گادتب: در سیاست بینالملل کشورها بنابر وزن خود (برآیندی از مضرب و مجمع فاکتورهای جمعیتی، اقتصادی، نظامی، تکنولوژیک و...) اقدام به طراحی سیاست خارجی می کنند. در این باره در دسته بندی های متفاوتی از سوی اندیشمندان علوم سیاسی و حوزه ژئوپلیتیک اعلام شده است، برخی از اندیشمندان کشورها را در سه گروه عمده و برخی نیز در ۵ گروه جای می دهند، اما فصل مشترک تمامی این دستهبندی ها این است که کشورهای بزرگ نه تنها امنیت داخلی خود را مستقلاً تامین می کنند بلکه به دنبال تعریف و دستیابی به منافع خود در سایر نقاط جهان می باشند. در این فحوا، عواملی مانند اقتصاد بومی پویا و دسترسی به تولید سلاح های استراتژیک نقشی تعیین کننده در تعریف قدرت ملی دارند. به موازات آن، سیاست موازنه گرایی یعنی استفاده از پتانسیل سایر کشورها برای حفظ امنیت ملی در میان کشورهای دارای قدرت ملی پایین بیشتر مشهود و قابل انتظار است. دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان در قفقاز نیز از این قاعده مستثنی نبوده و هر دو کشور سیاست موازنه گرایی را طی دهه های اخیر در پی گرفته اند؛ اما رویکردهای متفاوتی را می توان مشاهده کرد.
الف: جمهوری آذربایجان
الهام علی اف به عنوان میراث دار سیاست خارجی پدرش حیدر علی اف این سیاست را به معنای واقعی کلمه اعمال کرده است. جمهوری آذربایجان علیرغم امضای توافق های نظامی گسترده با ترکیه و همچنین خرید تسلیحات نظامی پیشرفته از اسرائیل توانسته است روابط خود هم در عرصه نظامی و هم در سیاسی و اقتصادی را با روسیه حفظ کند. اگرچه که تحولات جنگ ۴۴ روزه قفقاز نشان داد که جمهوری آذربایجان تمایل بیشتری به اتحاد با سیاست های ترک گرایی ترکیه دارد, اما این تحولات به معنای گسست کامل جمهوری آذربایجان از روابط نسبتا گسترده خود با روسیه نمیباشد. در این راستا جمهوری آذربایجان در کنار خودداری از هرگونه تنش با جمهوری اسلامی ایران روابط دوجانبه خود را بر پایه سیاست دوستی از دور ادامه داده است. می توان هدف جمهوری آذربایجان از این اقدامات را استفاده از پتانسیل ترکیه به عنوان عضو ارشد ناتو، استفاده از پتانسیل اسرائیل به عنوان عنصر تاثیرگذار در لابیگری بین المللی و همچنین روسیه به عنوان وزنه استراتژیک اوراسیا دانست. شایان ذکر است که جمهوری آذربایجان با مطرح کردن مزایای اقتصادی کریدور زنگه زور، در مرحله نوین پس از جنگ توانسته است توجه سایر قدرت های فرامنطقه ای مانند چین و انگلستان را نیز جذب کند.
ارمنستان:
مطالعه سیاست خارجی ارمنستان در سالهای اخیر و به ویژه در دوره حساس جنگ دوم قره باغ حاکی از آن است که در مقایسه با سیاست چند بعدی جمهوری آذربایجان، این کشور سیاست خارجی نسبتا محدودتری را دنبال کرده است. مقامات ارمنستان با برجسته سازی دو گفتمان «مسیحیت و خطر بالقوه ترکها برای تمدن مسیحی -اروپایی» در پی ایجاد ائتلاف با کشورهای عمده غربی بودهاند. دیدارهای دیپلماتیک رسمی و همچنین تماس های تلفنی دولتمردان ارمنستان نشان میدهد که شاه بیت سیاست پی گیری شده از سوی آنها بر پایه دو گفتمان مذکور صورت گرفته است. به دنبال این خط مشی سیاسی، مقامات ارمنستان تماسهای دیپلماتیک گسترده ای با کشورهای اروپایی داعیهدار تمدن غربی-مسیحی به ویژه فرانسه و آمریکا داشته اند، همچنین سیاست برجسته سازی خطر بالقوه برهم خوردن توازن قوا در منطقه به نفع اتحاد جمهوری آذربایجان و ترکیه توانسته است نظر برخی از گروههای مرکز گرا در ایران را نیز جلب کند.
مطالعات اوراسیا-خاورمیانه