گادتب: اتفاقات و رویدادهای اخیر و در کنار آن فاکتها و اطلاعات اثبات شده، ذهن هر روشنفکری را مشغول میکند ولی اگر تکههای این پازل را کنار هم درست بچیند میتواند راهگشای خوب و اپن ایز (چشمان باز) به جامعه در حال گذار در این مقطع تاریخی بدهد.
برای همین قصد دارم چند نمونه از اتفاقات و تلههای عملی از سوی حاکمیت و در کنار آن همسویی استعمار شرق و غرب برای چپاول ثروت غنی کشور و مناطق تحت ستم ایران را یادآوری کنم باشد که روشنفکران آزربایجانی با درایت، همه مسائل را خوب موشکافی کنند و هر کس در حوزه تخصص خود برای نجات ملتمان راه را روشن کنند…
۱- وقتی سال ۸۵ بخاطر توهین علنی به تورکهای ایران، در روزنامه ایران رسانه رسمی دولتی، شهرهای مهم تورک بخصوص تبریز شاهد تظاهرات میلیونی با سرکوب شدید از طرف حاکمیت روبرو شد هیچگونه خبری در رسانههای خارجی و غربی برایش نرفت و در سکوت رسانههای به اصطلاح دمکراسی خواه حاکمیت براحتی معترضین را قلع و قمع کرد و وقتی گفتیم غربها دستشون با اینا در یک کاسه هست کسی به یقین بودن مسئله وقعی ننهاد.
۲- در اعتراضات تابستان و پاییز۹۶و ۹۷ حاکمیت بخاطر گرانیهای سرسامآور بخاطر احکام رئیس جمهور ترامپ، چند حمله ناکام با داعش در داخل انجام داد که در همه آنها افراد عمل کننده داعش یا کشته شدند و دستگیر شدگان نه محاکمه شدند نه از سرنوشت آنها اطلاعی کسی پیدا کرد و با چماق و حربه امنیت و حمله داعش کسی را یارای اعتراض برایش نماند.! و جالب هست غرب حمله تروریستی را محکوم و در کنار ایران ایستاد! خیمه شب بازی که عروسکهای داعش هم تولید خودشان و ایران بود!
۳- اعتراضات مردمی پاییز ۹۸ شدتش بیشتر شد و سرکوب آن بسیار شنیع و در خوزستان کار به درو کردن مردم با انواع سلاحهای جنگی رسید! تا جایی که انگار نیرو مسلح به جنگ با دشمنان خارجی رفته بود، ولی برای خاموشی آن یک مهره مهم حاکمیت را با همدستی آمریکا قربانی کردند و قاسم سلیمانی قربانی این سناریو شد تا بزعم خودشان وفاق ملی برای فرمانده ملی از مردم بگیرند و انتقام سختشان شد چند موشک زدن به اطراف پایگاههای آمریکایی در عراق و دو تا موشک هوایی هم بزنند به هواپیمای اوکراینی که هنوز جعبه سیاه این اتفاق خوب بازگشایی نشده و در آینده شاید اهداف واقعی این عملیات برملا شود…
۴- کرونا کلا دوسال آنتراکت و استراحت به حاکمیت داد تا اعتراضات وسیعی بخود نبیند هرچند اعتراضات تعطیل نشد از اعتراضات به بی آبی درخوزستان تا اعتراضات تسلسل وار به خشکاندن دریاچه اورمیه در آزربايجان. ولی این اعتراضات مثل ۹۶و۹۷ همه گیر نبود.
