گادتب: به مجرای اصلی آب نیز بره میگویند که در مَثَل «گؤزله برهنی سویا وئرمه» (مواظب باش بند را به آب ندهی) دیده میشود. برهجان و قومبرهجان نام مکانهایی در شبسترند که در گذشته آب کهریزهای میشوو از آنجا به شهر میآمد. علاوه بر اینها بره، در مواردی مانند این شعر بختیار وهابزاده به معنی راه باریکه و راه دررو نیز وجود دارد:
«هانی بو ائللرین مرد اوغوللاری
آچین برهلری، آچین یوللاری
بس هانی بو عصرین اؤز کوراوغلوسو
قیلینج کوراوغلوسو، سؤز کوراوغلوسو»
پیرو قسمت قبلی این نوشته، بره و بارا واحدی برای طول هستند. از همین بُنِ بار، محمود کاشغری (دیوان الغات الترک، نشراختر، ص251) و پروفسور جعفراوغلو (اسکی اویغور تورکجهسی سؤزلوگو، ص22) لغت بارچا و پارچا را به مفهوم «کلیت و همهی یک چیز» نوشتهاند که در مقابل آن بارا یا همان پارا/ پاره مفهوم «قسمتی از یک چیز» را میرساند و در مواقعی که چیزهای وسیع مانند یوز پارچا کند (صد پارچه آبادی) مدنظر است از لغت پارچا و در مواقعی که چیزهای کوچکتر مانند نئچه پارا یئر (چند پاره مزرعه) مدنظرند از لغت پارا استفاده میشود که گویای این ارتباط معانی است. با استناد به لغتنامه مراد دردی قاضی، ترکمنها هنوز هم بارچا را به معنی همه (ص98) و درست در مقابل پارا یا پاره به معنی قسمتی از یک چیز (ص111) بکار میبرند.
در تقسیم مزارع، مساحتی حدود ثلث هکتار را یک بارا/ مارا (در برخی لهجهها مورا) و رُبع هر مارا را یک بر/ ور میگویند که بصورت خطی ممتد و ردیفی از محصولات مشخص میشود و به معابر آبی که از نهر اصلی جدا شده برای آبیاری هر ور استفاده میشود بریان یا وریان گفته میشود که در بایاتی زیر آمده است:
«سو گلر آخار گئدر
وریانین ییخار گئدر
دونیا بیر پنجرهدیر
هر گلن باخار گئدر»
قسمتی از مزرعه که مسطح شده و از آن برای پَهن، خشک و خرمن کردن محصولات استفاده شود، در لهجههای مختلف برهزن، ورهزن، ورهزان و ورزقان میگویند.