گادتب: صنعت آشیقی یکی از قدیمیترین هنرهای جهانی بوده که بی تردید عمر آن با عمر عنصر تورک برابری میکند. به عبارت دیگر در طی صفحات تاریخ هر کجا اثری از تورکان دیده میشود ردی از هنر آشیقی نیز دیده میشود.
در آثار پروتوتورکها نظیر ایلامیها و دیگران (پنج هزار سال قبل) مجسمههایی از خنیاگران ساز بر سینه بدست آمده که اجداد آشیقهای امروزین بودند.
قامها اولین طبقه اجتماعی شناخته شده در میان تورکان بودند که عملکردی همچون آشیقهای امروزین داشتند وعلاوه بر هدایت مراسمات دینی اموری از قبیل طبابت و ریش سفیدی را نیز انجام میدادند. واژه قام در میان تورکان اویغور بعد از اسلام تنها به معنای جادوگر و سحرباز استفاده میشد و خبری از انجام امور مذهبی وجود ندارد.
باخشیها یا باقسیها نیز اجداد آشیقهای امروزین آزربایجان بودند که وظیفهشان همان وظایف قام۷ها بوده و در میان تورکمنها و تورکان آزربایجان ایفای نقش میکردند. تورکان قدیم از همان اوان زندگی به صورت جامعه متمرکز اسامی خود را به شکل اسامی جغرافیای (توپونیم)، ائتنونیم (طایفه و ملت)، هیدرونیم (اسامی دریاها و رودها) اورونیم (اسامی کوهها) به یادگار میگذاشتند که خوشبختانه در جای -جای مناطق تورکنشین از جمله آزربایجان در اسامی روستاها متجلی است مانند روستای باخشی کندی در سلماس و یا مسجد حاجی باخشی در باکو. باخشی یا بخشی از اسامی رایج مناطق قاراداغ آزربایجان و آزربایجان آنسوی آراز نیز میباشد. امروزه تورکان تورکمن نیز نوازندگان خود را باخشی مینامند که از اعتبار زیادی در میان مردم برخوردارند.
به تدریج همزمان با کلمه باخشی، واژه اوزان نیز به این هنرمندان اطلاق شد که از ریشه اوز oz\uz میباشد به معنی هنرمند و استاد. از این کلمه امروزه کلمه اوزمان به یادگار مانده است. کلمه اوزان در روستای اوزان کندی اورمیه به یادگار مانده است. انتقال شفاهی فرهنگ، ترویج ارزشها و سنن فرهنگی از جمله وظایف این صنف بود. نقش این طبقه اجتماعی در کتاب دده قورقود به شکل واضحی دیده میشود: دده قورقود پیری است دانشمند که در تمام خیر و شر تورکان اوغوز حضور دارد و در عین حال قوپوزنوازی است که از غیب میداند. ددهقورقود آیینه تمامنمای فرهنگ تورکان اوغوز است. در اینباره میتوان به روابط میان زن و شوهر، پسر و مادر و زن و نامزدش و نیز چگونگی نامگذاری میان آنها به موارد زیر از خود متن ددهقورقود اشاره کرد.
با عجین شدن تصوف و عشق علوی با صنعت اوزان خصوصا در دوره آق قویونلوها و صفویان به تدریج کلمه آشیق جایگزین باخشی و اوزان در آزربایجان گردید. اعتقاد به اسلام علوی کمک بسیاری به این دگردیسی کرد بطوریکه فقط ترکان آنادولو و آزربایجان به این دگردیسی تن داده و استفاده از لفظ آشیقی را بجای اوزان و باخشی انتخاب کردند حال اینکه هم نژادان تورکمنشان که معتقد به مذهب حنفی بودند بر استفاده از لفظ باخشی اصرار ورزیدند.
در سنت آشیقی شکل داستانها همچون کتاب دده قورقود هم بر پایه نظم است و هم بر پایه نظم. داستانهای شاه اسماعیل، آشیق قریب، کوراوغلو، اصلی کرم، اشیق والئح و دهها داستان طویل دیگر شکلهای امروزین داستانهای آشیقی است که در مراسمات مختلف نقل میگردد. در طی تاریخ آشیقهای زیادی نیز بر خزینه این هنر افزودهاند مانند: شاه اسماعیل، کوراوغلو، یونس امره، عاشیق قوربانی، پیر سلطان ابدال، خسته قاسیم، آشیق عابباس توفارقانلی، آشیق علعسگر وعاشیق درویش و آشیق دهقان از روستای ایگدیر اورمیه و دهها آشیق بنام دیگر.
علیرغم افول بسیار در ماهیت و اجرای این هنر، صنعت آشیقی با امیدی به آینده به حیات خود ادامه میدهد چرا که میداند تا زمانی که حتی یک تورک باشد هنر آشیقی نیز وجود خواهد داشت.