گادتب: فارغ از جنگ ۴۴ روزه آزربایجان و ارمنستان و مواضع کشور ایران در این ارتباط، باید در مورد حواشی سفر وزیر خارجه کشور آزربایجان به ایران و همچنین رژه پیروزی با حضور اردوغان در باکو مطالبی را بیان نمایم.
در هنگام حضور جیحون بایرام اوف وزیر امور خارجه آزربایجان به همراه جواد ظریف در محل برگزاری کنفرانس خبری مشترک، ایران از پرچم چروکیده کشور آزربایجان در محل برگزاری کنفرانس استفاده کرد که این امر فارغ از اینکه بی ادبی و فرهنگ نکوهیده در امور دیپلماتیک را بیان می دارد ، در حقیقت پیامی منفی به کشور صاحب پرچم میباشد.
شاید ایران در ابتدا این حرکت ناشیانه را برگ برندهای در کارنامه دیپلماتیک خود منظور مینمود ولی نباید این موضوع را فراموش میکرد که هر عملی، عکس العمل خاص خود را در بر خواهد داشت .
در این کنفرانس خبری وزیر امور خارجه آزربایجان نیز به نشان اعتراض نه در کنار پرچم آزربایجان، بلکه در مقابل آن و با فاصله از جواد ظریف قرار گرفت.
اما آزربایجان جواب این بی احترامی دیپلماتیک را به دیگر طریق در رژه پیروزی ارتش آزربایجان در باکو و در حضور اردوغان به نمایش گذاشت و آن اینکه در هنگام بیان پیام پیروزی توسط مجری مراسم، از اسامی ساوالان و ارک بعنوان نماد تورک و پیروزی نام برده شد بطوریکه گویی این اسامی متعلق به کشور آزربایجان میباشد .
نه تنها این موضوع به این مورد ختم نشد بلکه واضحتر از آن همزمان با ۲۱ آذر و سالگرد حکومت فرقه دمکرات آزربایجان به رهبری پیشهوری، اردوغان در سخنرانی خود در ستایش آزاد سازی مناطق اشغالی آزربایجان از دست ارمنستان به خواندن شعر معروف و سمبلیک (آرازی آیریدیلار میلی له(قومیله) دویوردولار، من سندن آیریلمازدیم زوریلا آیردیلار) نمود که از دید دیپلماتیک این دو موضوع پیام روشنی از طرف آزربایجان و تورکیه به ایران معنا میشود .
متاسفانه پس از انقلاب در ایران علیرغم شعارهای اولیه انقلاب مبنی بر رفع تبعیض و برابری تمامی اقوام در کشور و گذر از سیاست باستانگرایی و پان ایرانیستی حول محور اسلام و تصویب اصولی چون ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی مبنی بر حق تحصیل تمامی اقوام به زبان مادری خود در کنار زبان رسمی کشور، پس از اتمام روزهای هیجانی اوایل انقلاب و بلاخص اتمام جنگ ایران و عراق متاسفانه بار دیگر تفکرات ناسیونالیستی پان ایرانیستی اینبار در قالبی دیگر ولی باز با شعار قبلی خود یعنی (حفظ وحدت و انسجام ملی!) به ماموریت خود در ایران ادامه داد.
ماموریتی که پس از حکومت قاجارها و از زمان رضا پهلوی با رویکردی یهودی محور با طراحی انگلیس و برخی کشورهای غربی به منظور تضعیف اسلام و تورکان در ایران ایجاد شد.
امروز شاید دیگر از جشنهای دو هزار و پانصد ساله آریایی! در کشور خبری نباشد اما با نفوذ تفکرات ناسیونالیستی و پان ایرانیستی در لایههای مختلف حاکمیتی در کشور شاهد تقویت هر چه بیشتر این تفکرات منسوخ در ایران میباشیم.
تفکراتی که طراحانش جهت موجه نشان دادن آن به تلفیق اسلام و ناسیونالیست ایرانی! یا بهتر بگویم ناسیونالیست فارسی اقدام نمودند. طرحی که به مراتب بسیار خطرناکتر از تفکرات پان ایرانیستی دوران پهلوی میباشد.
طرحی که در ایران توسط یکی از اشخاص با نفوذ انقلاب یعنی هاشمی رفسنجانی پایهگذاری شد چرا که نام برده یکی از مخالفان سرسخت تقویت اقوام بلاخص تورکان در ایران بود.
اما با تشکیل دولت احمدی نژاد این اندیشهها در قالب سیاستی کلی با مدیریت رحیم مشاعی در دولت احمدینژاد اجرایی و پیگیری شد . سیاستی که به همراه تقویت ناسیونالیسم فارس سعی در زدودن واژه دشمنی میان مردم ایران و اسرائیل بود! که بعدها مشخص گردید رحیم مشاعی و احمدینژاد خود ذاتا از نسل یهودیان ایران و بر اساس خبرهای منتشره رحیم مشاعی از جاسوسان اسرائیل در دولت بوده است .
حال فارغ از صحت و سقم این ادعا، صاحب نظران سیاسی متفق القول معتقدند عملکرد دولت احمدینژاد اساسا به نفع اسرائیل بوده است.
اما با اتمام دولت احمدینژاد و به روی کار آمدن دولت روحانی سیاست ناسیونالیستی اسلامی در قالب تفکرات ایرانشهری پیگیری شد. سیاستی که اینبار بطور علنی در تمام لایههای دولت اجرایی میشود.
سیاستی که وزارت امور خارجه نیز متاثر از این اندیشههای نامبارک موجب واگرایی میان ایران و کشورهای منطقه شده است .
سیاستی که نتیجه آنرا در نشان قرار دادن الهام علیف توسط تک تیرانداز و به تبع آن استفاده از پرچم چروکیده آزربایجان در ایران مشاهده مینماییم و البته ایران نیز جواب آنرا در کلید واژههای ساوالان و ارک در رژه پیروزی و خواندن شعر معروف آراز آراز توسط اردوغان به وضوح دریافت نمود.
آراز ماراغالی