گادتب: به گزارش مرکز خبر گادتب به نقل از یول پرس، در زبان و فرهنگ فارسي کلمهای به شکل “تُرکتاز” با ضمه ت [ تُ ] وجود دارد. فرم اوليه اين کلمه، “تَرکتاز” با فتحه ت [ تَ ] بود. کلمه تورکي “تَرک” در اين ترکيب به معني سريع و شتابان ميباشد. فرم معاصر تُرکتاز دارای معني منفي و تحقيرآميز است و مانند عبارت “اين ره که تو ميروی به ترکستان است” و… مصداق ادبيات نفرت و يک تعبير نژادپرستانه بر عليه تورکها و هويت تورکي تورکان ايران و کشورهای منطقه به شمار ميرود.
کلمه ترکتاز در طول زمان چهار مرحله تطور را سپری کرده است:
١- مرحله اول، مرحله تشکل این ترکیب به صورت تَرک تاز (با فتحه) به معنی تاختن ناگهانی و بسیار سریع است. در اینجا تَرک یک کلمه تورکی به معنی سرعت و شتاب است.
٢- مرحله دوم، مرحله جایگزینی کلمه تَرک با فتحه [ تَ ] با تُرک با ضمه [ تُ ]، تبدیل تَرکتاز به تُرکتاز و ربط دادن فرم جدید به جنگجویان و سپاهیان تورک با معنی مثبت، اغلب توسط مولفین و شعرای تورک است.
٣- مرحله سوم، مرحله بار کردن معنی منفی به کلمه تُرکتاز ، اغلب توسط مولفین تاجیک و از شبه قاره هند است.
۴- مرحله چهارم، دوره کاربرد عبارت تُرکتاز با سائقههای نژادپرستی و تورکی هراسی، به صورت یک ناسزای تحقیرآمیز و توهینکننده بر علیه هویت تورکی و مردمان تورک توسط مولفین، نخبگان، قومیتگرایان، مقامات دولتی و… است.
مرحله اول: تَرک تاز
فرم اولیه تَرکتاز مرکب از کلمه تَرک با فتحه [ تَ ] تورکی به علاوه کلمه تاز فارسی، جمعا به معنی تاختن به سرعت است.
الف- بن تَرک در زبان تورکی به معنی سریع، با شتاب، به سرعت، چابک، زود، فورا و… است. از کلمه تَرک فعلهای ترکیبی بیشماری در زبان و لهجههای تورکی از دوره باستان تا به امروز موجودند. از جمله ترک قیلماق (عجله کردن، به سرعت انجام دادن)، ترک گلمهک (به سرعت آمدن)، ترک قاچماق (سریعا ناپدید شدن)، ترک بیتیرمهک، ترک اؤلمهک. از همین ریشه تَرک چاپماق به معنی تاختن بسیار سریع است. احتمالا ترکیب تَرکتاز اولیه در زبان دری – فارسی، ترجمه مستقیم همین فعل تورکی (تَرک چاپماق) است. از مشتقات ریشه تَرک در زبان تورکی نمونههای زیراند: (همه با فتحه ت): ترکلهمهک (عجله کردن، شتاب کردن، سرعت گرفتن)، ترکین (-ن در اینجا قید زمان است. به معنی چابک، بسیار سریع، سریعا، خیلی زود، با عجله، فورا، به چابکی)، ترکجه، ترکلی (در حال عجله، شتابان)، ترکگینه (بسیار سریع، در یک لحظه، دفعتا)، ترکین گلمهک، ترک اؤیون گلمهک (در زمان بسیار کمی آمدن)،… (یک دیدگاه نه چندان مقبول بخش دوم این کلمه را با کلمه تورکی تز (تیز، تئز) به معنی بسیار زود و شتابان، به سرعت و سریعا ربط میدهد. بنا به این نگرش، فرم اولیه این ترکیب ترکتز (تَرک تَز) مرکب از دو کلمه تورکی تَرک و تَز بوده، جمعا به معنی بسیار سریع و فوری است. ترکیب تئزلهمهک (سرعت گرفتن، شتافتن، عجله کردن) هم قالب و هم معنی با تَرکلهمهک از همین ریشه است. از سوی دیگر شماری از تورکیشناسان خود کلمه تورکی تز را با کلمه تَرک هم ریشه میدانند.
