گادتب: اسب از آسیای میانه تا به آناتولی در زندگی و فرهنگ بخشی از تورکان که صاحب یک زندگی به سبک کوچ و اتراق بودهاند، جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است. در جوامع تورک، ارزش و علاقهای که به اسب اختصاص یافته به هزاران سال قبل مربوط میشود. تورکان با توجه به شیوه زندگی، اقتصاد، جغرافیایی که در آن زندگی میکردهاند و نحوه تفکرشان در طول تاریخ با اسبها ارتباطی نزدیک داشتهاند. انسان تورک و اسب چنان با هم عجین شدهبودند که تداعی یکی از آنها دیگری را به ذهن میآورد. محلهای زندگی، شیوه زندگی و جنگها این با هم بودن را هر چه بیشتر افزایش داده و آن را جاودان کرده است. مشاهده نقوش اسب در کلیه عناصر تشکیل دهنده فرهنگ تورک مربوط به نقش اسب در زندگی و ارزشی است که به اسب داده شده است. در منابع چینی عبارت «زندگی تورکها به اسبهایشان وابسته است.» جای گرفته است.
اسب در میتولوژی، فرهنگ و باورهای مردم تورک حیوانی مبارک و خوش یمن است. بر اساس میتولوژی تورک، اسب قدرتش را از خدا میگیرد. بهترین دوست انسانها است. اسب سمبل مرگ و شهود است. در رسوم شامانها اسب به عنوان مرکب شامان برای رفتن به آسمان و حیوانی برای قربانی شدن اهمیت یافته است. باورها بر این است که شامان میتواند به وسیله اسب به دنیای زیر زمین و یا جهان آخرت سفر کند. باورهای متفاوتی در رابطه با آفرینش اسب در میان تورکان موجود میباشد. برخی بر این باورند که اسب از باد آفریده شده و بدین ترتیب قدرت و سرعت باد به اسب انتقال یافته است. بر اساس باوری دیگر اسبها از خورشید به زمین آمدهاند. برخیها هم بر این باورند که اسبها از نسل اسبهای نر مقدسی که از دریا خارج شده، از کوه پایین آمده و یا از غار خارج شدهاند.
در دنیای باورها و تفکر تورک تعاریفی در مورد اینکه اسب باید چه خصوصیاتی داشته باشد، وجود دارد. بر اساس این تعاریف یک اسب خوب با سرعت پرندگان حرکت میکند، اصلا خسته نمیشود، دشمن را حس میکند، صاحبش را قبل از خطر خبردار میکند، منظور صاحبش را میفهمد، وضعیتش را درک میکند، اگر صاحبش مرده باشد او را رها نکرده و به وطنش برمیگرداند، در صورتی که صاحبش زخمی باشد او را به محلی امن برده و نجاتش میدهد. اسب به عنوان دوستی صادق، نگهبان و شریک پیروزی برای صاحبش میباشد.
در افسانهها و داستانهای متعددی در رابطه با تورکان، اسب دوست نزدیک صاحبش، شریک پیروزیاش و با ارزشترین داراییاش شناخته میشود. در داستانی در کتاب دده قورقود «بامسی بئیرهک» به اسب خود که در مدت ۱۶ سال زندان منتظرش مانده، چنین می گوید:
«ترا اسب نمیگویم
برادر میگویم
ای از برادر نزدیکتر به من»
این بندها اهمیت اسب برای تورکها را به بهترین شکل به نمایش میگذارد.
اسب به هنگام مرگ صاحبش نیز در کنارش حضور داشته و همراه وی دفن شده است. دفن شدن اسب به همراه صاحبش یک رسم بسیار دیرین در استپ (بوزقیر) میباشد. در منابع چینی نیز اطلاعاتی در مورد دفن کردن مردگان به همراه اسب و اشیای دیگرش در «کورگان» (مزار تپه مانندی که تورکان مردگان را به همراه اشیا دفن میکردند) توسط «گؤکتورک»ها موجود میباشد.
