گادتب: با کاهش سطح و تراز آب دریاچه اورمیه به کمترین میزان از زمان آغاز ثبت و رصد وضعیت آبی آن و افزایش نگرانیها درباره خشک شدن کامل نگین آبی آذربایجان، بار دیگر کمپین مردمی نجات دریاچه اورمیه فعالیتهای خود را برای یافتن راهحلی جهت ممانعت از تشدید بحران خشکی دریاچه اورمیه افزایش داده است.
به گزارش “صفحه اطلاعرسانی عباس لسانی”،طی هفتههای گذشته کنشگران محیط زیست و فعالان ملی مدنی آذربایجانی در شهرهای مختلف این جغرافیا با چاپ و توزیع تراکتها، نوشتن مقالات و گزارشها به زبانهای مختلف، ایجاد طوفانهای توییتری و تولید محتوا و برنامههای تلویزیونی تلاشی دوباره را برای آگاهیرسانی به افکار عمومی و وادار کردن نهادهای دولتی برای اتخاذ تصمیماتی موثر برای ممانعت از خشک شدن دریاچه اورمیه آغاز کردهاند.
کمپین نجات دریاچه اورمیه که همزمان اولین جنبش زیست محیطی در ایران نیز قلمداد میشود؛ از دهه ۸۰ خورشیدی توسط اساتید دانشگاه و فعالان محیط زیستی آذربایجانی و همزمان با اولین نشانههای خشکی دریاچه اورمیه کار خود را آغاز کرد. کمپین نجات دریاچه اورمیه بهصورت گسترده تلاش کرد تا افکار عمومی را نسبت به خشک شدن این دریاچه آگاه کند و با استفاده از ظرفیت مردم و با اعمال فشار به نمایندگان مجلس، دولت را مجبور به تغییر سیاستهای مدیریت منابع آب در حوضه آبریز دریاچه اورمیه کند. این کمپین بعدها به فراگیرترین کمپین محیطزیستی تاریخ ایران تبدیل شد.
پیگیریهای این کمپین نهایتا منجر به ارائه «طرح دو فوریت نجات دریاچه اورمیه» در مردادماه ۱۳۹۰ توسط ۶۶ نماینده مجلس شد. آنها خواستار اقدام فوری برای حل بحران خشک شدن این دریاچه شدند. با اینحال این طرح در مجلس رای نیاورد.
انتشار خبر رد طرح دو فوریت نجات دریاچه اورمیه، موجب ایجاد موجی از خشم و نارضایتی بین مردم و فعالان محیطزیست آذربایجانی شد. فعالان محیطزیست آذربایجانی در واکنش به اقدام مجلس و بیتوجهی دولت به بحران خشک شدن دریاچه اورمیه، با انتشار فراخوانهایی مردم را به شرکت در اعتراضات خیابانی در پنجم شهریور ۱۳۹۰ دعوت کردند. در این روز اورمیه، تبریز و اردبیل شاهد اعتراضات گسترده بود؛ با این وجود تجمعات مسالمتآمیز مردم و فعالان محیط زیست با دخالت نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شد و بازداشت و زخمی شدن دهها شهروند را در پی داشت.
اعتراضات خیابانی آذربایجانیها، حساسیت افکار عمومی نسبت به خشک شدن دریاچه اورمیه را افزایش داد و فشار بر دولت را به اوج رساند. بااینوجود دولت «محمود احمدینژاد» علیرغم دادن وعدههای متعدد برای فرونشاندن خشم مردم، عملا اقدام موثری برای حل بحران دریاچه اورمیه انجام نداد. با تشکیل «دولت تدبیر و امید» در سال ۱۳۹۲، «ستاد احیای دریاچه اورمیه» شکل گرفت. این ستاد طرح نجات دریاچه را تهیه کرد و هشتم تیرماه ۱۳۹۳ نیز هیئتوزیران این طرح را برای اجرا توسط دستگاههای اجرایی تصویب کرد. با این وجود ستاد احیای دریاچه اورمیه با صرف میلیاردها تومان که عمدتا به صورت غیر شفاف هزینه شد و هیچ دستاورد خاصی در برنداشت؛ بلکه این نهاد عملا تبدیل به توجیهکننده سیاستهای آبی دولت در ارتباط با دریاچه اورمیه شد.
در تمامی این سالها مردم و فعالان محیط زیست به تلاشهای خود برای یافتن راهحلی جهت نجات دریاچه اورمیه ادامه دادند. کمپین نجات دریاچه اورمیه نیز بدون توقف تاکنون به فعالیتهای خود ادامه داد. بهرغم تلاشهای مردمی صورت گرفته، با ادامه خشکسالی و تداوم سیاستهای نادرست مدیریت منابع آب از سوی دولت، حوضه آبریز دریاچه اورمیه شاهد کاهش منابع آبی و افت شدید سفرههای آب زیرزمینی، خشک شدن و پسروی آب دریاچه و گسترشِ سطح اراضی شور حاشیه دریاچه اورمیه شد و اقدام کافی و موثری از سوی دولت برای تجات دریاچه اورمیه صورت نگرفت.
تشدید بحران خشک شدن دریاچه اورمیه، با دیگر و در پی انتشار فراخوان تجمعات خیابانی از سوی فعالان ملی مدنی آذربایجانی، روز شنبه ۲۵ تیر۱۴۰۱، شهرهای اورمیه و نقده شاهد تجمع شهروندان در اعتراض به خشک شدن دریاچه شد. تبریز در این روز جو امنیتی کمسابقهای را تجربه کرد و میدان «امام حسین» تهران، «سبزهمیدان» زنجان، میدان «امام» میاندوآب و میدان «شریعتی» اردبیل نیز میزبان نیروهای امنیتی، انتظامی و ضد شورش شدند.
این بار نیز سهم شهروندان و فعالان ملی مدنی آذربایجانی، سرکوب، بازداشت و زندان بود. واکنشی که طی نزدیک به دو دهه گذشته همواره جمهوری اسلامی نسبت به اعتراضات محیط زیستی مردم و فعالان محیط زیست آذربایجانی تکرار کرده است.
به نظر بسیاری از صاحب نظران آذربایجانی، شهروندان، فعالان ملی – مدنی و کنشگران محیط زیست آذربایجانی بار دیگر و شاید برای آخرین بار پیش از خشک شدن کامل نگین آبی آذربایجان، ناگزیر به بررسی تمامی گزینه های تجربه شده و با برگزیدن کارسازترین آن بهعنوان آخرین ابزار دفاع از حق حیات خود هستند؛ حقی که در صورت عدم دفاع از آن و با خشک شدن دریاچه اورمیه، عملا ملتی از آن محروم خواهد شد و مجبور به مهاجرت های اجباری، تحمل بیماریهای لاعلاج و از دست دادن حق حیات در سرزمین آبا و اجدادی خود، آذربایجان، خواهند شد.