۵- درست است اعتراضات امسال با مرگ خانم امینی و عکس العملهای نسبت به فوت ایشان جرقه خورد ولی در نظر باید گرفت وقتی از اوایل سال جاری حاکمیت دست به تغییر قیمتها زد و سفرههای کوچک مردم را در بسیاری از زمینههای نه تنها کوچک کرد بلکه کلا حذف نمود و در کنار آن با جو خفقان و امنیتی اجازه و جای انتقاد ساده را هم بست این اتمسفر منتظر یه جرقه بود تا انفجار اعتراضات بصورت متناوب شروع به انجام گرفتن بگیرد و حاکمیت هم هرچقدر از تحرکات ایذایی برای دشمن تراشی بیهوده خارجی تا تحریک عرق ملی در مقابل دشمن واهی که مام یکپارچه میهن را تهدید میکند طَرفی نخواهد بست و این رود خورشان راه افتاده تا سدی را نشکند آرام نخواهد گرفت.
با مرور گذرای این اتفاقات اشاره شده در این مقال و دیگر اتفاقات که همگان کم وبیش در اتفاقشان مطلع و آگاهند یک تیکه اصلی را هم نمیخواهم از قلم بندازم که تکمیل کننده همه جریانهای مورد اشاره و حتی اشاره نشده در این نوشته هست.
چندین ساعت قبل گروههای هکری آنانیموس و بلک ریوارد با هک کردن سایتهای حاکمیتی بخصوص سایت سازمان انرژی اتمی و سایت وزرات اطلاعات جمهوری اسلامی اسناد را بیرون و بروز داد که به حقانیت منطق فعالین سیاسی آزربایجانی صحه گذاشت و تایید کرد آنهم این که ساپورت حکومتی حاکمیت در پشت پرده آمریکا و کشورهای غربی هستند. الان اسنادی که نشان میدهد همه عملیات نرم افزارهای مدیریتی و کنترلی مهم ترین بخش حاکمیت را آمریکا اداره میکرده و شرکتی که نرم افزار وزارت خانه اطلاعات و سازمانهای امنیتی و اداری را برای اداره کشور طراحی و اجرا کرده همان شرکتی هست که تحت پوشش اداره امنیت و وزارت دفاع ملی آمریکاست!!! با صراحت میشود اعلام کرد آمریکا این چرخه حکومت را دردست داشته و میچرخانده است.
البته اگر کمی در مراودات و دشمنیهای ظاهری دقت کنیم پی خواهیم برد که خیلی واضح و روشن است که آمریکا اینکار را میکرده در حمله جهت انتقام سخت، موشکهایی(قمپز)که فقط منفجر شدن ولی حتی یک چوب کبریت آمریکاییها نسوخت و چه برسد یک ساختمان یا زخمی شدن یک نفر که نمایش سراپا مضحک بود برای جهان، و یا در تحریمهای اقتصادی آمریکا طوری تحریم میکند که فشار بر روی مردم ایران باشد نه حاکمیت! و سوال اساسی اینجاست چرا آمریکا به هزاران فرزند مسئولین و خود مسئولین رده بالای حاکمیت اقامت دائم اعطا نموده و مثل تخم چشمانش مواظب و پذیرای آنان هست! و چرا حتی در تحریمهای اخیر فقط افراد و اشخاص خنثی و بی اثر را تحریم کرده؟! مثلا تحریم گشت ارشاد چیزی را تغییر میدهد به چه درد ملت میآید یا یگانهای گشت ارشاد میخواهد با ماشینهای خاص خود راهی غرب و آمریکا بشوند که تحریمشان باعث از کارافتادگی این گشت بشود!