دبلیو اشمید اظهار میکند که: «اسب توسط تورکان اهلی شده است.» تورکان به هنگام کوچ به غرب آسیا و آناتولی فرهنگ خود در رابطه با اسبها را نیز به همراه خود آوردند. بدین ترتیب شهرت اسب تورک در همه دنیا پخش شد.
اسب در دوران امپراتوریهای سلجوقی و عثمانی نیز جایگاه استثنایی خود را در فرهنگ تورک حفظ کرده است. امپراتوریهای هون، گؤکتورک، سلجوقی و عثمانی با زندگی و جنگ بر روی اسبها پایهگذاری شدهاند. اسب به عنوان مهترین عنصر فرهنگ استپها در سایه نفوذ تورکان تا هندوستان، ایران، آناتولی، عراق، سوریه، آفریقا و اروپا گسترش یافته است. در دوران عثمانی با احداث مراکز مخصوص اسب در مناطق مختلف امپراتوری اسبهای برگزیدهای پرورش مییافتند. تورکان از موهای دم اسب که بر یک نیزه و یا چیز مشابهی نصب شده باشد (توغ) به عنوان پرچم و یا نشان اقتدار استفاده میکردند. این فرهنگ در دوران عثمانی نیز ادامه یافته است. در کنار «توغ»هایی که پادشاه داشته، به هر کدام از صاحب منصبان نیز به نسبت اهمیت منصبش یک توغ داده میشد.
باورها و رسوم متفاوت زیادی در رابطه با اسب در بین مردم وجود دارد. این باورها و رسوم از آسیای میانه تا به آناتولی به زندگی خود ادامه داده و جایگاه خو را در فرهنگ تورک حفظ کرده است. دم اسب سرباز تورکی که در جنگ میمیرد، بریده شده و بر بالای مزارش آویخته میشود. تورکان قدیم نیز سنگ مزار را به شکل اسب میساختند. تمام کسانی که در رابطه با سنگ قبر و فرهنگ و فولکلور مربوط به قبرها تحقیق میکنند، عقیده دارند که رسم داشتن سنگ مزارهایی به شکل گوسفند، قوچ و اسب مربوط به فرهنگ تدفین آسیای میانه و رسومات شامانها میباشد.
همچنین بر اساس باورهای قدیمی تورکان به هنگام ساخت خانه، خون و یا شیر اسب به بزرگترین ستون خانه و یا ستون میانی چادر مالیده میشود. به هنگام دعا برای روحهای کوه، جنگل و آتش از یال اسب قرمز استفاده میکنند. در خانهای که اسب هست شیطان نمیتواند وارد شود، نفس اسب روحهای شرّ را فراری میدهد. هم در باورهای قبل از اسلام و هم در باورهای بعد از اسلام، دیدن اسب در خواب پیامهایی را به انسانها میدهد. باورها بدین گونه است که اگر فردی اسبی را در خواب ببیند، کاری که بسیار خواهان انجام آن بوده و بخصوص هم کارهایی در رابطه با ازدواج، انجام خواهند شد. اسب دم بریدهای هم که در خواب دیده میشود نشانه مرگ بیننده خواب است.
اهمیتی که تورکان به اسب دادهاند از ضربالمثلهایی از قبیل «تورک در چادر به دنیا آمده و بر روی اسب می میرد»، «پرنده با بالهایش و تورک با اسبش»، «اسب سوارش را می شناسد»، «اسب دوست جوانمردان است.» فهمیده میشود. اسب به عنوان جزئی جدایی ناپذیر از فرهنگ و نحوه زندگی انسان تورک علاوه بر اسطورهها در داستانها، افسانهها و حکایتها با شخصیت قهرمان عجین شده و به عنوان مکمل شخصیت اصلی حاضر شده است. بعلاوه اسب از نقاشیهای موجود بر دیوارهای سنگی تا به نقاشی، مجسمهسازی، معماری، صنعت فرش و جاجیم، اشیای مفرغی، سنگ مزار و نقاشی مینیاتور به یک موضوع هنری فراموش نشدنی تبدیل شده و جایگاه خود را در هنر تورک به دست آورده، امروزه هم برای بسیاری از هنرمندان منبع الها میباشند. اسب در حافظه فرهنگی مردم در میان اطلاعات ملموس جای گرفته است.