جمعه , آوریل 19 2024
azfa

امیر بدری: قاراباغ و صف‌بندی‌های جهانی

گادتب: در مورد جنگ‌ها و درگیری‌های اخیرِ موجود در قاراباغ، تحلیل و نگاهی که بین فعالان حرکت ملی آذربایجان و جریان‌های سیاسی مختلف وجود دارد؛ این است که کشور آذربایجان در مقایسه با ۳۰ سال اخیر که توانایی نظامی و جنگی مناسبی نداشت، اکنون از این منظر قدرت و توانایی بدست آورده و خواهان بازگشت اراضی اشغال‌شده‌ی خود، توسط رژیم ارمنستان است. این نگاه را می‌توان در رسانه‌های جریان‌های داخلی و اپوزوسیون که در اندک وقتی که برای این اتفاق مهم اختصاص می‌دهند، مشاهده کرد.

اما این تحلیل، تحلیل ساده‌ای خواهد بود، چرا که اگر این چنین باشد، کشور آذربایجان با توجه به توان و نیروی نظامی خود که قابل مقایسه با رژیم ارمنستان نیست، باید بیش از این‌ها ارمنستان را از خاک خود بیرون می‌راند.

برای تحلیل این واقعه مهم باید به صف‌بندی‌های جهانی و حضور قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی توجه شایانی کرد. بعنوان مثال ساده می‌توان به حضور مستقیم ۴ کشور روسیه، ترکیه، ایران و فرانسه اشاره کرد.

برای فهم هر چه بیشتر باید به تقابل و کشمکش جریان‌های مختلف که هم‌اکنون در بین نیروهای جهانی در جریان است، نیز توجه کرد. از این تقابل‌ها دو تقابل دارای اهمیت فراوان است.

۱) تقابل بین ناسیونالیست‌ها و گلوبالیست‌ها

۲) تقابل بین سرمایه‌داران خارجی و داخلی

منظور از سرمایه‌داران داخلی آن‌دسته سرمایه‌دارانی است که با توجه به ملّیت خود در داخل کشور خود سرمایه‌گذاری می‌کنند و منظور از سرمایه‌داران خارجی آن‌دسته سرمایه‌دارانی است که خارج از کشور خود سرمایه‌گذاری کرده‌اند. بعنوان مثال تقابلی بین سرمایه‌داران آمریکایی که به دلیل پایین‌بودن نیروی کار در چین و در جهت منافع شخصی، در این کشور سرمایه‌گذاری کرده‌اند با سرمایه‌دارانی که در داخل آمریکا و به علت حس خدمت به مردم آمریکا سرمایه‌گذاری کرده‌اند، در جریان است.

البته لازم به ذکر است این تقابل در سطح وسیع و به دور از ملیت خاص مثلا آمریکا در جریان است.

با بسط این تقابل به تقابل میان سیاست‌مداران و رهبران جهانی خواهیم رسید، یعنی تقابل ناسیونالیست‌ها و گلوبالیست‌ها. بعنوان مثال ترامپ رهبری ناسیونالیست و بایدن رهبری گلوبالیست است. با کمی دقت خواهیم دید؛ جبهه گلوبالیست‌ها پرسروصداتر و دارای امکانات وسیع‌تر نسبت به ناسیونالیست‌هاست. بیشتر رسانه‌های بزرگ جهان در اختیار آنهاست، بطوری که از مرگ یک سیاه‌پوست مجرم در گوشه‌ای از آمریکا یک جنبش بزرگ برای فشار به ترامپ ایجاد کردند. اما جبهه ناسیونالیست این‌چنین نیست و دلیل اصلی بولدشدن توییتر توسط ترامپ نیز این بود. چون او رسانه‌‌ای بزرگی ندارد. همچنین برای فهم بهتر قضیه می‌توان به حصار‌کشی به دور آمریکا برای جلوگیری از ورود پناهنده‌های مکزیکی و ترغیب و مجبورکردن سرمایه‌داران خارجی برای سرمایه‌گذاری در خاک آمریکا به دلایل گوناگون همچون جلوگیری از بیکاری کارگر آمریکایی از جمله اقدامات ناسیونالیستی ترامپ، اشاره کرد.

