گادتب: روزگاری پسر امام جمعه اهر، رئیس منابع طبیعی آن شهرستان شد و در اقدامی خائنانه هزاران هکتار از اراضی زراعی مردم را اراضی ملی اعلام کرده باعث فلاکت و آوارگی مردم چندین روستا شد. آن گروه مافیایی بعد از غصب اراضی مردم، زمینهای غصب شده را به قیمتهای گزاف به معادنی مانند مس و… فروختند.
در روش دیگر زمینخواری، مقامات دولتی ابتدا از گروه ثالثی حمایت کرده و آنها را به جان مردم صاحب زمین، نسق و پروانه میاندازند تا آن اشرار با درگیری و مزاحمت (همچنانکه در صد سال گذشته عاشقان این خاک را از وطن راندهاند) صاحبان خاک را از زمینهایشان برانند. در این مرحله دولت موضوع را نزاع گروهی عنوان کرده یقه خود را کنار کشیده، با اطاله دادرسی و آواره نگهداشتن صاحبان خاک، ماجرا را به نفع مهاجمان پیش میبرد. در مرحله بعد، تصاحب زمین از چنگ افرادی که هیچ سندی در دست ندارند راحتتر خواهد بود.
مراتع هلیگان طبق مستندات سازمان منابع طبیعی رژیم قبلی و فعلی، متعلق به عشایر قشقایی است که در یکسال گذشته روستاییان شهرستان بهبهان با حمایت دستگاههای دولتی، آن مراتع را غصب و با حمله به قشقاییها خسارات فراوانی به دامهای آنها وارد کردهاند. در درگیری سال گذشته هیچ یک از پاسگاههای اطراف به قضیه ورود نکرده به عهده دیگری انداختند، سپس با کمال تعجب، ماشینهای قشقاییها را توقیف و خودشان را بازداشت کردند و در حالیکه مردان قشقایی در بازداشت بودند همان اشرار، شبانه به زن و فرزندان آنها حمله کرده و گوسفندانشان را به سرقت بردند.
اگر این موضوع واقعا یک نزاع گروهی بود حاکمیت نباید به ضرر یک طرف رفتار میکرد. سال گذشته پاسگاه آبشیرین گفت که ترکها نباید به این منطقه بیایند و امسال دادستان بهبان به بخشدار منطقه دستور داده تا مانع ورود ترکها به آن مراتع و چراگاهها شود. با این بلاتکلیفی، کسی که دو سال امکان چرای دام نداشته باشند گوسفندانش را خواهد فروخت و آن مراتع بیگوسفند براحتی تصاحب خواهند شد.
بنا به دیدههای سعید نفیسی (تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران، جلد1، ص18)، وابستگی و همدلی ترکهای غربی به حدی است که فواصل جغرافیایی هم رقیب آن نشده و قشقاییها در دورترین نقطه نسبت به دیگران، آهنگها و شعرهای مشترک سایر ترکها را زمزمه میکنند. پس چه خوب که در «روز اتفاق آذربایجانیان جهان»، فاصله را برداریم و درد مشترکمان را زمزمه کنیم.