گادتب: پروین اعتصامی تبریزی متولد ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ بود و دیروز روز تولد او بود. مریم جهانگیری اورموی ده سال از پروین کوچکتر و حکیمه بلوری زنگانی نیز ده سال کوچکتر از مریم بود. پروین همشهری و همسن محمدحسین شهریار بود و هر سه بانوی ادبیات با شهریار دوستی و مکاتبه داشتند. تحصیل در دانشگاههای تهران و حضور در انجمنهای ادبی آن شهر، شهریار را شاعری پارسیگوی کرده بود که بعدها حکومت یکساله فرقه دموکرات، رسمیت زبان ترکی در آذربایجان و حلقه ادیبان ترک ساکن تهران، او را به خانه پدری و زبان مادری برگرداند.
در دوران کودکی پروین، مریم و حکیمه، هنوز زبان فارسی جایی در آذربایجان نداشت. کسی آن زبان را برای بیان احساسات و محمل شکوفایی طبع شاعرانه خود انتخاب نمیکرد و همه شعرای آن دوره به زبان خودمان شعر میسرودند که مریم جهانگیری و حکیمه بلوری نیز از این قاعده مستثنا نبودند. مریم و حکیمه همه آثارشان را به زبان ترکی آفریدند ولی پروین که بزرگ شده و تحصیل کردهی تهران بود، فارسی را زبان بیان خود ساخت و مرگ او در جوانی مانع از آن شد تا مانند شهریار حکومت یکساله آذربایجان و رسمیت زبان ترکی را تجربه کرده و برگردد.
حکیمه آثار اولیه خود را در همان دوره یکساله رسمیت ترکی در روزنامههای زنگان و تبریز منتشر کرد ولی با ممنوعیت دوباره زبانمان، راهی آن قسمتی از آذربایجان شد که زبانمان ممنوع نبود و به یکی از چهرهای مشهور ادبیات آذربایجان تبدیل شد. آزاده دارایی دیگر شاعره زنگانی آن دوره، در حالی که فقط ۱۵ سال داشت، تحصیل به زبان خودمان را برای مدت کوتاهی تجربه کرد. او نیز از همان نوجوانی رهسپار تهران شد ولی تاثیر ماندگار آن چند ماه تحصیل باعث شد که تا آخر عمر، اشعارش را به زبان ترکی بسراید.
مریم نه فرصت نشر آثارش را بدست آورد و نه از آزادی قسمت شمالی آذربایجان بهره برد. او نیز مانند پروین جوانمرگ شد و نتوانست در فاصله بین سرنگونی سلطنت مطلقه زبان فارسی و استقرار ولایت مطلقه زبان فارسی اشعارش را به گوش مردم برساند. حالا کودکان آذربایجان در کتابهای درسی خودشان با آثار و اشعار پروین آشنا میشوند و پیر و جوان این سرزمین او را میشناسند ولی اشعار مریم، حکیمه و آزاده همچنان از دیدهها غایبند تا به کودکان این مملکت بقبولانند که زبانی جز فارسی برای بیان احساسات و اندیشه وجود ندارد و در گذشته نیز وجود نداشته است.