جمعه , آوریل 26 2024
azfa
تازه ها

دکتر توحید ملک زاده: ترکان قیبچاق در آسیا و آذربایجان

گادتب: بر طبق افسانه های قدیمی ترکان و با استناد به نسخه های قبل و بعد اسلام اوغوزنامه ( مجموعه داستانهای حماسی ترکان ) می توان گفت : ترکان قیبچاق جزء قدیمی ترین قبایل ترک است که نامشان در اسطوره اوغوز خاقان مندرج است . در همین کتاب وجه تسمیه « قبچاق » نیز آورده شده است ؛ در شکل قبل از اسلام داستان اوغوز خاقان داریم : . . . اوغوز خاقان صاحب مال فراوانی شده و قصد می کند از رودخانه ایتیل ( وُلگا – ی امروزین ) بگذرد . برای این منظور مرد عاقلی پیشنهاد می کند مقادیر زیادی درخت حاضر کرده و آنها را به هم بسته و قایق مانندی درست کنند ، بدین ترتیب آنها توانسند از رودخانه بگذرند . اوغوز خاقان چون این را دید پسندید و خطاب به او گفت : شما در اینجا بیگ باشید و پس از این اسم شما قبچاق باشد . در روایات اسلامی این داستان ، وجه تسمیه قیبچاق به شکل دیگری ظاهر شده است ودر آن قبچاق به معنای درخت شکم پاره می باشد.

نام قبچاق علاوه بر بعضی سفرنامه های اسلامی در کتاب نفیس دیوان لغات الترک محمود کاغری نیز آمده است . وی سرزمین ماوراء قفقاز را سرزمین قبچاق می نامد که رود ایتیل در آن جاری است و در جای دیگر سوگند یاد کردن قبچاق ها را به شمشیر قید می کند . این رسم در میان ترکان هون نیز رایج بود . در کتاب ده ده قورقود نیز به این رسم برمی خوریم . در کتاب دیار بکر ، قبچاق جد شانزدهم اوزون حسن سلطاق آق قویونلوها می باشد که قلعه النجیق را از دست گرجیان کرفته و دویست هزار افرج ( روس ) را کشت . به نوشته ابوبکر طهرانی صاحب کتاب دیاربکریه وی در زمان هادی و هارون عباسی می زیست . قبچاق ها در منابع رومی تحت عنوان کومان آمده است که معنی لغوی آن زرد روی می باشد ، چرا که ترکان قبچاق غالباً بور بودند . قبچاق ها قبل از آمدن به غرب در مناطق توبون – ایستم آسیای مرکزی می زیستند . از این ناحیه تا طرف آلتای قیمیق ها ( کیمیک ها ) می زیستند که می توان قبچاق ها را در اصل شعبه قیمیق ها دانست .

قبچاق ها در امپراتوری سرتاسری ترکان هون ، ترکان غربی و خزران شرکت فعال داشتند . در سده یازدهم میلادی صاحب سرزمین های ما بین دریاچه بالخاش تا ایتیل ( وُلگا ) بودند و به تدریج دشتهای شمالی قفقاز تحت عنوان دشت قبچاق ، اقوام روس ، بلغار ، آلان ، برطاس ، گرجی را تحت حاکمیت خویش داشتند . به تدریج سرزمین قبچاق از طرف غرب توسعه یافته در سال ۱۰۹۱ م . مجارستان امروزین و یک سال بعد لهستان امروزین ضمیمه خاک قبچاق ها شد .

دو سال بعد آنها قسمتی از متصرفات امپراتوری روم را بدست آورده و بعضی از آنها ( قبچاق های غرب ) به عنوان متحد رومیها در بعضی از جنگ ها از جمله جنگ مشهور آلپ ارسلان با امپراطور روم عمل کردند ، اما درست چند روز قبل از جنگ با خارج شدن قبچاق ها از این اتحادیه و پیوستن آنها به نیروهای مسلمان ، جنگ به نفع سلطان سلجوقی تمام شد .

