گادتب: در این نوشته به طور مختصر به تاریخچه اختصاص ۱۹ اردیبهشت بعنوان روز دانشجو در آذربایجان، وضع کنونی فعالیتهای دانشجویی و مشکلات آنها و تا حدودی به بررسی و آسیبشناسی جنبش دانشجویی آذربایجان پرداخته میشود.
تاریخچه:
در سال ۱۳۷۴ پرسشنامهای توسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران منتشر شد که حاوی سوالهای راسیستی بود. این اقدام نژادپرستانه موجی از اعتراضات دانشجویان در دانشگاههای آذربایجان و تهران را به راه انداخت.
در این پرسشنامه سوالهای زیر مطرح شده بود:
اگر روزی قصد ازدواج داشته باشید، آیا حاضرید با یک فرد ترک ازدواج کنید؟ چنانچه فرزند دختری داشته باشید و روزی بخواهد ازدواج کند، آیا حاضرید او را به یک مرد ترک بدهید؟ برای شرکت در بعضی از مراسم خاص مثل عاشورا و تاسوعا آیا حاضرید در مجالس یا دسته جات ترکها شرکت کنید؟ اگر بخواهید خانهای بگیرید و ببینید که همسایه دیوار به دیوار یا آپارتمان مجاور شما ترک هستند، آیا حاضرید در مراسم آنها شرکت کنید؟ آیا حاضرید با فردی ترک در اتاق همکار باشید؟ آیا حاضرید در محلهای که اکثریت آنها ترک هستند، مسکن بگیرید؟آ یا حاضرید با فردی ترک رفت و آمد داشته باشید، او را به خانه خود مهمان کنید و یا به خانه آنها بروید؟
(این پرسشنامه در مراکز بیستگانه آموزش و پرورش تهران پخش شد.)
همانطور که از سوالها مشخص است، هدف از این پرسشنامه ایجاد حس تنفر نسبت به تورکها از همان سالهای ابتدایی در کودکان و نوجوانان فارس، ایجاد حس حقارت در بین کودکان تورک و به دنبال آن بیزاری از هویت خود برای پیشبرد و تسهیل روند آسیمیلاسیون و یکسانسازی که از زمان پهلوی شروع شده و پایانی ندارد، میباشد.
در روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۷۴ دانشجویان تورک دانشگاههای آذربایجان( تبریز، اورمیه و …) و تهران بر علیه این اقدام راسیستی اعتراضاتی را شروع کردند. در نهایت لاریجانی مسئول وقت صدا و سیما از محتوای این پرسشنامه اظهار بیاطلاعی کرد و قول برخورد با طرح کنندگان این سوالات را داد.
وضع کنونی فعالیتهای دانشجویان هویتطلب و آذربایجاندوست:
جنبش دانشجویی آذربایجان بعنوان جنبشی مستقل از مرکز در داخل حرکت ملی آذربایجان، با هدف حفظ فرهنگ و تاریخ و منافع آذربایجان که خواستار سعادت و خوشبختی مردم آذربایجان است، به فعالیت میپردازد. جنبش دانشجویی آذربایجان دارای نقاط ضعف و قوت بسیاری است. اما عواملی وجود دارند که باعث افول این جنبش و جلوگیری از عدم پیشرفت، رشد، پویایی و فراگیر بودن آن میشود.
نمونهای از این عوامل به شرح زیر است:
۱) نداشتن اهداف بلند مدت و افکار وسیع و بسندگی به مطالبات جزیی و عدم توجه به وضعیت مردم و جامعه:
آنچه مشهود است بستر و فعالیتهای دانشجویی بیشتر در زمینه تاریخ، ادبیات و شعر شکل گرفته است. فعالیتهایی که چندین سال است بهطور مستمر و بدون هیچ نگرش نوگرایانه در حال در جا زدن است. بنابراین باید دانشجویان در نظر داشته باشند که برای رسیدن به اهداف و مطالبات حق خود باید سراغ علومی مانند فلسفه، جامعهشناسی، روانشناسی و … بروند و آرمان و اهداف سیاسی داشته باشند. این کار باعث تربیت اِلیت و روشنفکر سیاسی و تبدیل فضای شعاری به فضای آکادمیک میشود.
۲) عدم وابستگی به گروه و افراد خاص و داشتن خط فکری مستقل:
متاسفانه برخی از فعالین و نخبگان آذربایجان برای داشتن نمایندگانی در دانشگاه اقدام به جذب سمپاد از بین دانشجویان فعال در دانشگاهها میکنند که این اقدام مانع از تلاش دانشجویان و درگیری بین آنها و مسمومشدن فضای دانشجویی میشود.
۳) ارتباط موثر با فعالین خارج از دانشگاه:
آنچه مسلم است برای پیشرفت در اهداف و همچنین تداوم و پایداری در رسیدن به اهداف، خصوصا بعد از دوران دانشجویی لازم است دانشجویان ارتباط معقول با فعالین خارج از دانشگاه داشته باشند.
مورد ۲ و ۳) لازم به ذکر است، حدود ۱۰ سال پیش شاهد عدم توازن و تعادل در ارتباط دانشجویان با فعالین خارج از دانشگاه بودیم و امروزه نیز تا حدودی وجود دارد. همچنین باید توجه داشت که مورد ۲ و ۳ متناقض یکدیگر نیستند. ارتباط سالم و متعادل بین دانشجویان و فعالین خارج از دانشگاه بستگی به طرفین و درک و فهم آنها دارد. در حالت کلی نباید به گونهای باشد که این ارتباط به طور کلی قطع و یا حالت مریدپروری داشته باشد.
۴) بالابردن روحیه نقد پذیری و تمرین فعالیتهای گروهی و آسیبشناسی جنبش و یکدیکر:
آنچه مسلم است در برخی موارد داشتن مسئولیت و داشتن آگاهی اندک باعث ایجاد عدم نقدپذیری و خودبزرگبینی در افراد میشود که رفته رفته مانع ورود نظرات، ایدهها و گروههای مختلف در جنبش میشود که نتیجهی آن انزوا و محدود بودن جنبش خواهد بود.
کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز