گادتب: باروی کار آمدن محمد رضا پالاني که با ظهور پدیده چپ گرایی در ایران مصادف بود، آمریکا را نگران میکرد که ممکن است در ایران یک کودتای کمونیستی شکل بگیرد و از آنرو رهبران آمریکا، محمد رضا شاه پالاني را تحت فشار قرار میداند تا با مصادره زمینهای ملاکان و تقسیمات اراضی بین کشاورزان فقیر، مانع از هر گونه انقلاب احتمالی کمونیستی شوند.
مشابه همین کار را در کشور ژاپن نیز انجام دادند.
اما محمد رضا شاه پالاني به بهانه تقسیمات اراضی، فتنه بزرگی در سر می پروراند. هدف اصلی شاه از تقسیمات اراضی دو چیز بود:
1 . با تقسیمات اراضی، بهانه برای انقلاب کمونیستی را غیر ممکن سازد
2 . به بهانه تقسیمات اراضی؛ پاکسازی قومی و مهندسی قومی یعنی اختلاط قومی را شکل دهد
رهبران: قشقایی، لرهای بختیاری و کوهمره ای سرخی، بخوبی از تصمیم شاه برای پاکسازی و اختلاط قومی باخبر بودند،
فلذا به مبارزه مسلحانه علیه شاه پرداختند. محمد رضا شاه پهلوی به بهانه تقسیمات اراضی، بعضی از ییلاقها و قشلاقهای ایل قشقایی را مصادره کرد و بسیاری از طوایف قشقایی، بختیاری و کوهمره ای را به جاهای دوردست تبعید کرد تا از جمعیت و قدرت ایلی آنها بکاهد.
زمینهای حاصلخیر تورکان ایل بای سوری (باصری) را در دامنه های زاگرس مصادره کرد و طوایف بسیاری از آنها را به استان کویری سمنان کوچ اجباری داد. تعدادی از طوایف قشقایی مانند باباخانی، چه لاوی (چلبی)، برخوردار، اللهی خانی، خدا رحیم، خدا مروت، دستجه و طایفه نادری افشار را از استان فارس به استان کرمانشاه کوچ اجباری داد. طایفه عبدالملکی قشقایی را نیز به استان مازندران کوچ اجباری داد.
همینطور بسیاری از طوایف قشقایی و لرهای بختیاری را به استانهای خراسان شمالی، کرمان و علی الخصوص تهران کوچ اجباری داد.
در عوض تعداد زیادی از کردهای مهاجر عراقی و کولی های مناطق فارس نشین را در زمینهای ایل قشقایی و ایل بختیاری ساکن کرد.
طوایف کرد عراقی «جاف» و «ثلاث» را در زمینهای امیر احتشام بختیاری ساکن کرد و بسیاری از کردها و کولی های مهاجر را در مناطق تورک نشین مانند اقلیم چاپلیق، سپیدان، فسا، ارسنجان و غیره ساکن کرد!! بعضی از مناطق قشقایی نشین را با لرهای مهاجر مخلوط کرد؛ مانند «لنجان»، «مبارکه»، «فلاورجان»، «فراشبند»، «دشتستان» و غیره.
تمام رهبران قشقایی، بختیاری و کوهمره ای سرخی دست بدست هم دادند تا از خاک و ناموسشان در برابر شوونیسم فارس دفاع کنند. ملت قشقایی نیز دوش بدوش رهبران خود با شوونیسم فارس شجاعانه جنگیدند و توانستند بسیاری از زمینهایشان را حفظ کنند ولی قسمتهایی از خاک قشقایی یورد به تصرف بیگانگان در آمد.
بسیاری از رهبران قشقایی یکی پس از دیگری توسط دژخیم شاه اعدام یا ترور شدند و تعدادی هم بعد از انقلاب جمهوری اسلامی، توسط سپاه پاسداران، ترور و شهید گشتند.
صولت الدوله قشقایی، رئیسعلی دلواری قشقایی، خسروخان قشقایی، بهمن خان قشقایی، جعفر خان کشکولی، مسیح بلوردی قشقایی، حمزه قشقایی، دشتی قشقایی، برادران موصلو، الله قلی جهانگیری (قشقایی) و خواهرش مهین جهانگیری و دو برادرش جعفر و محمد قلی جهانگیری، محمد ضرغامی رییس ایل بای سوری (باصری) و هزاران شهید خوشنام و گمنام دیگر در راه آزادی اقلیم قشقایی یورد، جانشان را فدا کردند و ما نیز باید راه آنها را ادامه دهیم.
ما باید در آینده یک بنای یادبودی برای آشکار کردن اسناد نسل کشی ملت قشقایی توسط دژخیم شوونیسم فارس بسازیم و تصاویر و مجسمه های قهرمانان ایل قشقایی که در راه آزادی، شرافت و مبارزه با شوونیسم فارس شهید شده اند را به جهانیان معرفی کنیم و یاد آن بزرگان را برای همیشه زنده نگه داریم.