
گادتب: اخیراً وزیر آموزش و پرورش خواستار سپردن تربیت کودکان زیر شش سال به آن وزارتخانه شدهاست. آن هم در حالی که وزارتخانه مزبور در تعلیم و تربیت کودکان بالای شش سال و نوجوانان با مشکلات عدیدهای مواجه است. آمار بالای ترک تحصیل دانشآموزان، افزایش قابل توجه آمار خودکشی دانشآموزان، افزایش آمار بزهکاری دانشآموزان، عدم تحقق عدالت آموزشی، عدم توانایی در پرداخت مطالبات فرهنگیان، کمبود شدید معلم و عدم توانایی در جذب معلمان جدید، عدم توانایی در تأمین هزینههای مدارس و مجبور نمودن مدیران مدارس به گدایی از اولیاء و حتی صاحبان صنوف و سرمایه جهت تأمین هزینههای جاری مدارس… تنها و تنها گوشههایی از ناکارآمدی وزارتخانه مزبور میباشد.
پرسش اینجاست که وزارتخانهای که امکانات و توانایی لازم برای انجام وظایف ذاتی خود را ندارد چرا میخواهد دایره فعالیتهای خود را گسترش بدهد؟! در پاسخ به این پرسش باید توجه داشت که وزارتخانه انقلابی آموزش و پرورش هیچ یک از موارد فوقالذکر را جزء اولویتهای خود نمیداند. در واقع، اولویت اول و آخر وزارتخانه مزبور، شست و شوی ذهنی کودکان و نوجوانان و تربیت نسل جدید بر اساس آرمانهای انقلاب است. لکن، فراموش نکنیم که آرمانهای انقلاب در طول چهل و اندی سال، دچار استحاله شده و آنچه امروز تحت عنوان “تربیت بر اساس آرمانهای انقلاب” تبلیغ میشود چیزی نیست جز فرو کردن “ایدئولوژی شیعی-پارسی” بر ذهن و روان دانشآموزان که البته رفته-رفته جنبه پارسگرایانه آن بر جنبه شیعیگرایانه آن غلبه مییابد.
از همین روست که پروژههای نژادپرستانهای همچون”تست بسندگی زبان فارسی” و “طرح استخدام معلمان فاقد لهجه” با جدیت تمام پیگیری میشود. از همین روست که در کتب درسی مدارس، زبان و ادبیات پارسی تحت عنوان زبان و ادبیات ایران تدریس میشود و سایر زبانهای رایج در ایران هیچ جایگاهی در این سیستم آموزشی ندارند. از همین روست که جنبههای مثبت تاریخ طولانی حکمرانیهای تورکان به نام ایران و در واقع به نام قوم فارس مصادره میشود و جنبههای منفی همان حکمرانیها با بزرگنمایی تمام به تورکها نسبت دادهمیشود!
با اینکه پروژه تورکستیزی در نظام آموزش و پرورش ایران، تاریخی صدساله دارد، به نظر میرسد که مسؤولین مربوطه از نتایج آن چندان هم راضی نیستند! باید هم راضی نباشند، چون تمام تلاشهای صدساله آنها نتیجه عکس داده و گرایش به زبان و هویت تُرکی نه تنها از بین نرفته، بلکه روز به روز افزایش یافته است! حاکمیتی که حتی با اجرای طرحهای نژادپرستانهای همچون “تست بسندگی زبان فارسی”، “ترویج زبان فارسی در مهد کودکها” به خواستههای خود نرسیده است، اکنون میخواهد کودکان ما را از لحظه تولد از ما بگیرد و آن گونه تربیت نماید که خود میخواهد (فراموش نکنیم که یکی از توصیههای جدی بنیانگذاران پانفارسیسم در ایران جدا کردن کودکان آذربایجانی از والدینشان و بزرگ کردن آنها در مناطق فارسزبان بود).
در روزهای اخیر، تحریف تاریخ و هویت تورکهای آذربایجان در مجله رشد که زیر نظر وزارت آموزش و پرورش منتشر میشود موجب اعتراض برخی از دلسوزان جامعه گردیدهاست. آنچه به اهمیت این ماجرا میافزاید این است که نشریه مزبور برای دانشآموزان دوم و سوم ابتدایی طراحی و منتشر گردیدهاست؛ یعنی، وزارت آموزش و پرورش ایران به دنبال آن است که تورکستیزی را به صورت جدی از سنین کودکی دنبال نماید!
از سوی دیگر، در سالهای اخیر و مخصوصاً در ماههای اخیر شاهد تولید و تبلیغ انیمیشنهایی هستیم که به صورت آشکار، هویت تُرکی ما را نشانه گرفتهاند و هدف از آنها شست و شوی ذهنی کودکان ما و ترویج فارسگرایی افراطی است!
آری، جبهه پانفارسیسم که امروز بیش از هر زمانی به ناکارآمدی خودش وقوف پیدا کرده، کودکان ما را هدف گرفتهاست! مراقب کودکان معصوممان باشیم و اجازه ندهیم ذهن پاک و بیآلایش آنها آلوده به میکروب نژادپرستی پارسی شود!