ادتاج اتحادیه دمکراتیک ترک آذربایجان جنوبی
گادتب: سید محمد خاتمی با شعار زیبای «اصلاحات»دو دور سکاندار قوه ی مجریه در کشور بوده است. سال 78 مجلس ششم با آرایش کاملا اصلاح طلبانه در کنار دولت اصلاحات قرار گرفت.
تقریبا شرایط سیاسی کشور برای هر تحولی فراهم بود اما نتیجه ی این هارمونی در بدنه ی حاکمیت و دو قوه ی مجریه و مقننه در کشور«بخصوص برای ترکها» چیزی جز یاس و ناامیدی و نهایتا فلاکت نبود.
در آن هشت سال بر آزربایجان و دریاچه ارومیه چه گذشت نیازی به تکرار آن نیست.
چرا باید به سخنان اخیر آقای خاتمی با دیده ی شک نگریست؟
1_ آقای محمد خاتمی هشت سال در کشور ریاست دولت را عهده دار بودند و چرا در طول این هشت سال سخنی از فدرالیزم بر زبان نراندندیا قدمی در مسیر فدرالی نمودن کشور برنداشتند؟
2_در دوران مدیریت آقای خاتمی شعار«ایران برای همه ی ایرانیان» بر زبان تیم فکری ایشان جاری گردید. از ایران مد نظر اصلاح طلبان سهم«ترکان ایرانی»از حوزه ی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و…چه بوده است؟
در آن هشت سال کدامین حقوق سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی شهروندان ترک را به رسمیت شناختند؟
3_بعد از دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد مجددا مسولیت سیاسی کشور به دست دولت تدبیر و امید و همفکران آقای سید محمد خاتمی قرار گرفت،در دولت تدبیر و امید کدامین گام‌ها برای نیل به حقوق مغفول مانده ی قانونی و مشروع ترکها برداشته شد؟
آیا غیر از این هست که از سوی نزدیک ترین یاران سیاسی و فکری آقای محمد خاتمی«امثال علی یونسی وحمید رضا جلایی پور»حاضر در دولت حسن روحانی،تاریخ وهویت آزربایجان و ترکها مورد اهانت وجعل قرار گرفت و حتی یکبار هم این موضوع مورد اعتراض جناب خاتمی قرار نگرفت؟
4_جمع کثیری از فعالان مدنی و سیاسی آزربایجان وترکها بخاطر طرح نظریه ی «اداره کشور به سیستم فدرالیستی» به زندانهای طویل المدت محکوم شده اند و هنوز هم تعداد زیادی از این افراد در حال گذراندن دوران محکومیت خویش هستند!
جناب خاتمی از حقوق مدنی زندانیان بهایی ودیگران سخن گفته اند وبا نسرین ستوده ودیگر محبوسین سیاسی دیدارهایی داشته اند حال چگونه است که از زندانیان سیاسی ترکها و آزربایجان کلامی بر زبان نرانده اند وملاقاتی با آنها نداشته اند وبرعکس این زندانیان سیاسی ازسوی دوستان جناب خاتمی در بایکوت خبری قرارگرفته اند؟
کارنامه ی گذشته ی جناب سید محمد خاتمی و شیخ حسن روحانی و مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی و تیم فکری اصلاحات حکایت از آن دارد که این جریان سیاسی با هر شعاری به قدرت برسند هیچگونه اعتقادی به حقوق برابر شهروندان ترک با شهروندان فارس ندارند. ونگاهی تبعیض آلود داشته ودارند.
اصلاح طلبان همچنان به ترکها به عنوان شهروند«درجه دو» می‌نگرند!
از رسمیت یافتن زبان ترکی در کنار زبان فارسی هراس دارند!
دوستان آقای خاتمی شهروندان آزربایجان را به غلط«آذری»خطاب می‌کنند واز«ترک» خطاب قرار دادن این ملت وحشت دارند!
یاران غار خاتمی ترکهای ایران را «قوم» می‌پندارندو از«ملت» دانستن ترکها هراسناک هستند!
آقای خاتمی و یاران ایشان شدیدا دارای دیدگاهی«نژادپرستانه و پان فارس» هستند ومبتلا به مرض«خود آریا پنداری» هستند!!!
این اشخاص امثال آقای خاتمی وعلی یونسی و تیم ایرانشهری واصلاحات هر قالب سیاسی را برای اداره ی سیاسی کشورپیشنهاد دهند فقط بدنبال یک هدف آنهم صرفا جهت رسیدن به مسند قدرت و اعمال تفکرات «شوونیستی پان فارس» خویش و سرکوب دیگر ملل«غیر فارس»ساکن در کشور هستند.
اگر فرض گیریم که از فردا سیستم اداره ی کشور از قالب«سانترالیستی» و «مرکزگرایانه ی» فعلی به نظام
«غیر متمرکز» و«فدرالیستی» تغییر شکل دهد یقینا این افراد در قالب آن نظام «فدرالیستی» بر شهروندان ترک و عرب و ترکمن و بلوچ و کرد ظلم خواهند کرد.
چرا که افکار نژاد گرایانه در هر قالبی ریخته شود آن قالب را نیز آلوده خواهد ساخت.همانگونه که اصلاحات و «پروتستانتیزم سیاسی»به ید این تیم به گند کشیده شد یقینا نظام فدرالی نیز به سرنوشت اصلاحات گرفتار خواهد آمد.
فقط در یک حالت می‌توان به گفته های خاتمی اعتماد کرد و آن زمانیست که آقای خاتمی رسما بخاطر هشت سال مدیریت خویش ازشهروندان ترک کشور عذرخواهی نماید وتقاضای اصلاح قانون اساسی ورسمیت یافتن زبان ترکی در کنار زبان فارسی و اجرای عدالت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی واجتماعی در حق شهروندان غیر فارس درکنار شهروندان فارس نماید.
همفکران و دوستان آقای خاتمی باید به سیاست های«ترک ستیزی»و«ترک هراسی»خاتمه دهند.
آن زمان می‌شود به سخنان آقای خاتمی فکر کرد،غیر از این باشد به این سخنان باید بسان یک دام جدید برای ملل غیر فارس نگریست.