تنش های متوالی قبچاق ها و روس ها منجر به خلق داستانهای ملی روس ها یعنی داستان ایگور شد که این داستان برای اولین بار در سال ۱۸۰۰ م . چاپ شد . قبچاق ها از سال ۱۱۲۳ م . متوجه آذربایجان شده به تفلیس آمده و در آنجا ساکن شدند . آنها همچنین شیروانشاهیان را در شیروان و مناطق اطراف مجبور به پرداخت خراج کرده و در جنوب آذربایجان نیز با با حکومت اتابکان آذربایجان درگیر شدند . به تدریج عمر این امپراتوری عظیم به سر آمده ، قبچاق های شرقی به خوارزم شاهیان پیوسته و در درگیری با مغولان نابود شدند . قبچاق ها شمال نیز تسلیم موغلان شده و حکومت آلتین اردو را بنا نهادند [ ۱۲۵۶ م . ] بقیه به سرزمین هنگری کوچیده از شاه بلّّای چهارم تقاضای پناهندگی کرده به تدریج اسلاویزه شده به مسیحیت گرویدند و امروزه بخش مهمی از جمعیت اروپای شرق را تشکیل می دهند . قبچاق های جنوب نیز در آذربایجان و ماوراء قفقاز ماندگار شده و تحت عناوین دیگر در تاریخ آذربایجان ظاهر شدند . عده ای از قبچاق ها نیز به مصر و شام منتقل شده بعد ها نسل های بعد ی آنها در سال ۱۲۵۰ م . حکومت مملوکان را در شام و مصر بنا نهادند .

اینان در زمان سلطان قوتوز و سلطان بای بارس به حد شوکت و عمت خود رسیده و به تدریج امور خلافت اسلام را در دست گرفته با صلیبی ها به نبرد پرداختند خاطرات صلیبی ها از نیروهای اسلام در اصل از آن و همین ترکان می باشد . مملوکان مصر تنها به امور نظامی مشغول نبوده به امور فرهنگی نیز توجهی شایسته داشتند در این دوران کتب مختلف ادبی تاریخی و زبانشناسی ترکی نوشته شده مانند کودئکس کومانیکوس ( کتاب لغت ترکی ، لاتینی ، فارسی ) ترجمان ترکی و عربی ( مولف نا معلوم ) کتاب الائدراک اللسان الاطراف ( ابو حیّان محمد قارناتی ) ، همچنین در این دوران کتاب گلستان سعدی توسط سیفی سارایی به ترکی ترجمه شد . قبچاق ها به تدریج عظمت و شوکت خود را از دست داده و در میان دیگر قبایل ترک زبان مستحیل گشتند .

امروزه اقوام تاتار ، نوقای ، قره چای ، بالکار ، باشقیر ، کُمیک و سایر اقوام قفقاز اولاد بلافصل قبچاق ها هستند . تاریخ استقرار قبچاق ها در آذربایجان دقیقاً معلوم نیست چنین به نظر می رسد که قبچاق های متحد اوغوزان در واپسین نقل و مکان های ترکان وارد آذربایجان شده به تدریج با ترکان قبلی آذربایجان پیوند خورده و در بنا نهادن ترک آذربایجانی شرکت کرده اند . امروزه یافتن نشانه هایی از ترکان قبچاق در زبان ، نژاد ، فولکلور و سایر ساختارهای فرهنگی مردم آذربایجان کار مشکلی نیست . لهجه تبریزی و کلاً شرق دریاچه ارومیه ( مناطق بناب ، مراغه ، عجب شیر ، ملکان تا تبریز ) تحت تأثیر عمیق این لهجه بوده است . وجود اسامی خاص جغرافیایی نیز کمک فراوانی به این موضوع می کند . امروزه روستا هایی در آذربایجان در شهرهای بناب ، جزیره اسلامی دریاچه ارومیه و روستایی در قره چمن ، روستایی در نزدیکی شهریار تهران به نام قبچاق نامیده می شوند .

قبچاق ها در تاریخ مردم تبریز نیز نقش داشتند ، گویا شمس تبریزی نیز از قبچاق ها بوده در تبریز زاده شد ، بدین سبب لقب تبریزی گرفت و سپس در نزد ابوبکر تبریزی عرفان آموخت و مقام شامخ در ادبیات و عرفان اسلام بدست آورد . ۳ شهریور ۱۳۹۸

دوباره امتحان کنید

‍ پرویز زارع شاهمرسی: تورک یا آذری؟

گادتب: در ابتدای حکومت رضاشاه پهلوی که ناسیونالیسم ایرانی در آغاز راه بود، مسئله قومیت …

پارلمان اروپا با تصویب قطعنامه‌ای خواستار افزایش تحریم‌ها علیه ایران و تروریست ‌خواندن سپاه شد

گادتب: به گزارش مرکز گادتب، پارلمان اروپا روز پنج‌شنبه ۲۵ آوریل با تصویب قطعنامه‌ای علیه …

دیدگاهتان را بنویسید