پنج‌شنبه , آوریل 18 2024
azfa
تازه ها

حبیب ساسانیان (یاکاموز) دروغ بزرگی به نام زبان و قوم «آذری» در ایران!

گادتب: اروپائیان بعد از قرون وسطا و تجربه ی تلخ رنسانس،در امور داخلی و خارجی به نتایج قابل توجهی دست یافتند که شالوده ی ترقی و تمدن فعلیشان را بنیان نهاد.

آنان در بعد مذهبی با تأسی از آزمون ناموفق کلیسا در امور حکومتی و دنیوی ، صریحا دین را از سیاست جدا نموده و به زیستن در گوشه ی کلیساها محکوم کردند.

در بعد اجتماعی نیز شأن و منزلت انسان را در جایگاه نخست نهاده و تحت هر شرایطی امنیت جانی و مالی و بهداشت جسمی و روحی روانی را سرلوحه ی امور قراردادند.

و به معنای واقعی به انسان بودن و انسان گونه زیستن بها دادند.

برای نیل به اهداف مذکور، نخبه پروری و انزجار از دروغ را در بطن جامعه به شدت در اولویت قرار دادند و قوانین اجتماعی را از دروس پایه به کودکان آموزش دادند.

اما در مواجه با بیگانگان با مراجعه به تاریخ واقعی ملل شرق متوجه نکته ی عجیبی شدند که لازم بود ، علل شکستهایشان را در ادوار گذشته تضعیف و در نهایت از میان بردارند.

آنان با چیدمان مهمترین فاکتورهای مؤثر در کنارهم ، به این نتیجه رسیدند ،تنها قومی که در آینده داعیه ی ریاست بر جهان را با توجه به پیشینه ی مستند تاریخی،میتوانند داشته باشند،ترکها هستند.

نگارنده جهت روشن شدن اذهان خوانندگان گرامی حداقل به 5مورد از سوابق فتوحات ترکها به صورت گذرا اشاره مینماید تا ، دلایل قابل قبولی از باب ترک ستیزی جهانی ارائه نماید.

لازم به توضیح است که بر خلاف تبلیغات بی پایه و اساس ترک ستیزان ، شهروندان جهانی و بومیان  ترکها ،شامل شعبه ها و لهجه های مختلف و دارای وسعت و  گستره ی جغرافیایی از شمال شرق آسیا ، اغلب مناطق روسیه، تا بلغارستان و بوسنی هرزگوین میباشند.

هر چند آثار و علایمی دال بر مهاجرت عده ای از ترکها از طریق تنگه ی برینگ به شمال قاره ی آمریکا نیز مشهود و محتمل است.

جهت اینکه رشته ی کلام از دست نرود ، بر میگردیم به فاکتورهای عبرت اروپاییان و در پی آن برنامه ریزی دراز مدت ترک ستیزی توسط لابی جهانی صهیونیسم و داشناکسیون که مقر آن در انگلستان میباشد.

1-رشادت و درایت آتیلا رهبر ترکهای امپراطوری  هون که از چین تا قلب اروپا را بی قید و شرط فتح نموده بود.

2-تجربه ی تلخ انگلیسیها از شکستهای متعدد به دست امپراطوری عثمانی

3-ظهور چنگیز خان و تیمور فاتح

4-رشادت و درایت شاه عباس کبیر و آزادسازی جزایر جنوب از استعمار پرتقالیها با ابزار قرار دادن قوای انگلیس .

5- سوابق جنگی و کشورگشایی ناپلئون شرق، معروف به نادر شاه افشار که همگی از قبایل و تیره های  مختلف ترکان بوده اند.

از مجموع دلایل فوق الذکر ، استعمار پیر برای اینکه مهمترین عنصر دنیا سالاری یعنی ترکها را عقیم کند، با برنامه ریزی دراز مدت و با همکاری روسها ، نخست با نفوذ به آخرین سلسله ی ترک تبار ایران«قاجاریه» زمینه تضعیف وانحلال آنان را فراهم آوردند.

و با تحمیل عهدنامه های گلستان و ترکمنچای، آزربایجان را به دوقسمت شمالی و جنوبی تقسیم کردند، و بعد از آن با کودتای خاموش سقوط قاجاریان را رقم زدند و یک عنصر بیسواد و غدار به نام رضا پالانی را به شرط سر سپردگی تمام عیار به استعمارپیر«انگلستان» به مسند قدرت نشاندند.

به دنبال آن و بروز جنگ جهانی آزربایجان شمالی را بعد از استقلال 2ساله از 1918تا1920 به ریاست محمد امین رسولزاده، به ترکیب و استیلای روسیه تحت نام شوروی سابق ، وادار کردند.

در ایران نیز به دلیل اتحاد پنهانی رضا پالانی با آلمان در بحبوحه ی جنگ جهانی ، با یک اشاره ی ارباب ، با خفت تمام مجبور به ترک قدرت و تبعید در جزیره ی موریس شد، و تاوان یک عمر قلدری را باز پرداخت و در غربت و حسرت تمام به درک واصل شد.

