گادتب: بی شک قیام ملی و سراسری تورکهای آزربایجان (خرداد ۸۵) علیه راسیسم و تحقیر ذهنیت پانفارسیسم نقطهی عطفی در تاریخ مبارزات این سرزمین است. حال ما بایستی این حرکت اجتماعی و سیاسی را از منظر جامعه شناختی و حتی روانشناسی اجتماعی بررسی کنیم تا به نتایج مطلوب برسیم.
در نخسین گام باید ریشههای بوجود آمدن این اعتراض را کندوکاو کنیم و بعد از آن به پیامها و نتایج این جنبش اجتماعی برسیم. چرايى قيام را میتوان در فهرستهایی چون شكاف ملى و شكست پروژه ايرانيت، خودآگاهى ملى تورکها، اعتماد جامعه آزربایجان به دانشجويش، نياز جامعه به جنبشى اجتماعى، تأثير ملى گرايان تورك در سطح جامعه و غیره ارزیابی کرد.
چرا تورکهای آزربایجان در خرداد ۸۵ و با مشارکت بالا تظاهرات کردند؟ این اولین بار نبود که رسانههای مرکزگرا تورکهای آزربایجان را تحقیر و مسخره میکنند. چه عاملی باعث شد تا این بار همهی شهرهای آزربایجان صحنهی تظاهرات شود؟
فکر میکنم اولین عاملی که باعث شد این قیام شکل بگیرد مقاومت چند روزه دانشجویان تورک در دانشگاهها بود که توانست مردم را هم به خیابانها بکشاند. برای همین است که تظاهرات سراسری چند روز بعد از واقعهی روزنامه ایران اتفاق افتاد. و باز برای همین است که رژیم بعد از سال ۸۵ کمر همت به قلع و قمع جنبش دانشجویی آزربایجان بست و نشریات و سازمانهای دانشجویی آزربایجانی توقیف شدند.
شکاف ملی و شکست پروژه ایرانیت هم یکی از دلایل بوجود آمدن این قیام بود. پروژهای که از زمان پهلویها آغاز شده بود و با ادامهی رژیم جمهوری اسلامی که وارث هویتی آن بود به شکست انجامیده و شکاف ملی ایجاد شده بود. دیگر هر کس خود را ایرانی نمیدانست و شعار ایران برای همهی ایرانیان هم جوابگو نبود. مردم در ذهن خود تورکیت و فارسیت را جدا ساخته بودند.