ناتو( سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) بعنوان سازمان بین‌المللی که هم‌اکنون ۳۰ کشور عضو آن می‌باشد، برای فهم قضیه مثال مناسبی خواهد بود. بیشتر هزینه‌های ناتو را که به هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم تقسیم می‌شود، دولت آمریکا پرداخت می‌کند. هزینه‌های مستقیم حدود ۲۳ درصد و غیر مستقیم حدود ۷۵ درصد که در مقایسه با ۲۹ کشور دیگر هزینه بالایی می‌باشد. ترامپ بعنوان رهبری ناسیونالیست که خواهان تامین امنیت در داخل خاک آمریکاست، از پرداختن هزینه‌های ناتو خودداری می‌کند. چرا که تامین امنیت در خاک آمریکا توسط پلیس و ارتش آمریکا انجام می‌شود و نیازی به ناتو نیست.

از اصلی‌ترین وظایف ناتو می‌توان به تامین امنیت راه‌های هوایی و دریایی اشاره کرد. راه‌هایی که مسیر رفت و آمد کشتی‌ها و هواپیماهای باربری سرمایه‌داران خارجی‌ست.

مثلا امنیت اقیانوس آرام که مسیر رفت‌ و آمد کشتی‌ها و هواپیماهای سرمایه‌داران خارجی آمریکا، موجود در کشور چین است، به دلیل عدم پرداخت هزینه ناتو توسط دولت آمریکا تامین نخواهد شد. بنابراین این سرمایه‌داران برای عرضه محصولات خود به دنیا باید راه دیگری را انتخاب کنند.

این مسائل و صف‌بندی‌های جهانی دلیل اهمیت قاراباغ را دوچندان می‌کند و این چنین نتیجه می‌شود که جنگ قاراباغ محصول تقابل این جریان‌های موجود در سطح جهان است.

برای فهم بهتر قضیه لازم می‌دانیم جاده ابریشم( ایپک یولو) و دلایل اهمیت آن در طول تاریخ را به طور مختصر بیان کنیم.

سلسله و حکومت اشکانیان( ۲۴۷ سال ق.م— ۲۲۴ سال ب.م) که گستره‌ کشورداری آنها شامل حدود ۲۰ کشور کنونی بود، حدودا ۴۷۰ سال حکومت کرد.

اقتصاد آن‌ها از طریق جاده ابریشم که تامین امنیت آن با حکومت اشکانیان بود و چین را به غرب متصل می‌کرد، تامین‌ می‌شد؛ تا جاییکه می‌توان گفت، جاده ابریشم عنصر نگهدارنده حکومت اشکانیان از فروپاشی بود.

بعد از اشکانیان، سلسه سامانیان(۲۲۴–۶۵۱ ب.م) قدرت را به دست گرفتند. سامانیان به اندازه اشکانیان از وجود منافع فوق‌العاده موجود در جاده ابریشم باخبر نبودند و به همین دلیل این راه ارتباطی بین شرق و غرب از داخل حکومت ساسانیان به اقیانوس هند و شبه‌ جزیره عربستان منتقل شد. نتیجه این انتقال، تجارت گسترده بین عرب‌ها و چینی‌ها و ایجاد اندیشه‌ای بنام اسلام شد. پیامبر و خدیجه که تاجرین بزرگی بودند، در راستای همین راه ارتباطی( جاده ابریشم) صاحب پول و علم شدند که در نتیجه آن دین اسلام بوجود آمد. جالب اینجاست همین عرب‌ها در جهت گسترش اسلام، حکومت ساسانیان را نابود و آن را به آخرین حکومت قبل از اسلام بدل کردند.