ب- در زبان فارسی ترکیبات مرکب از یک کلمه تورکی به علاوه یک کلمه فارسی با یا اسم مصدر مانند تَرک تاز معمول است (قالی بافی، پرچمدار، کلیم دوز، جارزنی، چاخان باز، جلوگیر، یونجه زنی، آش پز، قپان دار، باسمه زنی، آجیل خور، توپ باز، …)
د- در این مرحله تَرکتاز به صورت تاخت آوردن به شتاب و تعجیل و بی خبر و ناگاه؛ حمله و هجوم و جولان ناگهانی کردن و غیره معنی شده است. این معانی تماما همخوان با معانی کلمه تَرک در زبان تورکی میباشند.
ر- در متون دری این دوره (سنائی، سوزنی، انور ، …) کلمه ترکتاز را، بدون ایجاد اختلال در معنی، می توان با فتحه و به صورت تَرکتاز خواند.
مرحله دوم: تُرک تاز سپاهیان ترک
در این مرحله کلمه تَرک ترکی به معنی سریع جا خود را به کلمه تُرک به معنی نام قوم مشهور داده است.
الف- به نظر می رسد خود مولفین و شعرا ترک مانند خاقانی (فوت ١١٩٠)، مولوی (فوت ١٢٧٣) و به ویژه نظامی (فوت ١٢٠٩) در این جایگزینی نقش تعیین کنندهای داشتند:
دل ترکتازان در آن دار و گیر / برآورد از نای ترکی نفیر (نظامی).
ب- نحوه کاربرد کلمه تازی در دو بیت زیر از سوی نظامی بسیار روشنگر و موید نظر ما مبنی بر اینکه فرم اولیه ترک در ترکیب ترکتاز، نه تُرک بلکه تَرک است میباشد. در این ابیات نظامی در رابطه با کلمه تازی ترکیب ترکتازی – که همه میدانند تاختن فارسی است – و بنا صنایع شعر از جمله جناس تام (دو کلمه از نظر ظاهر کاملا یکسان، اما با معنیهای متفاوت) کلمه تازی به معنی قوم عرب را بکار برده است:
مو به مویت ز حبش تا طراز / تاز و ترک آمده در ترکتاز؛
میکرد بوقت غمزه باز / بر تازی و ترک، ترکتاز (نظامی).
وی کلمه تُرک در این ابیات را نیز بنا به صنایع شعر و از جمله جناس ناقص حرکتی (تَرک و تُرک در یک حرکت تفاوت دارند) آورده است. به عبارت دیگر همانگونه که در ابیات فوق کاربرد تازی به معنی عرب، دلیل آن نیست که کلمه تازی اصلی در ترکیب ترکتاز نیز دارای همان معنی است (میدانیم که این تازی به معنی تاختن است)؛ کاربرد تُرک در این ابیات به معنی قوم ترک نیز دلیل آن نیست که کلمه تَرک اصلی در ترکیب ترکتازی دارای همان معنی است (میدانیم که به معنی سریع است).
ج- در کاربرد مولفین و شعرای تورک در این دوره، فرم جدید تُرکتاز طبیعتا دارای بار و معنی منفی نیست، بلکه معنا و کاربرد مثبتی دارد و به معنی تاختن و انجام دادن یک عمل به بهترین وجه ممکنه، به زیبائی تمام و بسیار موثر است:
گرد راهش به ترکتاز سپهر/ تاج زرین نهاد بر سر مهر (نظامی)؛
هزار گونه بلنگم به هر رهم که برند / رهی که آن به سو تست ترکتاز کن (مولوی)؛
د- در فرهنگها و اشعار و تالیفات این مرحله، مراد از بخش تُرک در فرم جدید تُرکتاز، عمدتا سپاهیان و لشکریان تورک که معروف و مشهور به چالاکی، چابکی، تیز، تند، فرز، جلادت و چستی بودند است:
سپهدار غمش در سینهام زان ترکتاز آرد/ که تسخیر بلاد، آیین بود لشکرپناهان را (طالب آملی)؛
عشق چون ترکتاز بردارد/ نی سوارند، آسمان فرسان (ملا سالک قزوینی)
مرحله سوم: تُرکتاز غارتگران ترک
الف- در طی این دوره طولانی که مصادف است با حاکمیت هزار و چندین صدساله تورکان بر بخش اعظم آسیا، شبه قاره هند، خاورمیانه و اروپای شرقی، به تکواژه تُرکتاز کم کم بار منفی داده شد.
