شنبه , آوریل 27 2024
azfa
تازه ها

تورکهای سنی فراموش شده آزربایجان

گادتب: تورکهای سنّی آزربایجان غربی در شهرهای اورمیه، سلماس و خوی زندگی می کنند. منطقه پر جمعیت دول دیزج واقع در مابین سولدوز و اورمیه نیز از مناطق زیست آنهاست. البته پراکندگی جمعیت آنان در گذشته به مهاباد، پیرانشهر، نقده و اشنویه نیز می رسیده است، که در نتیجه جنگهای مذهبی بین شیعه وسنّی که خونینترین آنها به دوره صفویه بر می گردد به کردها نزدیکتر شده و به تدریج در بین آنها حل شده اند. جمعیّت آنها تنها در سه شهر خوی، اورمیه و سلماس نزدیک به 200 هزار نفر است.

با اینکه جهت­ گیری­های سیاسی تورکهای سنّی آزربایجان غربی بسیار مبهم بوده و هیچگاه سمت و سوی ثابتی نداشته است (اغلب در حالت انفعال بوده­ اند)، اما آنها از نظر فرهنگی و حتی آداب و رسوم اجتماعی رویه مشخصی داشته اند. آنها در حفظ فرهنگ و آداب و رسوم آزربایجانی سرآمدِ ساکنان آزربایجان غربی می باشند. تورکی را خالصتر صحبت می کنند و لهجه اکثر آنان لهجه ای مابین ترکی آزربایجانی و آناتولی می باشد. نفوذ فرهنگ فارسی و … در میان آنها بسیار ناچیز است.

شعرا و آشیقهای مشهوری از بین آنها بر خواسته­اند: «دوللو موصطافا»، «بالوولو میسکین»، «دده کاتیب»، «آشیق بهلول»، «شامی»، «آشیق مناف ماحمود اوغلو» و …

اما آنها از نظر وضعیت اجتماعی گذشته و حال بسیار دردناکی داشته اند. همواره فشارهای شدید قومی و مذهبی از طرف دولتهای حاکم و نیز گروههای محلی اعمال شده است؛ جیلوهای مسیحی روستاهای آنها را تاراج و خودشان را قتل عام کردند، کردهای مسلح تحت امر اسماعیل سیمیتقو و عمر شریفی به غارت اموالشان پرداختند و بسیاری را کشتند، افراد کاظم خان روستاهای آنها را مورد حمله قرار داده و عده ای را به قتل رساندند.

هنوز این جمله اسماعیل سیمیتقو در جواب آدمهایش که سؤال کردند: “آغا سنّی ها را هم بکشیم” در گوش ترکهای سنّی طنین انداز است: “هر کس که به “نان” “چؤرک” می گوید اموالش را غارت کنید و اگر مقاومت کرد بکشید.”

در تمام این سالها آنها تنها دو بار روی آرامش و امنیت را دیده اند؛

اوائل قرن بیستم عسکرهای عثمانی برای دفع جنایتهای جیلوهای آسوری و ارمنی به اورمیه آمدند. محل استقرار آنها عموماً مناطق تورکهای سنّی در اورمیه و سلماس بود. ولی پس از فرو نشستن آشوبِ مسیحی­های افراطی عده­ای از شیعیان و کردها از اقتدار هر چند موقت تورکهای سنّی احساس خطر کردند، کاظم خان به روستای زیندشت مقر شکاک ها رفته و به آنها پیشنهاد اتحاد و همکاری بر علیه نیروهای خلیل پاشا را می دهد. اما مأموریت ترکهای آناتولی به پایان رسیده است، آنها باز می گردند. شکاک ها به کاظم خان خیانت می کنند. آنها همچنین به غارت اموال تورکهای شیعه و سنّی ادامه می دهند.

تورکهای سنّی اکنون از نظر برخورداری از امکانات رفاهی و اجتماعی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. تعداد ترکهای سنّی که در قسمتهای دولتی به کار مشغولند به نسبت جمعیت آنها بسیار کمتر از بقیه ساکنان این مناطق است، آنها از این حیث حتی بعد از آسوریها (آشوری) و ارامنه که جمعیت اندکی دارند قرار دارند. بسیاری از روستاهای ترکهای سنّی با وجود داشتن جمعیت بیشتر از روستاهای همجوار شیعه و حتی کردنشین دارای امکانات بسیار کمتری هستند. در طی سالهای گذشته دولت جمهوری اسلامی ایران اقداماتی برای رفع تبعیضهای مذهبی و بهبود وضعیت سنّی­ها انجام داده و امتیازاتی برای سنّیها در نظر گرفته شد اما در آزربایجان غربی تمام این امتیازها به شکاک ها و سورانی ها تعلق گرفته است و استخدام کردها در ادارات دولتی بیشتر شد. شکاک ها به تدریج در برخی از مناطق آنها مثل ولنده، بادکی، بند، دیزج سیاوش و… که زمانی تورکهای سنّی ساکنین اصلی آن بوده اند مسکون شده اند.

