ادتاج اتحادیه دمکراتیک ترک آذربایجان جنوبی
گادتب: پروژه اختلاف افکنی میان ملت آذربایجان جهت دور کردن ملت تورک از هم دیگر از زمان روی کار آمدن رضا پالانچی(پهلوی) کلید خورد، جدا کردن و برداشتن نام های اذربایجان از روی همدان، قم، زنجان و قزوین و از همه مهمتر دادن سینان دژ در قالب استان کردستان به کوردها از همین پروژه است.
قطعا حاکم کردن قومیت اقلیت بجای اکثریت تورک کشور که پنجاه درصد کشور را شامل می شود، پروژه های پیچیده و با حمایت حامیان غربی و امپریالیستی صورت گرفته تا در سایه عدم اطلاع رسانی و بایکوت رسانه ای هدفمند و گسترده اقدام به حذف زبان تورکی از کشور ایران و مردم آذربایجان شود، این پروژه ها بعد انقلاب ۱۳۵۷ شمسی نیز به قدرت بیشتر با پوشش دین و مذهب قدرت گرفت و آسمیلاسیون شدت بیشتری گرفت در این ساحه بعد از انقلاب تأکید بر دین و مذهب مشترک شیعه توسط پانفارسیسم و علمای پانفارسیسم عامل اصلی قوت گرفتن آسیمیلاسیون بوده است، به طوری که جو مذهبی بعد از انقلاب و تبلیغ گسترده از سوی حاکمیت، فرصت خوبی را برای اسمیلاسیون فراهم آورد که بعد انقلاب قشر مذهبی و روحانیت عامل اصلی اتخاذ و پیشبرد این سیاست بودند.
یعنی قشر روحانی و مذهبی به جای توجه به نس صریح قرآن در مورد کثرت زبان، قومیت و نژاد به عنوان عامل قدرت،توانایی و زیبایی دنیا و خداوند به زبان اقلیت فارس به جای اسلام و دموکراسی عامل وحدت و یک پارچگی کشور بیان کردند.
در این میان بعد انقلاب رشد رسانه های جمعی مانند تلویزیون و رادیو و روزنامه و بعدها فضای اینترنت، جهت پیشبرد اهداف آنتی تورکی، و دور کردن ملت تورک از تورک بودن خود و تشدید اسمیلاسیون فرهنگی_زبانی، ساختن جک ها، تحقیرها و تمسخر در سینما و تلویزیون(روزنامه ایران در سال۸۵ و برنامه فیتیله و…)، اختلاف افکنی و دور کردن مردم آذربایجان از برادران تورک خود تا جدا کردن اردبیل از آذربایجان شرقی با اختلاف افکنی های هدفدار، اختلاف افکنی میان قشقایی ها و سایر تورک ها، از نمونه های بارز این اختلاف افکنی ها تا به امروز بوده تا این اکثریت تورک در ایران متحد نشده و پایه های شونیزم و فاشیسم را از ریشه در نیاورند تا امپرالیست و غرب به صورت غیر مستقیم بر کشور احاطه داشته باشد، تا اتحاد کشور های عرب و تورک در منطقه به وجود نیامده تا غرب و امپرالیست بر منطقه مسلط باشد.
بی شک سخنان امام جمعه اردبیل نیز جهت پیشبرد همین اهداف بوده است و ادامه سیاست فاشیسم می باشد، چون از اتحاد مردم اذربایجان در مسئله جنگل های قره داغ ترسیده اند و گویا این حرکات و سخنان در وضعیت کنونی حساب شده است، امام جمعه اردبیل به جای اعتراض به بخشیدن گردنه حیران به گیلان، واگذاری کشت و صنعت مغان، بودجه بسیار پایین اردبیل نصبت به استان های مرکز نشین،درصد بیکاری بالا در اردبیل،درصد سرطان بالا در اردبیل و… به دادن چند روستا به اذربایجان شرقی اعتراض کرده است، این نشان از آن دارد که انگار اذربایجان در مسیر درستی قدم گذاشته است که عاملین فاشیست این قدر به وحشت افتاده اند
