گادتب: میرزا جلیل محمدقلیزاده ادیبی توانا، روزنامهنگاری مبارز، نویسندهای واقعگرا و اندیشهورزی خردمند که ۱۵۳ سال پیش در چنین روزی (۳ اسفند/ ۲۲ فوریه) در سال ۱۸۶۶ در روستای نهرم از ولایت نخجوان چشم به جهان گشود.
وی خواندن و نوشتن را در نخجوان آموخت و در شهر قوری در گرجستان به دارالمعلمین رفت. پس از اتمام دانشسرای آنجا درسال ۱۸۸۷ به مدت ۱۰ سال در روستاهای ایروان به معلمی پرداخت. در سال ۱۹۰۴ به تفلیس رفت و در روزنامه شرق روس مشغول به نویسندگی شد. چند داستان کوتاه منتشر کرد. نمایشنامهای به نام مردگان نوشت که با استقبال زیاد روبرو شد.
اولین اثر او «چای دسگاهی» یعنی «بساط چای خوران» است. درسال ۱۸۹۴ – در روستای نهرم «داناباش کندی نین احوالاتی»، «احوالاتِ روستای داناباش» را نوشت که چهل سال بعد درسال ۱۹۳۶ درباکو منتشر شد.
از آثار وی میتوان به «آزادی در ایران»، «بچه ریشو»، «قربانعلیبیگ»، «مردگان»، «کتاب مادرم»، «مجمع دیوانگان» و … اشار کرد.
محمدقلیزاده، که بسیاری از همعصرانش مانند: دهخدا، صوراسرافیل، لاهوتی و توکای، از او به عنوان یک معلم شایسته وقابل احترام یاد کردهاند.
در سال ۱۹۰۴ برای بچههای آزربایجانی در تفلیس، یک مدرسه شبانه روزی بنیان نهاد. درسال ۱۹۰۵ در روزنامه «یاخین شرق» شالودۀ روزنامهنگاری ساتیریک را پی ریخت.
نخستین شمارۀ ملانصرالدین را در هفتم اوریل ۱۹۰۶ درتفلیس منتشر کرد که تا سال ۱۹۱۸ ادامه داشت. با ذوق و علاقۀ بسیار به استقبال انقلاب فوریه ۱۹۱۷ و سرنگونی رژیم استبداد تزاری رفت، ولی با فلسفۀ فکری انقلاب اکتبر بعدها آشنا شد.
درسال ۱۹۲۰ همراه با خانوادهاش به تبریز آمد. و درسال ۱۹۲۱ هشت شماره از «ملانصرالدین» را در شهر تبریزمنتشر نمود. نمایشنامه «مردهها» را با بازیگران باکو و تبریز اجرا کرد. حضور ملایان و ملاکین و سرشناسان در شب نمایش، یک شهر را غافلگیر کرد. علماء حکم تکفیر محمدقلیزاده را صادر کردند. حکم تکفیر مقارن با شکست «جمهوری آزربایجان، درسال ۱۹۲۲» با روی کارآمدن بالشویکها بود که در رأس آن دکتر نریمان نریمانف از نویسندگان سابق روزنامۀ ملانصرالدین حضور داشت. به باکو بازگشت و تا پایان عمر درآنجا ماند.
انتشار ملانصرالدین، پس از بازگشت محمدقلیزاده به باکو درسال ۱۹۲۲، تا ۱۹۳۱ ادامه پیدا کرد. و در مجموع ۷۴۸ شماره روزنامۀ ملانصرالدین در مدت ۲۵ سال انتشار یافته است که ۳۴۰ شماره در تفلیس، ۸ شماره در تبریز و ۴۰۰ شماره در باکو بوده است.
وی در ۴ ژانویه ۱۹۳۲ در باکو بدرود حیات گفت
روحش شاد یادش گرامی باد.