این وقایع تاریخی بخشی از اهمیت جاده ابریشم را آشکار می‌کند و طبیعتاً این جاده در طول تاریخ اهمیت‌های بسزای دیگری داشته است و نتیجه استفاده یا عدم استفاده از آن بر سرنوشت اتنیک‌ها، ملت‌ها و حکومت‌های بسیاری تأثیر چشمگیری گذاشته است.

در بررسی تقابل‌ها و صف‌بندی‌های جهانی که نتیجه گرفتیم تامین امنیت راه‌های هوایی و دریایی و بالاخص راه میان غرب و شرق رو به زوال است، سرمایه‌داران و رهبران جهان را به فکر ایجاد راه ارتباطی دیگری می‌اندازد. راهی که وسیله‌ی ارتباط و انتقال محصولات تولید شده توسط سرمایه‌داران خارجی و داخلی موجود در چین است و باید به اروپا و غرب منتقل شود. این راه ارتباطی همان جاده ابریشم است. جاده ابریشمی که باید از منطقه قاراباغ و ترکیه عبور کند. قاراباغ بعنوان جغرافیایی که حدود ۳۰ سال به دلیل خوی زیاده‌خواهی رژیم ارمنستان وضعیتی نامشخص دارد، باید امنیت قابل توجهی داشته باشد و وضعیت آن مشخص شود و چه بهتر که این امنیت توسط جمهوری آذربایجان بعنوان مالک آن تامین شود. پس این‌چنین نتیجه‌ی می‌شود که جنگ قاراباغ صرفا جنگ آذربایجان با ارمنستان یا جنگ اسلام با مسیحیت نیست و اتفاقات بزرگی در جهان در حال اتفاق است که از آن بعنوان (great reset) یا (büyük sıfırlama) یاد می‌شود. رویدادی که موجب تغییرات اقتصادی، قدرت‌های جهانی، مرزهای سیاسی و مهم‌تر آن تغییر نوع زندگی مردمان جهان خواهد شد و کرونا هم که بعنوان شوکی به جامعه بشری وارد شد، پیش‌زمینه‌ی این تغییرات و این گذار بزرگ بود. حال آنکه در این نوشته مجال توضیح این موارد نیست.

بعنوان نکته قابل توجه و پایانی در این نوشته می‌توان به منطقه زنگه‌زور اشاره کرد. زنگه‌زور در جنوب رژیم ارمنستان و در مرز ایران و ارمنستان قرار دارد و حایل میان آذربایجان و نخجوان است.

برای تکمیل جاده ابریشم و اتصال آذربایجان به ترکیه و در نتیجه، اتصال آن به اروپا و غرب منطقه زنگه‌زور اهمیت فراوانی پیدا می‌کند. در روزهای اخیر نیز بحث‌هایی در مورد این منطقه توسط رهبران آذربایجان و ارمنستان مبنی بر تعویض این منطقه با یکی از شهرهای آذربایجان که ساکنان ارمنی زیادی دارد، شده بود.

همچنین باید توجه کرد که تا بدین لحظه آذربایجان جنگی به معنای واقعی انجام نداده و تمامی روزهای اخیر را صرف آزادی خاک خود کرده‌است.

حال باید دید که آیا آذربایجان جنگی به معنای واقعی با ارمنستان را شروع خواهد کرد یا به تعویض شهر بسنده خواهد کرد؟

دوباره امتحان کنید

انتقال شهرام داداشی فعال آذربایجانی به بیمارستان

گادتب: به گزارش مرکز گادتب، شهرام داداشی فعال آذربایجانی بر اثر تصادف به بیمارستان منتقل …

سرمایه‌گذاری 12.5 میلیون دلاری در شرکت دفاعی هوش مصنوعی بومی ترکیه

گادتب: شرکت سیستم‌های دفاعی هوش مصنوعی بومی ترکیه سرمایه‌گذاری با ارزش 12.5 میلیون دلاری دریافت …

دیدگاهتان را بنویسید