گادتب: کافی است سکوت و باجدهی جهانیان در قبال چین و کرونا را رصد کنیم تا بدانیم اویغورها با چه مسیر سختی مواجه هستند. در حالیکه کارشناسان و نهادهای صاحب صلاحیت جهان، چین را منشاء کرونا میدانند و جهان هزینه سنگینی بابت دروغگویی و پنهانکاری چین پرداخت میکند باز کسی اعتراض یا فریادی برعلیه چین برنمیآورد و چین همچنان با اتکا به قدرت اقتصادیش قلدری میکند.
تازه، چین برای سرکوب اویغورها بهانه بسیار دمدست و همهپسند مقابله با تروریسم اسلامی را نیز در دست دارد و جنجال به راه انداخته که با گروههای اسلامگرای افراطی مقابله میکند و ابلهانی که تصاویر اعتراضات زنان روسریپوش اویغور را میبینند باورشان میشود که رادیکالیسم اسلامی آنجا ریشه دوانده یا شاید هم صلاح میدانند که چنان باور کنند و خودشان را با هیولای چین طرف نکنند.
اویغورها مسلمانند و مانند همه مسلمانان سنتی جهان آیین و مناسک خود را دارند ولی هوس تشکیل حکومتی مبتنی بر شریعت یا بنیادگرای اسلامی نداشتهاند. آنها اصلا حال و روز فکر کردن به چنین مهملاتی را ندارند و چنین رویاهایی اکثرا از طرف شکمسیران مطرح میشود. نگاهی به جمهوری اول ترکستان شرقی که بعد از دوسال مبارزه نفسگیر در دوازده نوامبر 1933 به ریاستجمهوری خوجا نیازخان حاجی تشکیل شد، نشان میدهد که آنها مسلمانانی بودند که دست به تشکیل دولت زدهاند و مانند همه حکومتهای نود سال پیش افغانستان، ایران، ترکیه، مصر و… آیینها و شعائر خود را داشتند و کاری به دین و آخرت کسی نداشته در فکر رفع و رجوع هزاران درد بیدرمان خودشان بودند.
اتفاقا این چین بود که به فکر گسترش اسلامگرایی در آنجا افتاد. جمهوری ترکستان شرقی توسط روسها سرنگون شد و آنها یک چینی را جایگزین نیازخان کردند. چین مسلمانان اویغور را تحریک کرد تا بر علیه دست نشاندگان روسیه، به دلیل رابطه با استالین کافر جهاد کنند. آنها یازده سال به تقویت اسلامگرایی پرداخته و سال 1944 به کمک برخی مسلمانان، روسها را از ترکستان بیرون رانده و تا همین امروز جنایاتشان بر ترکستان را با همان رمزشب «مقابله با اسلامگرایی» ادامه دادند و این سرپوش خوبی بر کشتارهای بیرحمانه چین و تسکین خیال کسانی است که عرضه محکوم کردن چین را ندارند.