گادتب: یکی از بازیهای سنتی آذربایجان گیزیر- بَی یا همان شاه- وزیر بود که بیشتر در حاشیه مراسم عروسی یا بعد از رفتن مهمانان با حضور افراد نزدیک و یا در دورهمیهای شبانه بازی میشد. گیزیر تخلف افراد را به اطلاع بَی میرساند و بَی حکمی متناسب با جرم یا تخلف فرد صادر میکرد و گیزیر حکم را به مرحله اجرا درمیآورد. گیزیر در حقیقت مجری اوامر بَی، اداره کننده بازی و جامعه بود. در این بازی دزدی بالاترین جرم بود و کثیفترین و غیرقابل بخششترین دزدان نیز دزد اسب یا همان آت اوغروسو بود که بَی بالاترین حد ممکن را برای آنها صادر میکرد.
علت این رفتار سخت با دزدان اسب در این بود که در گذشته بیعرضههایی که توان رویارویی با قهرمان داستان را نداشتند اسب قهرمان (رفیق و همراه او) را دزدیده، او را یکه و تنها در برابر دشمن رها میکردند؛ برای همین در فرهنگ شفاهی ما به بیعرضههایی که از پشت خنجر میزنند آت اوغروسو گفته و اینکار را جرمی غیرقابل بخشش میدانستند.
بیعرضهتر از آت اوغروسو کسانی بود که بعد از مرگ اسب قهرمان، نعل یا همان نال آن را میدزدیدند. نال اوغروسو هیچ نقشی در فرآیند داستان نداشت اما آت اوغروسو نقش تعیین کنندهای در مبارزات داشت و کوراوغلوی قهرمان تنها یکبار در عمرش التماس کرده و آن زمانی بود که یک آت اوغروسو، اسبش قیرآت را دزدید:
ائشیدر پاشالار بَیلر/ شادلیق خبرینی سؤیلر/ کوراوغلو التماس ائیلهر/ بالا اینجیتمه قیرآتی.
هم در سوریه و هم در اوکراین ثابت شد که ارتش روسیه توان رویایی با مبارزان و قهرمانان را نداشته و مانند فجایعی که از بوچا گزارش شده، تنها زورشان به مردم بیگناه میرسد. آنها چیزی در مایههای آت اوغروسو هستند که سالهای سال به ترکستان، قفقاز و اوکراین از پشت خنجر زدهاند و دنباله روان بدبخت آنها منتظرند تا نعل اسب مُرده نصیبشان شود.