گادتب: بی نتیجه ماندن مذاکرات تنها یک راه بد را برای جلوگیری از دستیابی سریع ایران به بمب اتم باقی میگذارد.
اکنون فعالیتهای هستهای ایران به مرحله خطرناکی رسیده و تهران به اندازه کافی اورانیوم ۶۰ درصد غنی شده در اختیار دارد تا با غنی سازی آنها تا سطح ۹۰ درصد، بتواند تنها طی چند هفته آینده اورانیوم مورد نیاز برای ساخت سلاح اتمی را در اختیار داشته باشد. هرچند وجود اورانیوم غنی شده به معنای ساخت سلاح اتمی نیست، اما مهمترین مرحله از ساخت این نوع سلاح محسوب میشود.
هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در ایالات متحده بر سر لزوم عدم دستیابی ایران به سلاح اتمی توافق دارند. مقامات این کشور زمان بسیاری را برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی از طریق دیپلماسی صرف کردهاند ولی در عین حال نیز تاکید داشتهاند که راه حل نظامی، به عنوان آخرین راه حل، همواره به عنوان یکی از گزینههای موجود مطرح میباشد.
برای ایالات متحده آسانترین راه، بازگشت به توافق اتمی با ایران است. اما پس از درخواست ایران برای خارج کردن سپاه پاسداران از لیست تروریسم که موافقت بایدن با آن بسیار بعید است، احتمال دستیابی به توافق اتمی بسیار کمرنگ شده است. بنابراین متاسفانه جامعه جهانی ممکن است در آینده نزدیک با خطر ایران اتمی روبرو شود که ایالات متحده میبایست راه حلی نوآورانه و جدید برای مقابله با آن ارائه دهد.
در این بین سه مقطع زمانی بسیار اهمیت دارد. اول، مدت زمان لازم برای دستیابی ایران به اورانیوم غنی شده مورد نیاز برای ساخت سلاح اتمی. دوم، مدت زمان لازم برای بازرسی و کشف تخلف ایران. و سوم، مدت زمانی که کشورهای مختلف برای واکنش نیاز خواهند داشت. اغلب کارشناسان معتقدند که ایران تنها چند هفته با به دست آوردن مواد لازم برای ساخت سلاح اتمی فاصله دارد و در عین حال ایران هم اکنون محدودیتهایی را برای بازرسان اعمال کرده است که مدت زمان مورد نیاز برای کشف فعالیتهای هستهای خارج از چارچوب ایران را افزایش میدهد. در نتیجه، با در نظر گرفتن این دو مسأله، قبل از اینکه بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) بتوانند اینگونه فعالیتها را کشف کنند، ایران میتواند به اورانیوم غنی شده مورد نیاز برای ساخت سلاح اتمی دست پیدا کند. بنابراین در بازه زمانی اول و دوم نمیتوان کاری از پیش برد و اوضاع به نفع ایران است. لذا تنها گزینه باقی مانده برای ایالات متحده، بازه زمانی سوم، یعنی سرعت واکنش و پاسخگویی به این تهدید، بوده و زمانی برای گفتگو و دیپلماسی وجود نخواهد داشت.
واکنش نظامی ایالات متحده میبایست از طریق نابودسازی پدافند هوایی و تجهیزات راداری شروع شده و با نابودسازی امکانات و تجهیزات اتمی ایران، با استفاده از سلاحهایی که قابلیت نفوذ به عمق را دارند، پیگیری شود. این کار مستلزم استفاده از بمب افکنهای B2-S است که به دلیل فاصله طولانی تا مقصد، پرواز ۳۰ ساعت به طول خواهد انجامید که نیاز به سوختگیری هوایی را اجتناب ناپذیر کرده و محدودیتهایی را برای این گزینه ایجاد مینماید.
دستیابی به اورانیوم غنی شده به معنی ساخت سلاح اتمی نبوده و حتی با وجود در اختیار داشتن اورانیوم مورد نیاز برای ساخت سلاح اتمی، شاید به یک الی دو سال زمان نیاز باشد. اما حتی اگر ایران به سلاح هستهای دست نیابد، خطر اتمی شدن ایران همواره وجود داشته و باعث خواهد شد تا دیپلماسی ایران نیز بیشتر از قبل تهاجمی باشد. از سوی دیگر این مساله میتواند باعث شود تا کشورهای منطقه نیز به بهانه مقابله با تهدید اتمی ایران، از یک سو به دنبال ساخت سلاح اتمی و از سویی دیگر خواستار حضور فعال تر نظامی ایالات متحده در منطقه باشند.
ایالات متحده میبایست گفتگو برای بازیابی توافق اتمی را دنبال نموده و در عین حال برای شکست مذاکرات و گزینه نظامی نیز آمادگی داشته باشد. هر چند که راه حل نظامی به هیچ وجه گزینه ایدهآلی نیست اما در صورت شکست مذاکرات، میتواند تنها راه حل برای جلوگیری از اتمی شدن ایران باشد.
برگرفته از مجله Foreign Affairs
نوشته Eric Brewer