گادتب: شاهنشاهی اشکانی یا اشکانیان ( ۲۴۷ق.م. ۲۲۴م) که در تاریخ و ادبیات و منابع یونانی با نام امپراتوری پارتها شناخته می شود، یکی از قدرتهای سیاسی و فرهنگی بود که ۴۷۱سال بر قسمت اعظم غرب آسیا حکومت کرد. این شاهنشاهی در قرن سوم قبل از میلاد توسط ارشک( ارساک به معنی بزرگ و رهبر قوم ساک یا ساکا) رهبر قبایل ساکایی پرنی ( گروهی از اتحادیه داغ / داه ) در ترکمنستان[ ترکمنستان و ترکمن سارا و شمالشرق جغرافیای موسوم به ایران ] تأسیس گردید. وی سپس با متحد کردن دیگر قبایل ترک علیه سلوکیان قیام کرد.
دیاکونوف با اشاره به همزبان و همنژاد بودن اشکانیان و مادها و ساکاها می نویسد: امید و استظهار اصلی پارت ها(اشکانیان) به روحیه ضد سلوکی مادها استوار بود.ظاهرا مادها از ظلم و بهره کشی سلوکیان رنج می بردند و از اقامت لشکریان سلوکیان در آن سامان سخت ناراضی و عصبانی بودند و از فاتحان بیگانه نفرت داشتند.بنابراین مادها جانب اشکانیان را که از لحاظ نژاد و زبان به ایشان(مادها) نزدیک بودند، نگاه می داشتند.
ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن جلد سوم در ارتباط با پارتیان چنین می نویسد : اشکانیان از چند قرن قبل از میلاد، بخشهای شرقی و جنوبی دریای خزر را در دست داشتند آنها ریشه ی “سکایی_تورانی” داشتند یعنی به لحاظ نژادی به ترکستان می پیوستند، در حدود سال ۲۴۸ق.م یکی از امرای سکایی به نام ارشک بر پادشاه سلوکی قیام کرد کشور پارتها را مستقل گردانید و سلسله ی اشکانیان را بنیان گذاری کرد
نگاهی بر نام های ترکی شاهان اشکانی :
با اینکه اسامی بسیاری از شاهان اشکانی ترکی بوده ولی جای تعجب است که مورخان پان ایرانیست و مقلدان مانقورت آن به جای قبول کردن واقعیات تاریخی و زبانشناسی، از سر حماقت یا لجاجت سعی دارند یک نام فارسی از اسامی شاهان ماد و ارشکانی برای خود بتراشند. وقتی محقق و معلم تاریخ مملکت ما ریشه قومی “اشکانیان” را به صورت ” اشک(اشک چشم) + و پسوند آنیان / آن” و در معنای “گروه گریه کنندگان “تحلیل نموده و در ذهن دانش آموزان به زور می چپاند باید فاتحه تاریخ و علم تاریخ و راه رسیدن به حقایق تاریخی و باستانی و هویت ملل جغرافیای موسوم به ایران را خواند.
فرم ساختاری و ترکیب عناصری بسیاری از اسامی شاهان ارساک – ارسک / ارشک/ اشکان کاملا ترکی بوده و هیچ نیازی هم به توضیح واضحات نیست و هیچ لزومی هم ندارد که لقمه را دور سر خود چرخانده و با هزار ادا و اطوار در دهان مبارک گذاشته و میل شود. هم در گنجینه لسان ترکی و هم در افواه عمومی ترک ها هزاران لغت و اسامی وجود دارد که امروزه نیز با کمی تغییرات فونتیکی نسبت به شش هزار سال قبل مورد استفاده قرار می گیرد و اسامی شاهان اشکانی نیز در همین راستا قابل تبیین و تفهیم می باشد.
اسامی ترکی شاهان اشکانی:
ارشک – ارساک (ارشک یکم) (ح -۲۵۰ح ۲۴۸ق. م)
ارساک مرکب از دو عنصر ار + ساک (ار به معنای قهرمان،شجاع،مرد،رهبر،بزرگ و لغت ساک که نام قوم ساک و ساکا می باشد و ارساک / ارسک به معنای رهبر و قهرمان قوم ساک/ ساکا که یونانی ها به آنها پارت و برخی اقوام نیز ارشک می گفتند مانند لغت آسوری که در برخی منابع نیز به صورت آشور ذکر شده است.
اردوان یکم (ارشک سوم) (ح -۲۱۴ح ۱۹۶ق. م)
اردوان : اردوغان / اردوئان / اردوآن / اردوان ؛ تلفظ اردوان به صورت اردوان Ardavan غلط بوده و بیشتر تلفظ تحریف شده توسط پان ایرانیست ها جاعل و حراف می باشد. اردوغان(اردوئان) ،گون دوغان(گون دوئان)،آی دوغان(آی دوئان)، قیزدوئان و … از نامهای مستعمل و پرکاربرد در میان ترکان بوده و می باشد.
سیناتروک (ارشک دهم) ( ۷۶یا ۷۰–۷۵یا ۶۹ق. م) . سینا ؟ + تروک / توروک/ تورک
ارد دوم (ارشک سیزدهم) (ح ۳۷–۵۶یا ۳۶ق. م)
اُرد / اُرود / اُروس / اُروج از نام های اصیل ترکی می باشد . حتی نام اسلامی اُروجعلی یک نام کاملا ترکی_اسلامی باشد. عوام الناس اُروجعلی را مرکب از اُروج (به معنای روزه) و علی می دانند. این نام ترکی_اسلامی مرکب از نام (باستانی _ترکی) اُرود / اُروس و اُروج و نام مبارک حضرت علی ع می باشد و حتی می توان آن را به صورت نامی کاملا ترکی “اُروج آلی” نیز تعبیر و تبیین نمود.
گودرز دوم (ارشک بیستم) ( ۵۱–۴۱م):
“گودرز” بعنوان لغتی ترکی مرکب از عناصر” گؤی ” می باشد . عنصر ” گؤی” را در اسامی کهن ترکی مانند گؤی تورک، گؤی روس، گؤی مات(گئومات) و گام آتا یا قام آتا ، گؤی آد(گواد) و… می توان مشاهده نمود؛ و عنصر “درز” ؟
بلاش یکم (ارشک بیست و دوم) ( ۷۷–۵۱یا ۷۸م)
نام “بلاش/ بالاش” در اسامی بسیاری از شاهان تروک و پروتوتورک آمده است.