جمعه , آوریل 19 2024
azfa
تازه ها

محمد رحمانى‌فر: دنیای تنگ ملک‌الشعرا بهار

گادتب:  دهه هفتاد که در دانشگاه تبریز دانشجوی زبان و ادبیات انگلیسی بودم، پدیده بازگشت به خویشتن در بین دانشجویان تورک هرچند از مدت‌ها پیش آغاز شده‌بود ولی به شدت و حدت امروز نبود. مخصوصاً که گفتمان مرکزگرای اصلاحات در بین دانشجویان مقبولیت ویژه‌ای یافته‌بود و خیلی‌ها بر این باور بودند که با قدرت‌گیری جبهه‌ اصلاح‌طلبی تمام مشکلات کشور حتی تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌هایی که بر ملل غیرفارس روا داشته می‌شد، از میان خواهد رفت.

برخلاف اساتید گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز که عموماً تورک‌ستیز و یا حداقل فارس‌پرست بودند، اساتید گروه زبان و ادبیات انگلیسی، علی‌رغم محافظه‌کاری بیش از اندازه‌شان، عموماً تعلق خاطر ویژه‌ای به زبان مادریمان داشتند. این وضعیت تا حدی در بین دانشجویان این دو رشته نیز حاکم بود. روزی یکی از دانشجویان ادبیات فارسی با نام بردن از برخی از دانشجویان زبان انگلیسی گفت: مثل اینکه تورک‌گرایی در خون دانشجویان زبان انگلیسی وجود دارد! به او گفتم: این مسأله ربطی به خون ندارد کما اینکه من خودم قبل از ورود به دانشگاه، یک پارس‌گرای تمام عیار بودم. آنچه بین ما و شما فاصله انداخته، یک سقف بیست سانتیمتری است که مابین طبقه سوم و چهارم دانشکده ادبیات کشیده‌شده‌است. در بالای این سقف اساتیدی نشسته‌اند که جز زبان و ادبیات فارسی هیچ نمی‌بینند و مصراع “هنر نزد ایرانیان است و بس” ورد زبانشان است! ولی در زیر این سقف اساتیدی نشسته‌اند که با زبان و ادبیات جهان آشنایی دارند و می‌دانند که دنیا خیلی بزرگ‌تر از ایران است و “هنر فقط نزد ایرانیان نیست”!

ملک‌الشعرا بهار در مقدمه‌‌ای که بر اولین مجموعه اشعار استاد شهریار نوشته، وی را نه تنها ”افتخار شرق” بلکه “افتخار دنیا” شمرده‌است! آن هم در شرایطی که شهریار هنوز در آغاز راه شاعری بود و نه تنها در دنیا و حتی نه تنها در عالم شرق، بلکه هنوز در ایران هم شناخته شده نبود!

به نظر می‌رسد تصور ملک‌الشعرا بهار از دنیا، از دایره تنگ و محدود دوستان و کتابخانه شخصی‌اش فراتر نمی‌رفت. شاید به همین خاطر بود که وی زبان فارسی را بهترین زبان دنیا می‌دانست! چون در واقع، به غیر از زبان و ادبیات فارسی با هیچ زبان و ادبیاتی آشنایی نداشت و اگر مختصر آشنایی هم داشت نگاهش به سایر زبان‌ها و فرهنگ‌ها از دایره‌ای که مرادش یعنی فردوسی با مصراع “هنر نزد ایرانیان است و بس” برایش ترسیم کرده‌بود فراتر نمی‌رفت! این استاد ابیات فارسی و این شاعری که براهنی او را “فردوسی دیرآمده” نامیده‌بود، در زمان حکومت فرقه دموکرات آذربایجان ضمن اظهار نگرانی از علاقه مردم آذربایجان به زبان تُرکی، پس از ستایش زبان فارسی و تحقیر زبان تُرکی می‌نویسد:

“اگر شما را مخیر کنند که در دنیا تنها یک زبان را اختیار کنید، آیا بهتر نیست این یک زبان، زبان فارسی باشد؟”!

دوباره امتحان کنید

محمد صادقی معلم بازنشسته جهت اجرای حکم حبس احضار شد

گادتب: محمد صادقی، معلم بازنشسته و فعال صنفی معلمان با دریافت ابلاغیه ای جهت اجرای …

اظهارات رئیس سازمان محیط‌زیست ایران درباره آخرین وضعیت دریاچه اورمیه

گادتب: به گزارش مرکز گادتب، علی سلاجقه، رئیس سازمان محیط‌زیست ایران روز گذشته در جمع …

دیدگاهتان را بنویسید