ب- مولفین و شعرائی که ترکیب جدید تُرکتاز با معنی منفی را و بر خلاف شان نزول آن صریحا به قوم تورک ارتباط دادند، اغلب مولفین و شعرای فارس – تاجیک و بویژه منتسب به شبه قاره هند بودند. به عنوان نمونه مولفین غیاث اللغات و فرهنگ رشیدی، دو فرهنگ فارسی که ترکتازی به معنی منفی را صراحتا به تورکها ربط داده و به صورت “مثل تاختن ترکان” معنی کردهاند، به ترتیب محمد غیاث الدین بن جلال الدین رامپور ( ١٨٢۶ میلاد ) و ملا عبدالرشید بن عبدالغفور حسینی مدنی تتو سند ( ١۶۵٣ میلاد ) هر دو از مردم و بلاد هند هستند.
مرحله چهارم: ادبیات نفرت
مرحله چهارم، دوره کاربرد “ترکتاز “با سائقههای نژادپرستانه در زبان فارسی است.
الف- در قرون نوزده و بیست، نژادپرستی آریائی – پارسی، تورک هراسی، تورک ستیزی، تورکی زدائی به عنوان مولفههای بنیادین در تعریف هویت ملی بکار گرفته شدند. افزون بر آن با جنبش مشروطیت پست نمایاندن، تحقیر، مسخره نمودن و توهین به هویت تورکی، زبان تورکی، تاریخ و فرهنگ و انسان تورک، به سیاست نهادینه تبدیل گردید. کاربرد و شیوع تعبیراتی مانند “ترکتاز “، “این ره که تو میروی به ترکستان است” و… در زبان فارسی؛ پدیده توهینهای ادواری به تورکها در نشریات و رسانهها؛ تحقیر و پست و وحشی نمایاندن تورکها در کتب درسی؛ جوکهای تورکی؛ مسخره کردن لهجه تورکها و… از دوره مشروطیت تا به امروز، همه میبایست در متن این زمینه نژادپرستانه و به عنوان بخشی از ادبیات نفرت بر علیه مردم تورک – که هدف از آن ایجاد از خودبیگانگی فرهنگی و نفرت از خود در میان جامعه تورک ساکن در ایران است – بررسی گردد.
ب- در حال حاضر کاربرد تُرکتازی و دیگر تعبیرات ضدترک و ادبیات نفرت بر علیه تورکها در زبان فارسی امر روزمره، عمومی، مستمر و علنی است و علاوه بر رسانههای دولتی و ادبا و فرهنگ نویسان، در میان تمام اقشار و لایههای جامعه، از جمله سیاسیون دیده میشود. (همانند استفاده دکتر روحانی، ریاست محترم جمهوری از این واژه)
ج- گروهی کلمه فارسی تازی در ترکیب ترکتازی را قوم عرب معنی کرده و کل ترکیب ترکتازی را همزمان بر علیه تورکها و اعراب بکار میبرند.
د- استفاده از تعبیر ترکتاز در زبان فارسی توهین، بیاحترامی و ناسزاگوئی آشکار به تک تک افراد تورک در ایران؛ رفتار نژادپرستانه، مصداق ادبیات نفرت و در کشور که تورکها اکثریت نسبی جمعیتی آن و کشورهای تورکیک تنها همسایگان مدنی آن را تشکیل میدهند، عملی به غایت خیرهسرانه و تحریکآمیز است.