تحریمهای مسخره و از سویی خشم و ناراحتی به آگاهان و مبارزین راه آزادی که چقدر اینان ملت ما را تحقیر میکنند و منظور از عذاب دادن ملت ما فقط بخاطر ثروت ملی ماست که به یغما میبرند!!! و دست آخر اینکه با اسنادی که گروه هکری آنانیموس از هک کردن سایتهای حکومتی ایران بیرون داده این است که چند هفتهای است چندین فرودگاه مهم کشور را نیروهای امنیتی در اختیار گرفتند و همه نیروهای عادی مرخص شدند تا از اشخاص و پروازها و محمولههای خارج شده توسط هواپیماها فعلا کسی خبردار نشود! جالب اینجاست اکثر مانفیستهای این پروازها از ارمنستان، گرجستان و بعضا از مقصد عراق صادر میشوند و آقایان کشور را ترک کردند و میکنند و البته گروهی را گذاشتند تا سرحد مرگ وهرگونه شده حاکمیت را تا دقیقه نود نگه دارند و خودشان در جای قبلا تعیین شده با ثروت ملی ملت گم و گور شوند و …
باری با توجه به مطالب اجمالی و مختصر اشارهای که در بالا کردم الان هدف و آماج و وظیفه ما آزربایجانیان چیست؟
چندی است در محافل سیاسی و اجتماعی آزربايجان حرفهایی در باب فدرالیسم و حکومت فدرال مورد بحث و طرفدارانی هم پیدا نموده است!!! و جالب هست بعضیها به این مدل حکومت خیلی دل بستهاند و… باید در جواب این هموطنان یادآور شد که طیفها و گروههایی و اشخاصی که صابون بدست گرفتن سریر حکومت این سرزمين را به دلشان زدهاند و بازیگران اصلی سیاست جهانی جهت جایگزینی حکومت فعلی به اونها آماده باش دادند، حتی در کلام معمولیشان از این مدل حاکمیت سخن نمیرانند هیچ صد البته اعتقاد به چارت فدرالیسم هم ندارند، چگونه است شما با اینها میخواهید سر میزی بشنید که منوی غذایی آن هیج سنخیتی با خواستهای قلبی و منویات دلی طرفین در آن قید نشده و بقول مَثل معروف تورکی که «اوغلان ائوینده هچ خبر یوخ قیز ائوینده تویدی» است.
هموطنان و هم زبانان، ما باید از اسلاف گذشته خود درس عبرت گرفته اشتباهات آنان را دوباره و چندباره تکرار نکنیم. در مشروطیت هم مدل فدرالیسم بخوبی در قانون اساسی آورده شد و نتیجه چی شد؟ پرچمداران آزربایجانی مشروطیت در راس آنها «ستارخان» را چگونه فاشیزم تمامیت خواه خفه کرد و در نهایت چند سال بعد با تغییر دادن حاکمیت کلا مدل حکومت عوض شد و یا در دهه ۲۰چگونه وقتی فرقه دموکرات آزربايجان به زعامت «سید جعفر پیشهوری» اعلام خودمختاری کرد با هزاران حیلت سرش را گرم کردن و در یک هجوم غافل کننده مردم آزربايجان را از دم تیغ گذراندند و در همین انقلاب ۵۷ خواهان فدرالیسم و خودمختاری محدود به درخواست حزب خلق مسلمان و در راس آن مجتهد مذهبی «آیت الله سیدکاظم شریعتمداری» را چطوری خفه کردند و کشتار تبریز جهت انحلال و سرکوب حزب خلق مسلمان را خیلیها بچشم دیدند و با پوست و گوشتشان لمس کردند.
آزربايجان نباید آزموده را بیازماید آزربايجان باید به مرگ بگیرد تا به تب راضی باشند! باید تمامیت ایران را بنام آزربايجان بخواهد تا با استقلال آزربايجان خوشحال باشند نباید چراغ گذشته را در پستو خانه بسوزانیم باید این چراغ روشنگر راه آزربايجان باشد برای آیند مستقل خود، باید محافظه کاری را کناری نهاد و حق خود را با قدرت از دهان تمامیت خواران بیرون کشید و استقلال برای آزربايجان با رای مستقیم مردم و بصورت دمکراتیک و عدم تمرکز قدرت در طیف و شخص خاص بلکه گردش قدرت سیاسی و محدودیت زمانی حکومت حزب و شخص و عدم تغییر قانون اساسی بنفع شخص و گروهی تا کسی مدام العمر در حاکمیت نباشد تا مجبور به ایجاد خفقان و تولد دیکتاتوری باشد.
آرزوی فردای بهتر برای آزربايجان
یاشاسین آزربايجان
یاشاسین توران اِللَری