گادتب: یکم شهریور سالروز جنگ چالدران است و باز ملیگرایان فارس با دمیدن بر نفیر نفاق میخواهند این موضوع را منشا اختلاف بین ترکان آزربایجان و ترکیه تبدیل کنند؛ زهی خیال باطل.
اولاً بی شک چالدران حاصل جنگ قدرت بین دو دولت ترک صفوی و عثمانی بوده، مساله بین ترکها میباشد و ارتباطی به فارسها و یا دیگر ملتها ندارد، که بخواهند در این باره قضاوت کنند. کسانی که این جنگ را جنگ بین ایران و عثمانی مینامند در خطا هستند زیرا در آن تاریخ اساساً ایرانی وجود نداشت که یک طرف جنگ باشد. در آن تاریخ نام ایران در میان سطور افسانههای شاهنامه خاک میخورد و وجود خارجی نداشت.
دوم، بعد از شروع دوران افول امپراتوری عثمانی (خصوصاً در دوره حکومت ترکان جوان) و مستعمرهگی ترکان آزربایجان توسط امپریالیسمهای روس و انگلیس (به واسطه جریان شعوبیه و مترسکی به نام رضا خان میرپنج) عملاً جنگ قدرت بین ترکان آزربایجان و آناطولی به پایان رسید وبنا به الزام تاریخی دوران اتحاد استراتژیک ترکهای آزربایجان و آناطولی شروع شد.
ایجاد ارتش اتحاد اسلام در قفقاز در اثنای جنگ جهانی اول، تاسیس جمهوری اول آزربایجان شمالی و نجات باکو از دست اتحاد بلشویک-داشناک؛ نجات مناطق غربی آزربایجان جنوبی از استیلا و کشتار ارامنه (جیلولوق) توسط ارتش عثمانی، حمایت استراتژیک ترکیه از آزربایجان شمالی در جنگهای اول و دوم قاراباغ (در مقابل حمایت استراتژیک ایرانِ به اصطلاح شیعه از ارمنستان) همه فرازهایی از اتحاد استراتژیک ترکهای آزربایجان و آناطولی در یک قرن اخیر است.
حال ملی گرایان فارس با وجود دشمنی آشکاری که با موجودیت ملت ترک آزربایجان دارند میخواهند از یک مساله داخلی ترکها که شامل مرور زمان شده و معادلات آن روز به کل تغییر کرده برای خود ملزمه ایجاد کنند.
تاریخ ترکها مالامال از جنگها، پیروزیها و شکستهای بزرگ است که بسیاری نیز بین دولتهای ترک اتفاق افتاده است. زیرا هیچ ملتی به اندازه و وسعت ترکها امپراتوری تاسیس نکرده و حکمرانی نکرده است. تاریخ برای درس گرفتن است. آنچه امروز مهم است منافع بلند مدت «مام میهن آزربایجان» و «ملت ترک» است.