طاهر نقوی: تحریفات احسان یار شاطر بدستور یهود و انگلیس

گادتب: “زبان مردم آزربایجان نه ترکی بلکه تاتی هست”

این موضوع رساله ی پایان نامه ی دکتری احسان یار شاطر در سال 1332بود .

احسان یار شاطر کیست ؟

احسان یار شاطر به سال1299 از  یک خانواده ی کاشانی الاصل بهایی مسلک در همدان متولد میشود .

از همدان بدو شروع، سر از مدرسه ی «آلیانس یهودیان همدان »سردرآورد.

از دانشگاه تهران، لیسانس زبان و ادبیات پارسی میگیرد.

به پیشنهاد و کمک «ابراهیم پورداوود (عضو فرهنگی سلطنتی ایران ) و مترجم و گزارش نویس اوستا به مطالعه درباره ی زبان باستانی ایران روی میآورد.

با پذیرش بورسیه تحصیلی به انگلیس برده میشود .

در کشور انگلیس زیر نظر « والتر هنینگ و مری بویس » استاد زبانهای باستانی و دین زرتشتی طبق دستور تربیت و آموزش میبیند .

سال 1332در مقطع دکتری دفاعیه ی وی حسب برنامه ریزی قبلی در مسکو همزمان با شکل گیری کنگره ی خاورشناس به سال 1960 با موضوع پایان نامه «زبان تاتی جنوبی» که اثبات میکند که «زبان سابق مردم آزربایجان نه ترکی بلکه تاتی » بود، انجام میپذیرد و فارغ التحصیل میشود.

پس از فارغ التحصیلی به ایران برمیگردد.

سال 1333«بنگاه ترجمه و نشر کتاب »را به دستور اسدالله اعلم «رئیس املاک و مستغلات پهلوی» و با بودجه ای کلان بنیان گذاری میکند .

بعد از بازنشستگی ابراهیم پورداود «کرسی فرهنگ ایران باستان »به وی سپرده میشود.

در سال 1347 با دومیلیون دلار بودجه از سازمان برنامه و بودجه ی دولت پهلوی فعالیت خود را در «مرکز مطالعات ایران شناسی » شروع میکند و دانشنامه ی ایران و اسلام « ایرانیکا »ی مشهور  را پایه گذاری میکند.

از مجموعه ی چهل جلد ی «ایرانیکا» سیزده جلد تهیه شده بود که سال 57 با انقلاب اسلامی ایران حمایتهای دولتی از این مجموعه قطع میگردد و نهایت «بنیاد ملی علوم انسانی آمریکا ا»حسان یار شاطر را به زیر چتر حمایتی خویش میگیرد تا رسالت وی اتمام یابد.

«رسالت یار شاطر»

احسان یار شاطر توسط سه مثلث یهودیت و انگلیس و آمریکا به «جعل تاریخ و تاریخ سازی کذایی »ایران و منطقه  میپردازد و« ترک ستیزی »و «عرب ستیزی» و «اسلام ستیزی» را به نفع اربابان خود در دستور کار خویش قرار میدهد .

همه نیک میدانیم از سابق سه عنصر «ترک» و «اسلام»و «عرب» رقیب اصلی دنیای غرب و ویهودیت و اسرائیل بوده است و در طول تاریخ همواره غرب این سه عنصر را در مقابل زیاده خواهی خویش مشاهده کرده است.و همیشه سعی کرده است که بنیان های فکری و فرهنگی و اجتماعی وسیاسی این سه عنصر را در منطقه به دست عوامل خویش متزلزل و نابود سازد و هیچ گاه سر آشتی با این سه عنصر نداشته است.

سرنگونی نظام سلطنتی ترک تبار قاجار بدست انگلیس و به قدرت رساندن نظام پهلوی ،شکاف میان کشورهای عربی امثال مصر و عربستان سعودی وتشکیل و حمایت آشکار از جریانات افراطی اسلامی مثل القائده و داعش از کمترین کارهایی هست که به دست بازیگران و کارگردانان غربی و یهودی انجام میپذیرد.

احسان یار شاطر ظاهرا دانشمند به «داستان سرایی شوونیستی ایران باستان و تاریخ سازی کاذب » وجهه و شکل علمی داد .

«دروغها و پریشان بافی ها» را به نام علم در لای کتابهای قطور به ظاهر علمی فرو برد و نهایت آنها را در قالب کتب درسی به دانشگاهها و مدارس وارد نمود و در ذهن مخاطبان خود فرو کرد .

احسان یار شاطر از سردمداران« تاریخ سازی ایران باستان» و «پارسی انگاران تاریخ تمدن ایران »،اولین رسالتش «ترک ستیزی »بود. وی به «تئوری آبکی» «آذری خوانی ترک‌ها» ی احمد کسروی بزک علمی زد و تئوریزه نمود و نمود علمی داد .

احسان یارشاطراز دست آموزان مکتب یهودیان بود و به خوبی از عهده ی مسئولیتش برآمد هر چند با انقلاب اسلامی ایران پایش از ایران بریده شد.اما اندیشه اش را در مغز امثال هاشمی رفسنجانی ها و طباطبایی ها و یونسی ها و بطحایی ها و جلائی پور ها جاداد.

یار شاطر مدعی بود که کلمه ی «ایران » یک نام مصنوعی بر این سرزمین هست که باید به سرزمین و نام «پرشیا »یا «پارسیان» نامیده شود. و این آرزو را با مرگ خویش به گور برد.

احسان یار شاطر در دهم شهریور نود و هفت مرد اما تاریخ تمدن و فرهنگ این سرزمین را به دروغ آلوده ساخت و مسموم کرد رفت .چنان آلوده گی و مسمومیتی که پاک کردن و ساختن مجدد آن به این سادگیها ممکن و مقدور نخواهد بود.