
گادتب: وقتی از آذربایجانستیزی سخن میگوییم دقیقاً هم جنبه مادی و هم جنبه معنوی آن را در نظر داریم.
دشمنان آذربایجان سالهاست که سیاستهای غارت و نابودی منابع مادی و معنوی آذربایجان را توأمان پیش میبرند. سالهاست که سهم آذربایجان از آن همه منابع سرشار طبیعی و غیرطبیعی ، چیزی نیست جز فقر روزافزون ملت آذربایجان و پر شدن جیب مرکزنشینان !
سالهاست که سیاستهای تهران بر مدار آذربایجانستیزی میچرخد.
سالهاست که مرکزنشینان به آذربایجان به چشم لقمه چرب و نرمی نگاه میکنند که تا ابد مال آنها نخواهد بود و بنابراین تا از دستشان در نرفته باید بلعیده شود! غارت منابع مادی و غیرمادی آذربایجان هم محصول چنین نگرشی است.
البته ، آنها تمام سعی خود را به عمل میآورند تا شاید این لقمه چرب و نرم را از دست ندهند !
برای همین هم ، گاهی که خطر از دست دادنش را شدیداً احساس میکنند ، ناپرهیزی کرده و به جای عبارت “آذربایجان لذیذ ما” از عبارت “آذربایجان عزیز ما” سخن میگویند !
لکن ، چنانکه اشاره کردم و بر هیچ کس هم پوشیده نیست استفاده از عناوین فریبندهای همچون “آذربایجان عزیز ما” و “آذربایجان سر ایران است” فقط محدود و منحصر به لحظات حساس تاریخی است ، برای فریب هر چه بیشتر ملت آذربایجان و از دست ندادن “آذربایجانی که برای آنها خیلی لذیذ” است.
وگرنه همه میدانند که همانهایی که در لحظات حساس تاریخی و هنگام احساس خطر، آن عبارات فریبنده را بر زبان میآورند ، در مواقع عادی تمام هوش و استعداد خود را به کار میگیرند تا حدالأمکان از تلفظ نام “آذربایجان” خودداری نمایند! ترویج عناوین و عبارات جعلی و مضحکی همچون “شمالغرب کشور” ، “آش” ، “آغ” ، “آذر شرقی” ، “آذر غربی” ، “استان ارومیه” ، “جمهوری باکو” ، “جمهوری اران” و حذف نام آذربایجان از استانهای اردبیل ، زنجان ، قزوین و همدان … همه و همه در راستای سیاستهای آذربایجانستیزی و به منظور محو یاد و خاطره “آذربایجان عزیز ما” صورت میگیرد.
نباید تصور نمود که عبارات جعلی و مضحکی که اشاره کردم از روی سهلانگاری بر زبان آوردهمیشوند ! برعکس ، تکرار مکرر عبارات مزبور در رسانههای مختلف کشور و حتی استفاده گاه و بیگاه رئیسجمهور ، وزرا و صدا و سیمای رسمی کشور از آنها ، حاکی از آن است که ترویج آن عبارات جعلی و مضحک مبتنی بر برنامهریزیهای دقیق و کارشناسیشده مرکزگرایان بوده و هدف از آن به فراموشی سپردن نام بلندآوازه آذربایجان میباشد !
غافل از اینکه ، از لحاظ رشد خودآگاهی ملی ، آذربایجان امروز یکی از طلاییترین دورانهای تاریخی خویش را سپری میکند.
دورانی که شاید از منظر قدرت بالفعل خود با روزگارانی که مهد حکومتهای مقتدری همچون صفویه ، آغ قویونلوها ، قارا قویونلو و قاجارها بود قابل مقایسه نباشد ولی از منظر قدرت بالقوه مردمی خویش و نهادینه شدن خودآگاهی ملی در نهاد ملت خود به مراتب از آن دورانها قویتر و شکستناپذیرتر است.