شنبه , می 11 2024
azfa
تازه ها

روزبه سعادتی: ما دوزبانه نیستیم! (به بهانه‌ی یک مهر)

گادتب: آغاز مهر برای ما تداعی‌گر روزی‌ست که بالاجبار زبان مادری‌مان را پشت دیوارهای مدرسه جا گذاشتیم تا علم را به فارسی بیاموزیم. روزی که اسامی تغییر کردند و فعل‌ها عوض شدند. دنیای شیرین کودکی‌مان در میان بی‌نام و ناشناخته‌ها نابود شد و ترس از مدرسه جایگزینش گشت. تورکی جایی در کتاب‌ها و دفترهایمان نداشت. زبان ما تنها در بازی‌های کودکانه‌ی حیاط مدرسه فرصت بروز داشت. علم به فارسی تدریس می‌شد و خاطرات به تورکی شکل می‌گرفتند. تورکی فکر می‌کردیم و فارسی می‌نوشتیم. دنیای درونمان، حتی عمیق‌ترین لایه‌های ذهنی‌مان برای بروز و ظهور باید در کلمات فارسی جای می‌گرفتند. احساساتمان عقیم بود و معانی ناملموس. به بیگانه‌هایی بدل شدیم که فارسی نه فقط بیانگر افکار و احساساتمان، که با حکمرانی بر خصوصی‌ترین فضاهای‌مان توانست شکل‌دهنده به امیال و خواسته‌هایمان شود. حجم انبوهی از ترانه‌ها، رمان‌ها، فیلم‌ها و تولیداتی که عشق را مشق می‌کردند به فارسی بودند و ما مجبور شدیم احساسات، عواطف و حتی عشق‌هایمان را هم ترجمه کنیم. این دوشقگی زبانی ما بود؛ شکافی که هویت‌مان را متاثر کرد و فردیت‌مان را تجزیه نمود.

فاجعه اما به فردیت ما محدود نمی‌شد، گذشته‌‌ی جمعی ما را نیز نشانه می‌رفت. آنجا که زبان مادری‌مان در نوستالژی‌هایمان هم حضور نداشت. نوستالژی با تمام معایبش و با تمام انفعالی که تحمیل می‌کند، برای نسلی که از ترسیم آینده‌ای روشن عاجز است و ایده‌آل‌هایش رو به زوالند، کارکرد مثبتی دارد. می‌تواند برای مردمانی که از حالِ رقت‌انگیز به تنگ آمده‌اند، منبع آرامشی هر چند مقطعی را فراهم کند. اما برای ما، نوستالژی هم تنش‌زاست. زبانی که سال‌ها قبل، ترس از مدرسه را برایمان به ارمغان آورد، زبانی که تحقیر را کانالیزه کرد و تبعیض را ملموس و خجالتِ همیشگی را به احساس‌مان پیوند زد، چگونه می‌تواند نوستالژی را به منبع آرامش ما بدل کند؟ از موسیقی‌ تا رمان، از مدرسه تا دانشگاه، نوستالژی برای ما تداعی‌گر زبانی‌ست بیگانه و غریب و ما نوستالژی جمعی به زبان خود نداریم.

امروز حتی تلاش‌هایمان برای نوشتن به زبان مادری‌مان نیز واقعیت تلخی را روایت می‌کند؛ نوشتن متون علمی، تحلیل‌ و هر آنچه عنوان خاطره ندارد به تورکی سخت است اما زبان خاطرات ما‌ تورکی‌ست. گویی برای ما، تورکی زبان احساس است و فارسی زبان منطق! غافل از آنکه احساساتمان نیز توسط زبان فارسی دست‌کاری شده و مفهوم یافته است. از همین روست که مسئله نه دوزبانگی که اتفاقا انحصار و تک‌زبانگی فارسی است. ما دوزبانه نیستیم! زبان، همان پدیده‌ای که فقط ابزار ارتباط نیست و در شکل‌گیری شخصیت انسان نقش دارد، الفبا دارد و پرستیژ، رسمی است و قاعده‌مند، فارسی است و تورکی حتی ماهیتش هم نفی شده است و این فاجعه‌ای‌ست که تنها به نابودی یک زبان ختم نمی‌شود. فاجعه‌ای که مهر آغازگر آن است و تدریس به زبان مادری – و نه تدریس زبان مادری- اولین قدم برای مقابله با آن.

 

دوباره امتحان کنید

الهام علی یئو :ورود فلان سفیر [امریکا] به شوشا نباید به عنوان تشکر به ما معرفی شود

گادتب: ایلهام علی یئو در واکنش به اعتراضات در ارمنستان می گوید “اگر امروز می …

بازداشت فاضل وزیری، دانش آموخته حقوق و از فعالین تورک اهل شهر صدرای قاشقایی یورد

گادتب: به گزارش مرکز گادتب، فاضل وزیری، دانش آموخته حقوق و از فعالین تورک اهل …

دیدگاهتان را بنویسید