تمام اینها در حالی صورت می گیرد که بسیاری از مردم عوام شیعه مذهب تورکهای سنّی را نیز کرد می خوانند. آنها به هر مسلمانی که “ابوبکر” و “عمر” را خلیفه می داند و موقع نماز خواندن دست به سینه می ایستد کرد می گویند. شیعه ها هیچ تلاشی برای نزدیکتر کردن همزبانهای سنّی مذهبشان به خود انجام نمی دهند. حتی در بسیاری از موارد با کردها بر علیه آنها متحد می شوند.

به عنوان مثال در انتخاباتی که بین شوراهای اسلامی روستاهای محال انزل برای انتخاب شورای بخش انجام گرفت، شیعیان و اقلیت کرد بر ضد تورکهای سنّی که تعدادشان خیلی کمتر از شیعیان نیست، ائتلاف کردند. حتی آن دسته از تورکهای شیعه نیز که به فعالیتهای سیاسی هویت طلبانه می پردازند، جمعیت ترکهای سنّی را برای آنکه در معادلات سیاسی منطقه وارد شوند بسیار ناچیز میدانند.

آنها که استفاده از احساسات مذهبی شیعیان را برای رویایی با خطر احتمالی که از سوی تروریستهای پژاک و پ. ک. ک. ممکن است شهرهای آزربایجان را تهدید کند، محور قرار داده اند، نیازی به مطرح کردن موضوع تورکهای سنّی متصور نیستند. ظاهراً همه می خواهند مردمی را که مورد تبعیض مضاعف قرار گرفته ­اند فراموش کنند، مردمی که هم “تورک” هستند و هم “سنّی”!..

با تمام این احوال تورکهای سنّی حرکتهای نوید بخش تری از طرف کردها مشاهده می کنند!، کردها تلاشهایی را برای نزدیک شدن به آنها انجام می دهند. تورکهای سنّی ساکن در اورمیه مسجدی ندارند، آنها نماز جمعه در مسجد امام شافعی و با کردها اقامه می کنند. امام جمعه “عبدالقادر بیضاوی” است، او کرد است و یکی از خطبه ها را به زبان کردی و خطبه دیگر را به تورکی سخنرانی می کند.

اعضای گروهکهای پژاک و پ. ک. ک. که در تبلیغاتشان در بین کردهای ایلام و کرمانشاه از لائیسم صحبت می کنند و کرد بودن را در اولویت قرار می دهند، در آزربایجان غربی از تبعیضهای مذهبی سخن می گویند و از اتحاد سنّی مذهبها.

به نظر می رسد شکاک ها به علت جمعیت کمی که دارند و همچنین حضورقدیمی و جایگاه بومی تر تورکهای سنّی در این مناطق به حمایت هر چند اندک آنها از خود امیدوارند. در این بین موقعیت جغرافیایی مناطق سنّی نشین از اهمیت خاصی برخوردار است. مخصوصاَ قصبات بزرگی مانند «بالوو»، «قولونجو» ، «میاوا(میاوق)»، «گجین«، «کهریز»، «گول تپه»،  «ولنده»، «ایستی سو»، «شکریازی»، «وردان« و … که بعضی از آنها به تنهایی نزدیک به 10 هزار سکنه دارند.

اما تورکهای سنّی خود امیدشان را به کدام سمت دوخته اند؟ عده زیادی از آنها به خصوص جوانان تحصیلکرده به فعالیتهای ملی و ناسیونالیستی روی آورده ­اند، آنها آزربایجانی به دور از تعصبهای مذهبی می خواهند. اما تعداد بیشتری از آنها به دلیل اشتراکات زیادی که با تورکهای آناتولی دارند ترجیح می دهند نیم نگاهی به تورکیه داشته باشند!.

دوباره امتحان کنید

‍ پرویز زارع شاهمرسی: تورک یا آذری؟

گادتب: در ابتدای حکومت رضاشاه پهلوی که ناسیونالیسم ایرانی در آغاز راه بود، مسئله قومیت …

پارلمان اروپا با تصویب قطعنامه‌ای خواستار افزایش تحریم‌ها علیه ایران و تروریست ‌خواندن سپاه شد

گادتب: به گزارش مرکز گادتب، پارلمان اروپا روز پنج‌شنبه ۲۵ آوریل با تصویب قطعنامه‌ای علیه …