاق/شانه:داراق/تخت خواب شبانه: یاتاق/روشنایی دهنده:چیراق/گوشه و جای دنج: بوجاق/گوشه و کنار:قیراق/ایستگاه:دوراق/پرس و جوی نشان:سوراق/لب:دوداق/گوش:قولاق/ابله:مایماق/علاقمندی:ماراق/ درب ظرف: قاپاق/آتش زیر ظرف:اوجاق/ دلیر:قوچاق/چاقوی تیز: پیچاق/غرفه:اوتاق/انبار اوتاق:قالاق/دام:دوزاق/مهمان:قوناق/برگ درخت:یاپراق/ پرچم: بایراق
آنگونه که دکتر ناصرمنظوری در آثارش دارد حروف در تورکی واجد معنا هستند حضرت علی ع می گفت الحرف یوجد المعنی مثلا الف تعالی و بلندی را رساند مثل: آغاج یعنی درخت که میل به رفعت و ارتفاع دارد یا حرف یاء فرود و تنزّل را می رساند مثل: یاغاش، یاغیش: باران که از آسمان میل به فرود و تنزّل را دارد.
اندامهای تیز و شبه تیز در زبان تورکی بر اساس یک حرف واحد نام گذاری شده اند : دیل(زبان)،دوداق(لب)،داماق(کام)،دیش(دندان)،دیمدیک(منقار)،همگی باحرف»دال»شروع می شوند.
هر اندامی که از بدن خارج شده با حرف ق شروع می شود:قیچ( پا)قول(دست)قاناد( بال) قویروق(دم)قارین(شکم)قولاخ(گوش)
اندامهای چشم با گاف شروع می شوند: گوز(چشم)،گاش-قاش(ابرو)گیله( عنبیه) گیرپیک(مژه)
از بالای سر تا کمر با ب شروع می شوند: باش(سر)بورنوز( شاخ)بویون(گردن)بِئل(کمر)، بوخون(پشت)بویرَه ک(قلوه)بوارساخ(روده) شاید حتی بورک(کلاه) و باشماق(کفش) که در هر دو سوی بدن ما را می پوشانند. هر اندام تیز با زاویه بدن مثل دیرناق(ناخن)