ادتاج اتحادیه دمکراتیک ترک آذربایجان جنوبی
گادتب: فارس‌زده‌گي بيماري قابل درمانيست که از باور کردن مکرر به دروغ ها و مشارکت‌هاي عنتروار در نمايش هاي سايه ها (ظل الله) و نشانه هاي (آيت الله) خدا در زندان ملت‌ها ايران دامنگير انسان‌هاي ساده‌لوح ميشود.
در حالی که جهانیان رژیم ایران را رژیمی تروریست می دانند و در حالی که در میدان سیاست جهانی قبر ملایان در حال کنده شدن است بعضی از مانقوت‌های فارس‌زده که مغزشان فلج شده است خود را وارد بازیهای حقیر ایران نموده اند.
عزيزان! وقت بيداري براي همه ملت آزربايجان رسيده‌است. همه اقشار ملت بزرگ آذربايجان بايد در احياي شرف ملي به پا‌افتاده‌مان سهيم باشند. هرکس که خود را تورك و آزربايجاني ميداند نبايد تحقير زندگي زير دست و پاي اين فرومايگان را تحمل کند. نوکري اين نوکرصفتان شايسته هيچ تورک و هيچ آذربايجاني نيست.
بياييد همه از خود بپرسيم! آيا آزربايجاني لياقت و قدرت اداره امورات خود را دارد٬ يا ندارد؟
اگر جوابتان مثبت است٬ بياييد ديگر در هيچ بازي سياسي اين ديوانگان قدرت شرکت نکنيم. باور کنيد که اين سيستم ظاهرا اسلامي و باطنا دشمن قسم‌خورده تورک و اسلام٬ از بين رفتني‌است. از بين رفتنش هم دشوار نيست. شيشه عمر اين ديوصفتان در دست توست اي هموطن آزربايجاني!
اگر ما فرزندانمان را به مدرسه‌ها نفرستيم٬ اگر ما پول ماليات و آب و برق و تلفن و سايره را ندهيم٬ اگر ما سر کار نرويم٬ اگر ما بازار را ببنديم٬ اگر ما آزربايجان را تعطيل کنيم٬ اگر ما نشانه هاي اشغالگري ايران-فارس را ازشهرهايمان تميز كنيم، چه خواهد شد؟ در کمتر از يک ماه اين سيستم زر و زور و ريا فرو خواهد ريخت. نافرماني اجتماعي يکي از کارآمدترين راه‌هاي مبارزه است. دشمن ما با نافرماني اجتماعي به زانو در خواهد آمد. دشمن شايد بتواند شما را از انجام کاري باز دارد٬ اما وادار کردن تک تک ملت به انجام کاري عملا امکانپذير نيست.
واقعيت اين است که آزربايجان جنوبي زير چکمه‌هاي ارتجاع به عقل آمده فارس-شيعه دست و پا ميزند. اين از قوي بودن آنان و يا برتر بودن آنان بر ما نيست. علت اين اسارت و تن دادن به نابودي تدريجي اينست که آزربايجاني قدرت و پتانسيل خود را يا نميداند يا کم ميشمارد. آزربايجاني از فرط محافظه‌کاري به نابودي تدريجي افتاده‌است. محافظه‌کاري افراطي آذربايجاني را به جايي خواهد رساند که ديگر چيزي براي محافظه‌کردن باقي نخواهد ماند. بصراحت بگويم که ترس از دست دادن چيزهاي کم‌مايه و بي‌مقدار٬ ما را از بزرگترين و پر‌ارزشترين مفکوره دنيا يعني زندگي با شرف و آزادي و غرور و سربلندي صاحب بودن بر مقدرات زندگي خويش محروم کرده‌است.
بزرگترين دشمن ما ترس است. قبل از اينکه دشمن٬ زبان مادري ما را در سرزمين مادري ما ممنوع کند٬ قبل از اينکه دشمن در خانه ما٬ ما را مغلوب کند ما مغلوب ترس گشته‌ايم. دشمن ما حتي حس تشخيص دوست و بيگانه را در آذربايجاني مختل کرده‌است. او دشمن من تورك آزربايجاني را در دوردست‌ها نشان ميدهد. او آدرس غلط ميدهد. آزربايحاني گيج و منگ شده٬ هر چه فرياد دارد بر سر آمريکا و انگليس و اسرائيل و …. ميکشد. او ازين فرياد کشيدن ها خسته شده، ميخوابد، و دشمن اصلي يعني حاکميت فارس-شيعه ايران دزدانه دزدانه هستي آزربايجان را ميدزدد.
عزيزان! دشمن در خانه است. ما تورکان آزربايجاني غيور! و ميهن‌پرست! آنقدر به اين دشمن دزدصفت قدر و منزلت داده‌ايم که حالا ما را سرزنش ميکند. ببينيد کار اين کاسه‌ليسان و ريزه‌خواران سفره تورکان به جايي رسيده که در خانه خودمان در شهر خودمان در وطن خودمان آزربايجان٬ ما را غيربومي مينامند.
وضعيت کنوني ما در نتيجه شجاعت! و بزرگي! و هوش! و ذکاوت! و قدرت! حاکمان فارس محور تهران نيست٬ ويا در نتيجه بازي هاي آمريکا و انگليس و استکبار جهاني نيست٬ ويا در نتيجه تقدير خدا و ستارگان نحس نيست٬ بلکه ازمحافظه‌کاري افراطي ما و از غفلت ما و از اعتماد به‌نفس افراطي ما به خويشتن است.
تورک آزربایجان جنوبی به دشمن ایمان نمی آورد و به کسانی هم که به دشمن ایمان اورده اند هم ایمان نمی آورد. کسانی و یا گروه هایی که به تمامیت کشوری به نام ایران اعتقاد دارند و به حاکمیت ایران شکل قانونی می دهند به حال و آینده آزربایجان خیانت می کنند.
ای تورک آزربایجانی٬ ای که هویت و هستی‌ات به تاراج رفته! در سیستمی که نود و هفت سال است هویت و هستی ات را به یغما برده، مشارکت نکن، و باورشان مکن! از هر فرصتي، و از هر بهانه اي براي بيرون ريختن اشغالگران ايران-فارس استفاده كن!
تنها راه رهايي و سعادت استقلال و آزادي كشور آزربايجان جنوبي است.
