سه‌شنبه , آوریل 16 2024
azfa

محمد رحمانی فر: معلمان، قربانیان فساد یا ابزار فساد؟!

گادتب: قریب به سی سال است که قلم به دست گرفته‌ام و از شعر و کتاب و مقاله گرفته تا یادداشت‌های روزمره‌ام به موضوعات متنوعی پرداخته‌ام. علی‌رغم اینکه در تمام این مدت، مخصوصاً در ده سال اخیر، انتقادات تند و تیزی را متوجه فساد سیستماتیک موجود در کشور، به خصوص در حوزه فرهنگ، نموده‌ام؛ تاکنون حتی یک جمله در مذمت معلمان بر زبان نیاورده‌ام. شاید بخشی از این امر، جنبه شخصی داشته‌باشد. من در دوران ابتدایی، شاگرد ممتاز مدرسه بودم و دوران راهنمایی و دبیرستان را در مدارس نمونه دولتی و در محضر بهترین معلمان شهرم سپری کرده‌ام و به همین خاطر هم همواره خاطرات خوبی از دوران تحصیل خویش دارم.

البته این تمام ماجرا نیست. بخش دوم این امر مربوط به شیوه نگرش اینجانب به فساد سیستماتیک و عیب‌یابی آن است. به زعم اینجانب برای اصلاح یک سیستم معیوب باید از بالا شروع به کار کرد. به عبارت دیگر، تا زمانی که مدیران، برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران فاسد اصلاح یا حذف نشوند نمی‌توان با حذف یا اصلاح معلمان فاسد به نتیجه دلخواه رسید.

از همین روست که من همواره نیش تند قلم خویش را متوجه وزارت آموزش و پرورش و سیاست‌گذاران فرهنگی کشور نموده‌ام و از پرداختن به معلمان به عنوان عوامل اجرایی سیستم فاسد مزبور خودداری کرده‌ام. با این وجود، آیا می‌توان به بهانه فاسد بودن سیستم مزبور، از نقد معلمانی که از یک سو قربانیان همان سیستم فاسد محسوب می‌شوند ولی از سوی دیگر خودشان هم تا سطح ابزار پیشبرد سیاست‌های همان سیستم، تنزل می‌نمایند غفلت نمود؟! 

معلمانی که از لحاظ معیشتی آن چنان در مضیقه‌اند که شأن و جایگاه اجتماعی خود را نیز از دست‌رفته می‌بینند، معلمانی که در تمام این سال‌ها تمام اعتراضات صنفی آنها با مشت آهنین مواجه‌شده و نمایندگان صنفی آنها راهی زندان‌ها شده‌اند، معلمانی که بهتر از من با فساد سیستماتیک موجود در وزارت آموزش و پرورش آشنا هستند و سال‌ها و سال‌ها به من و امثال من درس شرافت و انسانیت داده‌اند، چگونه می‌توانند شرافت و انسانیت خود را به همان سیستم فاسد بفروشند؟!

هنوز هم برای من قابل درک نیست که چگونه معلمی به نام “ناصر بکلو خویی” که از اسمش پیداست زاده‌ی زادگاه من است و به احتمال زیاد دست‌پرورده همان معلمانی است که من در محضرشان درس انسانیت و شرافت فراگرفته‌ام، به خود اجازه می‌دهد تا همصدا با همان سیستم فاسدی که خود وی از نخستین قربانیان آن است، دانش‌آموزی را صرفاً و صرفاً به خاطر اینکه سؤال غیردرسی خود در خصوص نحوه ارائه نمرات درسی را به زبان مادریش مطرح کرده، متهم به “پان‌ترکیسم” نماید و او را با “نمره صفر” تهدید نماید؟! 

آیا پدران و مادران ما که در عمرشان یک جمله فارسی حرف نزدند، پان‌ترکیست بودند؟! آیا سخن گفتن و نوشتن به زبان مادری مصداق پان‌ترکیسم است؟! شرم باد بر معلمی که ابزار سرکوب سیستم فاسدی می‌شود که خودش نیز از قربانیان آن است!  

دوباره امتحان کنید

موشک های پرتاب شده به اسرائیل کلاهک جنگی و مواد منفجره نداشتند

گادتب: شبکه الحدث تصاویری از بقایای موشک‌های سقوط کرده در کشورهای عربی در جریان حمله …

زندان مرکزی تبریز؛ تداوم بازداشت و بلاتکلیفی وحید اصغری، نوجوان هفده ساله

گادتب: به گزارش مرکز گادتب، وحید اصغری، دانش آموز هفده ساله ساکن شهر سهند، علیرغم …