گادتب: مدیریت مرکزی ناکارآمد همراه با سرمایهداری کور بومی که حتی از دیدن نوک دماغش عاجز است دست در دست هم کار را به جایی رساندهاند که بستر رودخانهی بزرگی چون جیغاتی که محل تلاقی دهها رود کوچک و بزرگ است حالا به حال و روزی بیفتد که حتی ماسه بستر آن نیز به دست سودجویان در حال غارت باشد.
اگر چه برداشت غیر اصولی ماسه از حوزهی این رودخانه چیز جدیدی نیست و سالهاست به صورت قانونی و غیر قانونی در حال انجام است، ولی مساله اینجاست که امروز این اتفاق در قسمتهایی اتفاق می افتد که زمانی جز عمیقترین نقاط این رودخانه پر آب بشمار می آمدند.
تداوم همدستی خشکسالی و مدیریت مرکزی و همچنین تلاقی آن با تصمیمات بخشی و منطقهای، نه تنها اکوسیستم غنی این رودخانه را نابود کرد که به قیمت از دست رفتن صدها گونهی حیوانی و گیاهی بستر این رودخانه انجامیده است. از طرفی این رودخانه که زمانی از طریق تامین آب بخش کشاورزی به صورت مستقیم در معیشت دهها هزار کشاورز منطقه نقش داشت، حالا آنقدر بی آب است که حتی برای آشامیدن همین کشاورزان نیز آب ندارد.
با توجه به سهم بخش کشاورزی در تولید ناخالص استان آذربایجان غربی و سهم عمده قوشاچای (میاندوآب) در این حوزه، شاهد مهاجرت بزرگ دیگری از این شهرستان به شهرهای بزرگ خواهیم بود. مهاجرتی که خالی شدن نیروی انسانی مولد، محرومیت و توسعه نیافتگی در مبدا و حاشیه نشینی، فقر و دهها آسیب اجتماعی دیگر در شهرهای مقصد را به بار خواهد آورد.
ضمناً یکی از علل اصلی خشکی این رودخانه و دهها رودخانه دیگر در آذربایجان و ایران سدسازی های بی رویه حاکمیت میباشد.