گادتب: جناب کوچک زاده من هم چون شما راضی نیستم پولی را که بعنوان مالیات از بنده اخذ می شود خرج و هزینه برای بسیاری جاها و اشخاص شود .
من راضی نیستم مالیاتی را که پرداخت می کنم صرف بسط و گسترش زبان فارسی در خارج از کشور شود در حالیکه فرزند من در این کشور حق ندارد به زبان مادری خود تحصیل کند .
من نمی خواهم پولی را که بعنوان مالیات از من گرفته می شود صرف فرهنگستان زبان فارسی شود تا یک عده از دست رنج من برای زبان ناقص فارسی واژه سازی کنند .
من نمی خواهم پولی که بعنوان مالیات پرداخت می کنم صرف باز سازی و توسعه آثار تاریخی اصفهان و شیراز و یزد و کرمان شود در حالیکه در شهر خودم مراغه معبد مهر ، رصد خانه مراغه ، گنبد های تاریخی شهرم ، بازار سرپوشیده آغ مچید ، مسجد ماللا رستم و دیگر مساجد قدیمی و بناهای تاریخی با بهانه عدم بودجه کافی یکی یکی تخریب می شوند و باز بدین بهانه آثار تاریخی کشف شده در این شهر از جمله فسیل ها چند میلیون ساله جهت نگهداری به دیگر شهرها و تهران فرستاده شود .
جناب کوچک زاده من نمی خواهم از مالیاتی که پرداخت می کنم اصفهان ، شیراز و کرمان و دو استان شمالی گیلان و مازندران قطب گردشگری شده ولی شهر زیبای مراغه که به اذعان بسیاری بهشت آذربایجان می باشد با وجود پتانسیل های بی نظیر طبیعی و تاریخی ، بی بهره از گردشگران باشد .
من نمی خواهم از حداقل توریست خارجی که به ایران می آیند فقط استانهای فارس نشین مقصد گردشگری و توریستی معرفی شده و آذربایجان و شهر مراغه از آن سهمی برابر صفر داشته باشند .
من نمی خواهم از مالیاتی که پرداخت می کنم روز به روز صنایع استانهای مرکزی ایران و تهران توسعه یابد در حالیکه صنعت در آذربایجان هر روز در حال کوچک شدن و نابودی است .
من راضی نیستم با پولی که بعنوان مالیات از من گرفته می شود در چیتگر تهران دریاچه مصنوعی احداث شود در حالیکه دریاچه اورمیه (اورمو گولو) با مرگ دست و پنجه نرم می کند .
آری جناب کوچک زاده من هم راضی نیستم پولی را که بعنوان مالیات از من اخذ می شود صرف بسیاری از مسائل به درد نخور بشود در حالیکه من ، شهرم و آذربایجانم نیازی مبرم به آن پول ها و مالیاتی که پرداخت می کنیم ، داریم .