دولت پادشاهی انگلستان ، فرزند ملعون رضا شاه را به شرط اجرای سیاست های ترک ستیزانه و تأمین منافع بی قید و شرط آنان به جای پدر بر اریکه ی قدرت ابقا نمود و از آن زمان تا سقوط پهلویان سیاست آنتی ترک در ایران با بیرحمی تمام اجرا گشت، تکثیر و ترویج جوکهای سخیف علیه ترکان ، محروم کردن از تحصیل به زبان مادری که متأسفانه، علی رغم گذشت 39 سال از سقوط پهلویان،و روی کارآمدن دولت اسلامی که متأسفانه، بقایای عناصر آنتی ترک وابسته به انگلیس اینبار در لباس تجدد و اسلامی از تحقیر و تخریب ترکهای آزربایجان ذره ای تردید به دلشان راه نداده اند ودر این راستا ، رضا شاه ملعون با استفاده از بی سوادی و بیخبری مطلق جامعه ، و اجیرکردن مورخان پان ایرانیسم، دست  به تحریف گسترده ی تاریخ واقعی ایران زمین و بزرگنمایی تاریخ هخامنشیان ، که منجر به ظهور یکباره ی کوروش مثلا کبیر و برگزاری جشن 2500 ساله و موازی با این کار ، تعریف و تحمیل هویتی جعلی به نام ، زبان و قوم«آذری» به ترکهای آزربایجان نمود ، که با تطمیع و تهدید برخی از آزربایجانیان قلم به دست که در رأس آنها ، فردی به نام «سید احمد کسروی» شروع به نگارش کتابی با نام :آذری زبان باستانی آزربایجان نمود.و مدعی شد که آزبایجان قبلا آذری زبان بوده و بعد از حمله ی مغولان زبانشان به ترکی تغییر داده شده است!

متأسفانه بزرگان و مورخین تُرک زبان آزربایجانی حتی آنهایی که شیفته ی هویت واقعی تُرکی بوده و هستند در برخی موارد شاید از روی سهل انگاری یا تلخیص ، در آثارشان جسته گریخته از کلمه ی «آذری» به جای آزربایجان استفاده کرده اند!

صرف نظر از مجموع دلایل فوق الذکر، اما پان ایرانیستها هیچگاه برای این سوأل ، حقیقت جویان که ؛ چرا مغولان زبان سایر مناطق ایران را به ترکی تغییر ندادند؟ جوابی در خور و شایسته ارائه نداده‌اند. البته هرچند کسروی در توبه نامه ی خود ، که  اخیرا در بولتن دانشگاه الزهراء  فاش شده، صریحا به اجبار وی از سوی دربار پهلوی بابت نگارش تاریخ جعلی آذری ، اقرار نموده ، اما متأسفانه تخم شوم تفکری را کاشته که به انحاء مختلف مورد سوء استفاده ی پان ایرانیستها قرار گرفته است.

لازم به توضیح است که، مدعیان وجود  زبان و قوم مجعول آذری در آزربایجان،  هیچگاه قادر به ارائه ی یک جلد کتاب یا دست نوشته منسوب به ادعایشان با قدمت قبل از مغولان نشده اند ، و حتی از ابتدایی ترین اصول یه زبان که داشتن شمارش مستقل میباشد نیز ،عاجز هستند! و تمام ادعایشان به صرف تخیل و خودساختگی استوار بوده و هست .

گاهی پان ایرانیستها در مواجه با روشنفکران آزربایجان و عجز از سوالات، بی پایان و مستدل در رد نظریه ی آذریسم، ناچار به عدول از تمام مدعایشان میشوند و در نهایت عنوان میکنند که هدف از آذری ، تلخیص زبان  و نام آزربایجان هست!

در اینجا نیز وقتی میگوییم؛ چرا با این حساب ، خراسانیها را خوری-شیرازیها را شیری – یزدیها را یزی -خوزستانیها را خوزی و یا اصفهانیها را اصی نمی نامید؟

از کوره در میروند و میگویند شما دیگر شورش را در آورده اید! و با غرولند و دلخوری صحنه ی مباحثه را ترک میکنند.

در پایان لازم به توضیح است که :پان ایرانیستها، با علم کردن اصطلاح «آذری» و تلقین به جوانان آزربایجان میخواهند جلوی جبهه گیری و اعتراض جوانان ترک زبان را در مواجه با جوکهایی با عناوین «یه روز یه ترکه» بگیرند و در صورت بروز تنش بین همسایگان ترک زبان احساس تعلق به همنژادانشان را از بین ببرند،.

زیرا هنگامی که جوان ترک آزربایجانی خودش را منتسب به قومی واهی از ریشه ی فارسها بداند دیگر هیچگونه حساسیتی نسبت به تحقیر ترکها نخواهد داشت.

بنابر این با در نظرگرفتن جمیع جهات و دلایل نتیجه میگیریم که: قوم و زبانی به نام آذری در ایران و جهان وجود خارجی ندارد.

منابع و مؤاخذ:

1-انگلیس استعمار پیر

2-رقابت روس و انگلیس در ایران

3-جاسوسان فرامرزی در ایران

4-اسناد فاش شده ی از آرشیو KGBبعد از فروپاشی  شوروی سابق

5-مصدق و نفت

6-روزی که دلار میمیرد، به قلم ؛ویلارد کنتلون.

 

دوباره امتحان کنید

محمد صادقی معلم بازنشسته جهت اجرای حکم حبس احضار شد

گادتب: محمد صادقی، معلم بازنشسته و فعال صنفی معلمان با دریافت ابلاغیه ای جهت اجرای …

اظهارات رئیس سازمان محیط‌زیست ایران درباره آخرین وضعیت دریاچه اورمیه

گادتب: به گزارش مرکز گادتب، علی سلاجقه، رئیس سازمان محیط‌زیست ایران روز گذشته در جمع …

دیدگاهتان را بنویسید